Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 264 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
virus
U
وجود دارد
viruses
U
وجود دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
materialism
U
فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
main
U
ورود به کاتالوگ که در آن اطلاعات مهم درباره موضوع وجود دارد
dot
U
روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد
dotting
U
روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد
transient
U
آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
transients
U
آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
chain
U
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain
U
متصل کردن فایل و داده ها پشت سر هم به طوری که به هر فایل یا داده بعدی یک اشاره گر وجود دارد
chains
U
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chains
U
متصل کردن فایل و داده ها پشت سر هم به طوری که به هر فایل یا داده بعدی یک اشاره گر وجود دارد
standard
U
خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
standards
U
خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
resident
U
ما در حافظه بار کردن ندارد وجود دارد
resident
U
داده نوشتار که همیشه در چاپگر یا وسیلهای که نیاز به بار کردن ندارد وجود دارد
residents
U
ما در حافظه بار کردن ندارد وجود دارد
residents
U
داده نوشتار که همیشه در چاپگر یا وسیلهای که نیاز به بار کردن ندارد وجود دارد
aileron spar
U
تیرکی تنها درقسمتی از طول بال وجود دارد و نقاط لولاشدن فلپ به بال روی انهاقرار میگیرد
an fitting
U
رابطهایی برای اتصال لولههای پخدار یا قیفی شکل که دارای زاویه 73 درجه میباشند و فاصلهای بین تمام شدن دندانه ها و شروع قسمت پخدار وجود دارد
contiguous zone
U
منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
de jure recognition
U
شناسایی کامل و دایمی و بدون قیدوشرط یک دولت که در مقابل ان شناسایی عملی وجود دارد
enclave economices
U
اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
gonidium
U
یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
HyperTerminal
U
برنامه ارتباطی که در ویندوز وجود دارد و به کاربر امکان صدا کردن کامپیوتر راه دور از طریق مودم و فایلهای ارتباطی میدهد
kelly drive bushing
U
اتصال کلی که بصورت استوانه بوده و مابین کلی وسوزن حفاری وجود دارد
mixed capitalism
U
نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
natural rate hypothesis
U
فرضیهای که بر اساس ان یک حداقل نرخ بیکاری وجود دارد که چنانچه میزان بیکاری از این حد کمتر شود در این صورت تورم با شتاب بیشتری افزایش می یابد . در این نرخ طبیعی بیکاری
orthoferrite
U
یک ماده که به صورت طبیعی وجود دارد و از نواحی متناوب مارپیچ با پلاریته مغناطیسی متضاد تشکیل یافته است
phenolic epoxy
U
خانوادهای از رزینها وچسبها که در مشتقات فنل کاربرد فراوان دارند و درهمه انها پلهای اکسیژن رابط رادیکالهای هیدروکربنی وجود دارد
phillips curve
U
شکلی غیرخطی بوده و در حقیقت نشان میدهد که یک رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری وجود دارد
reticle
U
تار موئینی که در دوربین نقشه برداری وجود دارد
routing
U
مشخص کردن یک مسیر مناسب برای پیام از شبکه , روش جدید مسیریابی داده به کامپیوتر مرکزی وجود دارد
safe format
U
عملیات فرمت که داده موجود را خراب نمیکند ودرصورتی که یسک اشتباه را فرمت کرده باشید امکان ترمیم داده وجود دارد
ScanDisk
U
که دیسک سخت را برای وجود مشکل بررسی میکند وسعی در رفع مشکل ای دارد که یافته است
tacit collusion
U
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
wagners law
U
براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
water exists in three phases
U
اب درسه نمود وجود دارد
western european union
U
ایتالیا المان غربی که در سال 5591 به وجود امدو بیشتر جنبه نظامی دارد
winchester disk
U
دیسک سخت با فرفیت بالا و فشرده که به صورت توکار در سیستم کامپیوتری وجود دارد و قابل حذف شدن نیست
Berlin
U
کالسکهی چهارچرخهای که در عقب آن رکابی برای ایستادن یک مستخدم وجود دارد
Racial prejudice prevails in some countries.
