English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pin U ورودی با سه سوزن
pinned U ورودی با سه سوزن
pinning U ورودی با سه سوزن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
socket [سوراخی که سوزن یا ورودی وارد میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند]
sockets U سوراخی که سوزن یا ورودی وارد میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند
jack U ورودی ای که از یک سوزن تشکیل شده باشد
jacks U ورودی ای که از یک سوزن تشکیل شده باشد
Other Matches
acupunctuate U با سوزن سوراخ کردن سوزن فروکردن
needle point U سر سوزن سوزن دوزی
queue U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
erasable U قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
JK flip flop U نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند
gates U دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gate U دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
hash U تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها
drop down list box U لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد
hash U الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
input preamplifier U پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی
list U لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد
dac U مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
d/a converter U مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
approach channel U کانال ورودی- نهر ورودی
inputted U 1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
input U 1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
adder U مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adder U مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders U مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adders U مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
analog U مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
chains U فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
chain U فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
full U مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
fullest U مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
anti- U ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
analogues U مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogue U مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
switch point U سوزن
styluses U سوزن
stilus U سوزن
needling U سوزن
needle U سوزن
stylus U سوزن
needled U سوزن
needles U سوزن
needleful U یک سوزن نخ
styli U سوزن
bards U سوزن
bard U سوزن
drilling pipe U سوزن حفاری
housewife U سوزن دان
switch U سوزن دوراهی
needles U سوزن پیکاپ
darning needle U سوزن رفوگری
prick U خراش سوزن
switched U سوزن دوراهی
housewives U سوزن دان
needle point U نوک سوزن
core nail U سوزن هسته
pricked U خراش سوزن
whisker U سوزن بلور
firing pin U سوزن اتش
firing pin U سوزن ماشه
injects U سوزن زدن
injecting U سوزن زدن
injected U سوزن زدن
inject U سوزن زدن
pricks U خراش سوزن
pricking U خراش سوزن
sew U سوزن کاری
needling U سوزن پیکاپ
work basket U سبد سوزن و نخ
aciform U بشکل سوزن
vga U - سوزن یا پورت
aciculate U سوزن وار
acicular U سوزن وار
test point U سوزن ازمایشی
staple U سوزن منگنه
needle U سوزن پیکاپ
work baskets U سبد سوزن و نخ
sailmaker's needle U سوزن چادردوزی
touch needle U سوزن محک
packing needle U سوزن جوالدوزی
darning neddle U سوزن رفوگری
the eye of the needle U سوراخ سوزن
pointsman U سوزن بان
switches U سوزن دوراهی
catwhisker U سوزن بلور
belonephebia U سوزن هراسی
needled U سوزن پیکاپ
dense index U اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
inputted U توان ورودی ورودی
input U توان ورودی ورودی
needle U سوزن دوزی کردن
dog spike U سوزن نوک گیر
needle book U سوزن دان کتابی
needle lace U کار سوزن دوزی
needles U با سوزن تزریق کردن
needle test of vicat U ازمایش با سوزن ویکا
needles U سوزن دوزی کردن
needlework U کار سوزن دوزی
gate U سوزن اتصال به یک FET
needled U با سوزن تزریق کردن
needled U سوزن دوزی کردن
A sharp knife (pin , needle) U چاقو (سوزن ) تیر
gates U سوزن اتصال به یک FET
needle U با سوزن تزریق کردن
vaccine point U سوزن ابله کوبی
drop on U سوزن دوراهی خط اهن
needling U سوزن دوزی کردن
firing pin U سوزن قفل اتش
eying U دهانه سوراخ سوزن
eying U گوشوارهای سوراخ سوزن
eyes U دهانه سوراخ سوزن
eyeing U گوشوارهای سوراخ سوزن
eyes U گوشوارهای سوراخ سوزن
eyeing U دهانه سوراخ سوزن
eye U گوشوارهای سوراخ سوزن
eye U دهانه سوراخ سوزن
gas inlet valve needle U سوزن شیرورودی بنزین
needling U با سوزن تزریق کردن
fullest U مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
full U مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
alternatives U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternative U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
differences U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
EXOR U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
exjunction U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
needled U سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
needles U سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
hypo U سوزن تزریق زیر جلدی
firing pin U سوزن گلنگدن اسلحه اتشی
needling U سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
needle U سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
tone arm U الت سوزن نگهدار گرامافون
switchman U سوزن بان راه اهن
There is no room to throw a needle . <proverb> U جاى سوزن انداختن نیست .
