English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
reactions from abroad U واکنش مردم در کشورهای خارجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
overseas income U درامد از کشور یا کشورهای خارجی
civil military relations U روابط بین نظامیان وغیرنظامیان روابط نظامیان با مردم کشورهای دیگر
advanced countries U کشورهای پیشرفته کشورهای توسعه یافته
developed countries U کشورهای توسعه یافته کشورهای پیشرفته
rio treaty U اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
shortening reaction U واکنش مختصر واکنش کوتاه کننده
positive externalities U صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
developing countries U کشورهای در حال رشد کشورهای در حال توسعه
democracies U مردم سالاری دمکراسی حکومت مردم برمردم
democracy U مردم سالاری دمکراسی حکومت مردم برمردم
plebiscite U مردم خواست رای قاطبه مردم
plebiscites U مردم خواست رای قاطبه مردم
popular U مردم پسند و مناسب حال مردم
exterior angle U زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
external symbol dictionary U فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
impurity U جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
to never let yourself get to thinking like them <idiom> U نگذارند که نفوذ بقیه مردم مجبورشان بکند طرز فکر مانند بقیه مردم داشته باشند [اصطلاح روزمره]
foreign exchange U پول خارجی ارز خارجی
outwork U استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
home rule U حکومت به دست خود اهالی حکومت مردم بر مردم
populations U تعداد مردم مردم
population U تعداد مردم مردم
wilson U پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies U عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
free world U کشورهای غیرکمونیست
uncomitted countries U کشورهای غیرمتعهد
less developed contries U کشورهای کم رشد
industrial nations U کشورهای صنعتی
poor countries U کشورهای فقیر
overseas U کشورهای بیگانه
developed market economy countries U کشورهای مرفه
allied U کشورهای هم پیمان
exchanged stabilization fund U مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
allied headquarters U قرارگاه کشورهای هم پیمان
federalization U تشکیل کشورهای متحد
backward countries U کشورهای عقب مانده
developing countries U کشورهای در حال توسعه
development countries U کشورهای قابل توسعه
capitalist countries U کشورهای سرمایه داری
underdeveloped countries U کشورهای توسعه نیافته
retarded countries U کشورهای عقب مانده
the united states of america U ایالات یا کشورهای متحدامریکا
The English speaking-countries. U کشورهای انگلیسی زبان
Underdeveloped ( backward) countries . U کشورهای عقب افتاده
internationals U مربوط به کشورهای مختلف
international U مربوط به کشورهای مختلف
third world countries U کشورهای جهان سوم
organization of petroleum exporting cont U سازمان کشورهای صادرکننده نفت
federates U تشکیل کشورهای متحد دادن
commonwealth games U جام کشورهای مشترک المنافع
pan americanism U طرفداری از اتحاد کشورهای امریکایی
federative U مبنی بر سازمان کشورهای متحد
orient U کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
federated U تشکیل کشورهای متحد دادن
federating U تشکیل کشورهای متحد دادن
OPEC U سازمان کشورهای صادرکننده نفت
federate U تشکیل کشورهای متحد دادن
commonwealth U کشورهای مشترک المنافع جمهور
orienting U کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
commonwealths U کشورهای مشترک المنافع جمهور
less developed countries U کشورهای کمتر توسعه یافته
orients U کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
third world economies U اقتصاد کشورهای جهان سوم
OAS U مخفف سازمان کشورهای امریکایی
least developed countries U پائین ترین کشورهای در حال توسعه
oil rich countries U کشورهای ثروتمند تولید کننده نفت
country file U را برای کشورهای مختلف تعریف میکند
trade follows the flag U تجارت کشورهای مشترک المنافع با انگلستان
unicef (= united nations international U یع کودکان کشورهای توسعه نیافته است
developed market economy countries U کشورهای توسعه یافته ازنظر اقتصادی
isolationist U طرفدارعدم مداخله در سیاست کشورهای دیگر
e r p U جهت کمک به توسعه اقتصادی کشورهای اروپا
seato forces U نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
pax britannica U اشتی که انگلیس کشورهای جنگجوربدان دعوت میکند
Comparison with other countries is extremely interesting. U مقایسه با کشورهای دیگر بی اندازه جالب توجه است.
the big four U درکنفرانس صلح پاریس 9191به کشورهای فرانسه انگلستان
satellite U ماهواره اقمار یک کشور یا کشورهای وابسته سیاسی و نظامی
first world U کشورهای کنونی سرمایه داری پیشرفته ازنظر اقتصادی
satellites U ماهواره اقمار یک کشور یا کشورهای وابسته سیاسی و نظامی
dumping U فروش کالادر کشورهای دیگر با قیمتی پایین تر از قیمت داخلی
christian era U مبداء تاریخ کشورهای مسیحی که از زمان تولد مسیح اغازمیگردد
enclave U ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
enclaves U ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
rio treaty U پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
nordic council U فنلاند و نروژ که هدف ان بسط همکاریهای کشورهای اسکاندیناوی درشئون مختلف است
When compared to other countries around the world, Britain spends little on defence. U در مقایسه با کشورهای دیگر در سراسر جهان بریتانیا کم برای دفاع خرج می کند.