U
دربرخی کشورها تعصبات نژادی وجود دارد
There are ine milion book (volumes)in this library.
U
دراین کتابخانه یک میلیون جلد کتاب وجود دارد
She loves him in spite lf sll his faults .
U
با وجود تمام عیبهایش اورا دوست دارد
There is a mountain of difficulties .
U
کوهی از مشکلات وجود دارد
There are many difference between Persian and English .
U
بین زبانهای فارسی وانگلیسی فرق های زیادی وجود دارد
Where theres will theres a way .
<proverb>
U
تا وقتى خواسته اى هست ,راهى هم وجود دارد .
Where the carcass is there the ravens will collect together.
<proverb>
U
هر کجا لاشه اى وجود دارد آنجا لاشخورها دور هم جمع مى شوند.
Is there electricity?
U
آیا برق وجود دارد؟
Is there drinking water?
U
آیا آب آشامیدنی وجود دارد؟
Is there a camp site near here?
U
آیا نزدیک اینجا چادر زدن وجود دارد؟
Is there a camp site near here?
U
آیا نزدیک اینجا محل اردو وجود دارد؟
Is there air conditioning?
U
آیا تهویه مطبوع وجود دارد؟
Is there heating?
U
آیا سیستم حرارتی وجود دارد؟
Is there a television?
U
آیا تلویزیون وجود دارد؟
Are there any antiquities here?
U
آیا اینجا آثار باستانی
[اشیا عتیقه و جاهای قدیمی]
وجود دارد؟
There is one physician for every 260 inhabitants.
U
برای هر ۲۶۰ ساکن یک پزشک وجود دارد.
There is more to it than meets the eye.
U
ارزش
[و یا حقایق]
پنهان در مورد چیزی وجود دارد.
groove
U
[فاصله ای که بین هر رج وجود دارد.]
log wood
U
درخت بقم
[در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
safflower
U
گل رنگ
[این گیاه صورت وحشی در کشورهای مختلف رشد می کند. در ایران در خراسان و تبریز وجود دارد. از گلبرگ ها رنگینه زرد استخراج می کنند.]
There's an exception to every rule.
U
برای هر قانونی استثنائی وجود دارد.
Pronoia
U
واژه ای جدید: حسی که گویا از طرف دنیا برای کمک کردن وجود دارد
and there an end.
U
و پایان وجود دارد.
Other Matches
scalar
U
متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
. The car is gathering momentum.
U
اتوموبیل دارد دور بر می دارد
Walls have ears
<idiom>
U
دیوار موش دارد و موش گوش دارد
[اصطلاح]
labor theory of value
U
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
walls here ears
U
دیوار موش دارد موش گوش دارد
presence
U
وجود
In spite of . Despite . Notwithstanding .
U
با وجود
entity
U
وجود
personality
U
وجود
personalities
U
وجود
neer do well or well
U
پی وجود
despite
U
با وجود
entities
U
وجود
existences
U
وجود
existence
U
وجود
individuation
U
وجود
being
U
وجود
in spite
U
با وجود
self assertiveness
U
ابراز وجود
exist
U
وجود داشتن
existed
U
وجود داشتن
exists
U
وجود داشتن
person
U
وجود ذات
essence
U
وجود ماهیت
d. of constitution
U
نازکی وجود
pre existence
U
تقدم وجود
drink hail
U
گوارای وجود
qualities
U
وجود خصوصیت
none the less
U
با وجود این
pantheist
U
معتقدبوحدت وجود
system
U
اصول وجود
Despite the fact that…
U
با وجود اینکه
nonetheless
U
بااین وجود
persons
U
وجود ذات
be
U
وجود داشتن
from the bottom of one's heart
<idiom>
U
از اعماق وجود
to be there
U
وجود داشتن
body and soul
<idiom>
