Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
self surrender
U
واگذاری خود تسلیم به اراده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
abuleia
U
فقدان نیروی اراده ضعف اراده
abulia
U
فقدان نیروی اراده ضعف اراده
transfer
U
واگذاری سند انتقال و واگذاری حواله
transfers
U
واگذاری سند انتقال و واگذاری حواله
transferring
U
واگذاری سند انتقال و واگذاری حواله
real will
U
مشرب سیاسی که هر نوع زور وقدرت در هر جنبه را از طرف دولت با این احتجاج که اراده دولت نماینده اراده واقعی افراد جامعه است مشروع می داند
delivery
U
تسلیم در CL یکی ازشرایط اساسی اعتبار سند این است که پس از تنظیم و امضاو مهر به طرف " تسلیم "شود
deliveries
U
تسلیم در CL یکی ازشرایط اساسی اعتبار سند این است که پس از تنظیم و امضاو مهر به طرف " تسلیم "شود
to give up the ghost
U
جان تسلیم کردن روح تسلیم کردن
identic notes
U
منظوریادداشتهایی با مضمون واحداست که چند دولت به یک دولت می دهند . چون این یادداشتها جداگانه تسلیم میشود عمل هر دولت فاهرا"مستقل از عمل دولت دیگراست تسلیم این یادداشتهاعمل غیردوستانه تلقی میشود
aimless
U
بی اراده
will
U
اراده
volition
U
اراده
purposeful
U
با اراده
wills
U
اراده
willed
U
اراده
resolution
U
اراده
will-power
U
اراده
intention
U
اراده
thy will
U
اراده ات
nisus
U
اراده
on the impluse of the moment
U
بی اراده
voluntariness
U
اراده
volitionally
U
با اراده
animus
U
اراده
intentions
U
اراده
thy will
U
اراده تو
infirm of purpose
U
بی اراده
determination
U
اراده
passives
U
بی اراده
resolutions
U
اراده
passive
U
بی اراده
abulic
U
بی اراده
weak kneed
U
بی اراده
weak-kneed
U
بی اراده
self will
U
اراده شخصی
involuntarily
U
بدون اراده
social will
U
اراده اجتماعی
wills
U
اراده کردن
will
U
اراده کردن
will-power
U
قدرت اراده
An iron wI'll.
U
اراده آهنین
willable
U
قابل اراده
willed
U
اراده کردن
will therapy
U
اراده درمانی
it is our pleasure to
U
اراده ما اینست که
volitionary
U
وابسته به اراده
free will
U
اراده ازاد
free will
U
ازادی اراده
dysbulia
U
اختلال اراده
volition
U
از روی اراده
voluntarism
U
اراده گرایی
abulic
U
فاقد اراده
voluntarily
U
از روی اراده
steely look
U
نگاه با اراده
driftless
U
بی مرام بی اراده
automaton
U
ادم بی اراده
automatons
U
ادم بی اراده
libertarian
U
طرفدار ازادی اراده
To have a strong wI'll.
U
اراده قوی داشتن
The will of the nation
[people]
اراده ملت
[مردم]
He is strong-wI'lled.
U
آدم با اراده ای است
real will
U
نظریه اراده واقعی
of one's own volition
U
از روی اراده خود
what is your will?
U
اراده شما چیست
will of iron
<idiom>
U
اراده آهنین داشتن
libertarians
U
طرفدار ازادی اراده
transference
U
واگذاری
concession
U
واگذاری
conveyance
U
واگذاری
bailment
U
واگذاری
surrendering
U
واگذاری
cession
U
واگذاری
resigns
U
واگذاری
resign
U
واگذاری
consignation
U
واگذاری
devolvement
U
واگذاری
relinguishment
U
واگذاری
devolution
U
واگذاری
transter
U
واگذاری
leaving
U
واگذاری
concessions
U
واگذاری
abaloenation
U
واگذاری
surrenders
U
واگذاری
leave
U
واگذاری
abalienate
U
واگذاری
transfers
U
واگذاری
transferring
U
واگذاری
abandoment
U
واگذاری
resignations
U
واگذاری
conveyances
U
واگذاری
condescension
U
واگذاری
assignment
U
واگذاری
transfer
U
واگذاری
assignments
U
واگذاری
resignation
U
واگذاری
assigment
U
واگذاری
surrender
U
واگذاری
surrendered
U
واگذاری
tenant at will
U
متصرف به میل و اراده مالک
abulomania
U
دیوانگی در نتیجه ضعف اراده
will temprament tests
U
ازمونهای اراده- خلق وخوی
willpower
U
تصمیم جدی نیروی اراده
animal
U
مربوط به روح وجان یا اراده
He hasnt a mind of his own.