reaction U واکنش
rebounding U واکنش
rebound U واکنش
responses U واکنش
response U واکنش
rebounds U واکنش
rebounded U واکنش
reactions U واکنش
consecutive reaction U واکنش پی در پی
reactional U واکنش
reactance U واکنش
reflexes U واکنش
reflex U واکنش
overall reaction U واکنش کل
recoil U واکنش داشتن بر
recoiled U واکنش داشتن بر
reaction threshold U استانه واکنش
reaction time U زمان واکنش
reaction graph U گراف واکنش
side effect U واکنش ثانوی
reactivity U واکنش پذیری
reboant U دارای واکنش
recoiling U واکنش داشتن بر
recoils U واکنش داشتن بر
reaction key کلید واکنش
avoidance reaction U واکنش اجتنابی
armature reaction U واکنش ارمیچر
antarafacial reaction U واکنش دوزخی
reaction potential U پتانسیل واکنش
aldol reaction U واکنش الدولی
aldol condensation U واکنش الدولی
alarm reaction U واکنش هشدار
reaction products U فراوردههای واکنش
reaction progress U پیشرفت واکنش
addition reaction U واکنش افزایشی
acid reaction U واکنش اسیدی
reactors U عامل واکنش
reactor U عامل واکنش
reformatsky reaction U واکنش رفرماتسکی
chain reactions U واکنش زنجیری
reacting U واکنش کردن
reacted U واکنش کردن
transient response U واکنش گذرا
react U واکنش کردن
unimolecular reaction U واکنش تک مولکولی
witting reaction U واکنش ویتیگ
double-take U واکنش دوگانه
double-takes U واکنش دوگانه
conditioned response U واکنش شرطی
substitution reaction U واکنش استخلافی
reacts U واکنش کردن
chain reaction U واکنش زنجیری
chain reaction U واکنش زنجیرهای
response time U زمان واکنش
retroact U واکنش داشتن
side reaction U واکنش جانبی
side-effects U واکنش ثانوی
side-effect U واکنش ثانوی
spectral response U واکنش طیفی
suprafacial reaction U واکنش تک رخی
chain reactions U واکنش زنجیرهای
third order reaction U واکنش مرتبه سه
transfer reaction U واکنش انتقالی
bimolecular reaction U واکنش دو مولکولی
forward reaction U واکنش رفت
elimination reaction U واکنش حذفی
elementary reaction U جزء واکنش
electrocyclic reaction U واکنش الکتروسیکلی
displacement reaction U واکنش جانشینی
heterogeneous reaction U واکنش ناهمگن
hikite U دست واکنش
homogeneous reaction U واکنش همگن
insertion reaction U واکنش جایگیری
instantaneous reaction U واکنش انی
instantaneous reaction U واکنش فوری
intermediate reaction U واکنش واسطه
emergency reaction U واکنش اضطرار
endothermic reaction U واکنش گرماگیر
frequency response U واکنش بسامدی
first order reaction U واکنش مرتبه یک
fugue reaction U واکنش گریز
grief reaction U واکنش سوگ
favorskii reaction U واکنش فاروسکی
false reaction U واکنش کاذب
growth reaction U واکنش رشد
half reaction U نیم واکنش
haloform reaction U واکنش هالوفرم
exothermic reaction U واکنش گرماده
exchanger reaction U واکنش تبادلی
heat of reaction U گرمای واکنش
nuclear reaction U واکنش هستهای
irreflexive U بدون واکنش
concentred reaction U واکنش همزمان
reactant U واکنش دهنده
reaction chamber U اطاق واکنش
reaction coordinates U مختصات واکنش
circular reaction U واکنش چرخشی
reaction curve U منحنی واکنش
chemical reaction U واکنش شیمیایی
reaction equation U معادله واکنش
cannizzaro reaction U واکنش کانیزارو
reaction formation U واکنش وارونه
bandeung ryouic U نیرو- واکنش
condensation reaction U واکنش تراکمی
mass reaction U واکنش کلی
net reaction U واکنش نتیجه
overreaction U واکنش افراطی
photoperiodism U واکنش نوری
quenching reaction U واکنش فرونشانی
rate of reaction U سرعت واکنش
reactance U واکنش برق
delayed reaction U واکنش درنگیده
deferred reaction U واکنش معوق
reactant U واکنش کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com