U
با تمام وجود
universe
U
عالم وجود
regardless
U
با وجود علیرغم
individuality
U
وجود فردی
systems
U
اصول وجود
d. constitution
U
وجود نازک
preexistence
U
تقدم وجود
non ego
U
غیر وجود
quality
U
وجود خصوصیت
begetter
U
وجود اور
fact
U
وجود مسلم
reality
U
اصالت وجود
realities
U
اصالت وجود
in spite of that
U
با وجود این
facts
U
وجود مسلم
animalization
U
وجود مواد حیوانی
begets
U
سبب وجود شدن
preexistent
U
دارای تقدم در وجود
begetting
U
سبب وجود شدن
beget
U
سبب وجود شدن
pantheistic
U
مبنی بر وحدت وجود
cosmos
U
نظام عالم وجود
cosmologies
U
نظام عالم وجود
cosmology
U
نظام عالم وجود
neer do well or well
U
ادم بی وجود یا بی خاصیت
numen
U
وجود الهی خدا
hydrometeor
U
وجود بخاراب در هوا
preexist
U
قبلا وجود داشتن
nevertheless
U
با این وجود علیرغم
objectives
U
دارای وجود خارجی
atheism
U
انکار وجود خدا
objective
U
دارای وجود خارجی
for all that
U
با وجود همه اینها
hemoglobinuria
U
وجود هموگلوبین درادرار
hematuria
U
وجود خون در ادرار
know nothing
U
منکر وجود خدا
pantheism
U
ایین وحدت وجود
in the face of such odds
U
با وجود این تفاوت
oxaluria
U
وجود جوهر ترشک
I love her with my whole being .
U
با تمام وجود دوستش دارم
She was a fine woman ( person ) .
U
وجود بسیار نازنینی بود
reacting
U
تغییر به علت وجود یک ماده
fetches
U
مسافت طی شده با وجود بادنامساعد
phosphaturia
U
وجود فوسفات زیاد در پیشاب
fetched
U
مسافت طی شده با وجود بادنامساعد
cosmogonic
U
وابسته به خلقت عالم وجود
fetch
U
مسافت طی شده با وجود بادنامساعد
give someone a good run for her money
<idiom>
U
رقابت شدید به وجود آوردن
put one's foot down
<idiom>
U
با تمام وجود اعتراض کردن
reacts
U
تغییر به علت وجود یک ماده
reacted
U
تغییر به علت وجود یک ماده
react
U
تغییر به علت وجود یک ماده
pantheism
U
همه خدایی وحدت وجود
trichotomy
U
تقسیم وجود انسان به سه قسمت
converging
U
تقارب خطوط وجود تشابه
converges
U
تقارب خطوط وجود تشابه
converged
U
تقارب خطوط وجود تشابه
agnostic
U
عرفای منکر وجود خدا
agnostics
U
عرفای منکر وجود خدا
warehouse refusal
U
اعلام عدم وجود درانبار
converge
U
تقارب خطوط وجود تشابه
Such a thing does not exist at all .
U
چنین چیزی اصلا" وجود ندارد
androgyny
U
وجود دو حالت زنانگی ومردانگی توام
factionalism
U
اعتقاد به لزوم وجود احزاب سیاسی
To put ones heart and soul into a job .
U
باتمام وجود کاری را انجام دادن
substantialize
U
دارای وجود خارجی کردن یاشدن
You are needed . They need you .
U
وجود شما مورد نیاز است
unitarianism
U
وحدت گرایی اعتقاد بوحدت وجود
lactosuria
U
وجود ماده قندی شیر درپیشاب
There is no such number.
U
همچنین شماره تلفنی وجود ندارد.
syupersubstantial
U
مافق وجود یا جوهر مادی روحی
cosmologist
U
دانشمند ومحقق درعلم عالم وجود
objectiveness
U
با داشتن وجود خارجی بطورواقعی یاخارجی
homogamy
U
وجود گلبرگهای مشابه ومتجانس در گیاه
There is nothing to worry about.
U
دلیلی برای نگرانی وجود ندارد.
albinism
U
عدم وجود رنگ دانه در بدن
to not be
[any]
the wiser
<idiom>
U
ملتفت نشدن
[با وجود نشانه ها و توضیحات]
There's no reason for concern.