U
ازخودش رأیی ندارد (بی اراده)
animals
U
مربوط به روح وجان یا اراده
distribution of forces
U
واگذاری نیروها
transferring
U
واگذاری تحویل
transferring
U
واگذاری نقل
surrenders
U
واگذاری صرفنظر
surrender
U
واگذاری صرفنظر
voluntary assignment
U
واگذاری اختیاری
transfers
U
واگذاری تحویل
transfers
U
واگذاری نقل
bail
U
واگذاری انتقال
assignments
U
واگذاری اسناد
submission
U
واگذاری تفویض
transfer
U
واگذاری نقل
surrendered
U
واگذاری صرفنظر
infeudation
U
واگذاری به تیول
abandonment
U
واگذاری دل کندن
remittances
U
وجه واگذاری
remittances
U
واگذاری وجه
remittance
U
وجه واگذاری
remittance
U
واگذاری وجه
instrument of assignment
U
سند واگذاری
transfer
U
واگذاری تحویل
assignment
U
واگذاری اسناد
demission
U
واگذاری استعفاء
retrocession
U
واگذاری مجد د
target allocation
U
واگذاری هدف
feoffment
U
واگذاری تیول
abandons
U
واگذاری رهاسازی
apportionment
U
واگذاری اعتبار
assignable credit
U
اغتبارقابل واگذاری
assignment of contract
U
واگذاری قرارداد
estate in joint tenancy
U
واگذاری مشاع
sectors
U
منطقه واگذاری
transferable credit
U
اعتبارقابل واگذاری
sector
U
منطقه واگذاری
quiet enjoyment
U
واگذاری مطلق
abandoning
U
واگذاری رهاسازی
abandon
U
واگذاری رهاسازی
drift
U
بی اراده کار کردن بی مقصد رفتن
automatize
U
کسی را بی اراده الت دست کردن
It depends on your decison.
U
بستگش به اراده (تصمیم )شما دارد
spermatorrhoea
U
خروج منی بدون اراده احتلام
drifts
U
بی اراده کار کردن بی مقصد رفتن
drifting
U
بی اراده کار کردن بی مقصد رفتن
drifted
U
بی اراده کار کردن بی مقصد رفتن
jelly bean
U
ادم حساس و بی اراده و سست عنصر
ration method
U
سبک واگذاری جیره
policy of d.
U
سیاست واگذاری اوضاع
transferring
U
سند انتقال یا واگذاری
troop basis
U
مبنای واگذاری یکان
weapons assignment
U
واگذاری جنگ افزار
release documents against
U
واگذاری اسناد در مقابل
apportionment
U
واگذاری سهمیه بودجه
assignations
U
قرار ملاقات واگذاری
assignation
U
قرار ملاقات واگذاری
transfer
U
سند انتقال یا واگذاری
transfers
U
سند انتقال یا واگذاری
deed of assignment
U
سند واگذاری اختیارات
vested in interest
U
واگذاری حق انتفاع موجل
self enforcing
U
دارای قدرت تحمیل اراده خودبر دیگران
downy's will temperament test
U
ازمون داونی برای ارزیابی اراده و خلق
impulsively
U
با نیروی انی و بدون اراده از روی تحریک
grant
U
امتیاز اجازه واگذاری رسمی
release
U
ازاد سازی رهایی واگذاری
released
U
ازاد سازی رهایی واگذاری
granted
U
امتیاز اجازه واگذاری رسمی
vests
U
واگذاری حقی یامالی به دیگری
releases
U
ازاد سازی رهایی واگذاری
vest
U
واگذاری حقی یامالی به دیگری
grants
U
امتیاز اجازه واگذاری رسمی
air defense sector
U
منطقه واگذاری شده پدافندهوایی
vested in possession
U
واگذاری مال تحت تصرف
voluntarism
U
فلسفهای که اراده را عامل موثر در ایجاد عالم وجودمیداند
leases
U
واگذاری یا اجاره وسیله برای مدتی
lease
U
واگذاری یا اجاره وسیله برای مدتی
intrusive thoughts
U
اندیشه هایی که بی اراده شخص بخاطرش می اید افکار فضول
lease
U
نوشتهای برای واگذاری یک قطعه در یک زمانی به جای پرداخت قیمت
leases
U
نوشتهای برای واگذاری یک قطعه در یک زمانی به جای پرداخت قیمت
resign
U
تسلیم
resigns
U
تسلیم
resignation
U
تسلیم
resignations
U
تسلیم
surrendering
U
تسلیم
non resistance
U
تسلیم
delivery
U
تسلیم
self submission
U
تسلیم
deliveries
U
تسلیم
capitulation
U
تسلیم
compliance
U
تسلیم
surrenders
U
تسلیم
surrender
U
تسلیم
deference
U
تسلیم
consignation
U
تسلیم
liveries
U
تسلیم
livery
U
تسلیم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com