palm and needle U کفه چرمی ملوانی و سوزن
input output processor U پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
exclusive U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
hyodermic needle U سوزن امپول یا تزریق زیر جلدی
hypodermic U سوزن مخصوص تزریق زیر جلد
needleful U نخی که یکبار درته سوزن میکنند
hypodermics U سوزن مخصوص تزریق زیر جلد
prickling U احساس سوزن سوزنی یا تیغ تیغی
etui U جعبهء کوچک زینتی سوزن نخ و دکمه
half U جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
acupuncture U روش چینی بی حس سازی بوسیلهء فروکردن سوزن در بدن
needle work U سوزن دوزی [برای تزئین حاشیه و یا طرح فرش]
center fire U اتش درنتیجه ضربه سوزن یاچخماق به مرکز فشنگ
reeve U ازتنگنا یا جای باریکی گذشتن نخ را از سوراخ سوزن گذراندن
staple U سوزن [حرف ] یو شکل [برای محکم کردن سیمی به دیوار]
to prick at something U بچیزی سوزن یا تیغ زدن چیزیرا کمی سوراخ کردن
pinout U شرح محل سوزن ها در مدار مجتمع به همراه کار و سیگنال آنها
embriodery U [آراستن و زینت دادن زمینه فرش به کمک سوزن کاری و گلدوزی]
denial U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
dispersion U تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
symmetric difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
NAND function U تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
isoclinal line U خطی که در روی نقشه بوسیله ان جاهایی که تمایل سوزن مغناطیسی یکسان است
equality U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
except U تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
needling U سوزن نازک آهنی روی چاپگر matrix-dot که یکی از نقاط را چاپ می گیرد
needle U سوزن نازک آهنی روی چاپگر matrix-dot که یکی از نقاط را چاپ می گیرد
needled U سوزن نازک آهنی روی چاپگر matrix-dot که یکی از نقاط را چاپ می گیرد
needles U سوزن نازک آهنی روی چاپگر matrix-dot که یکی از نقاط را چاپ می گیرد
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
isoclinic line U خطی بر روی نقشه که بوسیله ان نقاطی که درانجاها تمایل سوزن مغناطیسی یکسان است نشان داده میشود
pinned U قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
pinning U قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
pin U قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
drill extractor U التی که مته حفاری شکسته رااز سوزن حفاری جدا میکند
to strain at a gnat U ازدروازه بیرون نرفتن وازچشم سوزن بیرون رفتن
DB connector U اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
fancy work U سوزن دوزی ذوقی یاتفننی کارهای ذوقی
propylaeum U سر در ورودی
entrance U ورودی
entranced U ورودی
primary U ورودی
entrances U ورودی
inflow U ورودی
entrancing U ورودی
intake U ورودی
intakes U ورودی
access U ورودی
inputted U ورودی
entrance door U ورودی
entry door U ورودی
front door [of house] U ورودی
entrance U در ورودی
entry door U در ورودی
front door [of house] U در ورودی
inlets U ورودی
entrance door U در ورودی
inlet U ورودی
input queue U صف ورودی
input U ورودی
gateway U ورودی
actual water income U اب ورودی موثر
doorway U درگاه ورودی
columniation U رواق ورودی
inputted U وسیله ورودی
surface inflow U اب سطحی ورودی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com