U
دلیلی برای نگرانی وجود ندارد.
logos
U
اصل یا منشاء عقل عالم وجود
radiological survey
U
بررسی میزان وجود تشعشع اتمی
in nature
U
همه جا دارای وجود خارجی یا طبیعی
xanthoma
U
وجود لکههای زرد غیرمنظم در زیر پوست
dualism
U
وجود دو موقعیت یاپدیده متضاد در کنار یکدیگر
Inquietude
U
حس آشوبی که از وجود آسایش و سکون به دست می آید.
However hard he tried ...
U
با این وجود که او
[مرد]
سخت تلاش کرد ...
There's no danger of that happening again.
U
خطری وجود ندارد که آن دوباره اتفاق بیافته.
There are not many amusements in this town.
U
دراین شهر تفریحات زیادی وجود ندارد
anthropopathism
U
اعتقاد به وجود روح انسانی در اشیاء و موجودات
Ah, what the heck!
U
اه مهم نیست!
[اه با وجود این کار را میکنم!]
There is no reason to do something
U
دلیلی وجود ندارد که کاری انجام شود.
cosmogony
U
خلقت وپیدایش عالم وجود کیهان شناسی
The chances of a soloution are bleak.
U
احتمال وجود راه حلی بسیار ضعیف است
Trinity
U
سه گانگی
[معتقد به وجود سه اقنوم در خدای واحد]
[تثلیث]
deque
U
یک صف دو سر که امکان درج و حذف را در هر دو انتهای لیست به وجود می اوردردیف
windage
U
تنظیم حرکت تفنگ درهدفگیری هنگام وجود بادعرضی
non striker
U
توپزنی که با وجود ایستادن جلو میله ضربه نمیزند
addressing
U
دستیابی سریع به داده به علت وجود آن در فیلد آدرس
notation
U
قالب ریاضی که عملگها درون عملوندها توکار وجود دارند.
There is no pleasure without pain .
<proverb>
U
هیچ کامیابى و لذتى بدون درد ورنج وجود ندارد .
notations
U
قالب ریاضی که عملگها درون عملوندها توکار وجود دارند.
laid paper
U
کاغذی که در متن اصلی ان خطوط موازی وجود داشته باشد
I don't think there's any question about it.
U
من فکر نمی کنم که در مورد آن تردیدی وجود داشته باشد.
windage
U
تنظیم کمان هنگام وجود بادعرضی برای دقت در هدفگیری
move of pattern
U
[وجود تقارن و هماهنگی نگاره ها پس از اتمام بافت در مقایسه با نقشه]
double coincidence of wants
U
نیازها وضعیتی که باید در مبادله پایاپای وجود داشته باشد
crevice corrosion
U
خوردگی ناشی از وجود ترک مویی یا درز در ساختمان یک قطعه
escarpments
U
پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
It is all over between them . They are thru with each other .
U
بین آنها چیزی باقی نمانده ( را بطه یا تماسی وجود ندارد )
natural rate hypothesis
U
هیچ تمایلی برای تورم در جهت افزایش یا کاهش وجود ندارد
escarpment
U
پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
Dialer
U
امکانی در ویندوز که در صورت وجود مودم متصل به PC شماره گیری میکند
spoons
U
طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spooning
U
طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spooned
U
طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spoon
U
طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
output
U
که نمیتواند با سرعت طبیعی پردازش کند به علت وجود رسانه جانبی کندتر
to reinvent the wheel
<idiom>
U
هدر مقدار زیادی از زمان و یا تلاش در ساختن چیزی که قبلا وجود داشته.
selects
U
خط تجزا روی یک قطعه که در صورت وجود سیگنال مانع از کار کردن آن میشود.
divided landing gear
U
ارابه فرود ثابت که هیچ محور افقی بین چرخهای ان وجود ندارد
outputs
U
که نمیتواند با سرعت طبیعی پردازش کند به علت وجود رسانه جانبی کندتر
select
U
خط تجزا روی یک قطعه که در صورت وجود سیگنال مانع از کار کردن آن میشود.
selected
U
خط تجزا روی یک قطعه که در صورت وجود سیگنال مانع از کار کردن آن میشود.
declarative statement
U
نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
microsoft word
U
یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت microsoft به وجود امده است مایکروسافت ورد
DX
U
پسوند پس از شماره مدل پردازنده intel برای بیان وجود واحد محاسبه اعشاری
declaration
U
نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
vaccines
U
امکان نرم افزاری برای بررسی سیستم در مورد وجود ویروس و حذف آنها
vaccine
U
امکان نرم افزاری برای بررسی سیستم در مورد وجود ویروس و حذف آنها
declarations
U
نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
references
U
نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
reference
U
نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
not stage
U
مدار یا جزئی در یک سیستم لاجیک که وجود یا عدم وجودخروجی برعکس حالت ورودی و یا نقیض ان میباشد
erastianism
U
سیستم فکری که وجود هرنوع منشاء الهی و اسمانی رابرای سلطنت و کلیسا نفی میکند
positive economics
U
شاخهای ازاقتصاد که دران پدیده هاانطوریکه وجود دارند موردبررسی قرارمیگیرند نه انطوریکه باید باشند
noisy mode
U
رقم معمولا غیرصفر که هنگام نرمالسازی عدد اعشاری در صورت وجود اختلال به آن اضافه شود
sailwing
U
هواپیمایی که بالهای ان تنهادرصورت وجود باد نسبی شکل و برش نمای یک ایرفویل را به خود میگیرند
robustness
U
توانایی سیستم برای ادامه کار کردن حتی با وجود خطا در حین اجرای برنامه
imperialism
U
استعمار طلبی سیاست مبتنی بر توسعه یک کشور تا حد یک امپراطوری ویا حفظ چنین قلمرویی درصورت وجود
potential substitution
U
حالتی که یک کالا جانشین عینی نداردولی موادی وجود دارند که تحت شرایط خاص می توانندجانشین ان شوند
tiny model
U
مدل حافظه خانواده پردازنده Intel که امکان وجود چندین کیلوبایت داده وکد را ایجاد میکند
say's law
U
عرضه تقاضای خودرا بوجود می اورد بنابراین تعادل همواره در سطح اشتغال کامل وجود خواهدداشت
sagging
U
تاب برداشتن کشتی هوایی دراثر وجود نیروهای بسمت بالادر دو انتها و یا عدم نیروی برا در مرکز
bogota
U
نام شهری در جمهوری کلمبیای امریکا که در سال 8491 کنفرانسی در ان منعقدشد و سازمان دولتهای امریکایی را به وجود اورد
north atlantic treaty organization (nato
U
پیمانی که در 9491 باشرکت 51 کشور به وجود امدو هدف ان در واقع مقابله نظامی با پیمان ورشو وبلوک شرق است
secure hypertext transfer protocol
U
گسترش پروتکل ارسالی HTTP که امکان وجود یک بخش کدگذاری شده بین جستجوگر وب کاربر و وب سرور امن را ایجاد میکند
do while
U
یک دستور برنامه نویسی زبان سطح بالا که تا موقعی که شرایط معینی وجود داشته باشد دستورالعملهای حلقهای را اجرا میکند
pop down menu
U
که روی موادی که روی صفحه وجود دارند نشان داده میشود
spiritism
U
اعتقاد به وجود روح وبازگشت ارواح بعالم مادی روح گرایی
recoupment
U
خودداری از پرداخت دین به علت وجود علت قانونی
warn
U
بیان وقوع یک رویداد خط رناک . بیان وجود خط ر.
warned
U
بیان وقوع یک رویداد خط رناک . بیان وجود خط ر.
warns
U
بیان وقوع یک رویداد خط رناک . بیان وجود خط ر.
united nations organization
U
سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
there is a time for everything
U
دارد
heavy fighting is in progress
U
دارد
chain
U
دارد.
he is ill with fever
U
تب دارد
he has worms
U
دارد
he has a rage for money
U
دارد
are there any remarks?
U
دارد
has
U
دارد
hast
U
او دارد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com