English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
centric U واقع درمرکز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
centre U درمرکز قرارگرفتن
centred U درمرکز قرارگرفتن
centricity U وقوع درمرکز
center U درمرکز قرارگرفتن
centers U درمرکز قرارگرفتن
centralization U استقرار درمرکز
centralisation U استقرار درمرکز
centered U درمرکز قرارگرفتن
under fire <idiom> U درمرکز حمله بودن
intercostal U واقع در میان دنده ها واقع در بین رگبرگها
centralizing U تمرکز دادن درمرکز جمع کردن
centralising U تمرکز دادن درمرکز جمع کردن
centralised U تمرکز دادن درمرکز جمع کردن
centralizes U تمرکز دادن درمرکز جمع کردن
centralises U تمرکز دادن درمرکز جمع کردن
centralize U تمرکز دادن درمرکز جمع کردن
to lie east and west U واقع شدن شرقی وغربی واقع شدن
post mortem U پس از واقع
postmortem U پس از واقع
As it were U در واقع
indeed U در واقع
substantially U در واقع
in reality U در واقع
situating U واقع در
situated or situate U واقع
situates U واقع در
bestead U واقع
situate U واقع در
realistic U واقع گرایانه
shipside U واقع در کنارکشتی
initialed U واقع در اغاز
situated U واقع شده در
initials U واقع در اغاز
initialling U واقع در اغاز
sincipital U واقع در جلوی سر
initialing U واقع در اغاز
situated or situate U واقع شده
initial U واقع در اغاز
postern U واقع درعقب
extraception U واقع نگری
procephalic U واقع در جلو سر
sinisteral U واقع درسمت چپ
simultaneous with each other U با هم واقع شونده
situated U واقع در جایگزین
realist U واقع بین
trumped up U خلاف واقع
trumped-up U خلاف واقع
intralogical U واقع در حدودمنطق
intradermic U واقع در زیرپوست
intradermal U واقع در زیرپوست
intervascular U واقع در میان رگ ها
alpha lyrae U نسر واقع
axile U واقع درمحور
capsulate U واقع درکپسول
dereism U واقع گریزی
initiatory U واقع در اول
dichasial U واقع در دو طرف
hypodermal U واقع در زیرپوست
haemal U واقع درسوی دل
flight from reality U واقع گریزی
intramontane U واقع در کوهستان
it lies on the east of U در خاور واقع
realist U واقع گرا
realists U واقع بین
realists U واقع گرا
osculant U واقع شونده
lumbar U واقع در کمر
located inside U تو واقع شده
limitrophe U واقع در مرز
life like U واقع نما
realistic U واقع بین
realistically U واقع بین
realistically U واقع گرایانه
extreme position U واقع درمنتهاالیه
subjacent U واقع در زیر
untrue U خلاف واقع
setting up U واقع شده
covenant U واقع شود
covenants U واقع شود
vertical U واقع در نوک
vega U نسر واقع
vanward U واقع درجلو
realism U واقع بینی
transpontine U واقع در انسوی پل
yonder U واقع درانجا
to come to pass U واقع شدن
to take place U واقع شدن
sets U واقع شده
set U واقع شده
mean U واقع دروسط
meaner U واقع دروسط
lie U واقع شدن
lied U واقع شدن
lies U واقع شدن
objectivity U واقع بینی
realism U واقع گرایی
realism U واقع گرائی
take place U واقع شدن
initialled U واقع در اغاز
occurred U واقع شدن
onshore U واقع در ساحل
hindering U واقع درعقب
down to earth U واقع بین
hinders U واقع درعقب
down-to-earth U واقع بین
hindered U واقع درعقب
hinder U واقع درعقب
meanest U واقع دروسط
sublunar U واقع در زیرقمر
occurs U واقع شدن
occurring U واقع شدن
precordial U واقع در پیش دل
nether U واقع در پایین
occur U واقع شدن
nether U واقع در زیر
superjacent U واقع درفوق
first world U واقع دراروپای غربی
interdigitate U واقع در میان انگشتان
hypogeous U واقع در شکم خاک
interdigital U واقع در میان انگشتان
interfacial U واقع در میان دورو
interjacent U در میان واقع شونده
haemal U واقع درسوی چپ سینه
intracellular U واقع در درون سلول
intermontane U واقع در میان دو کوه
intermundane U واقع در میان دو جهان
intermural U واقع در میان دیوارها
interplanetary U واقع در بین سیارات
subcartilaginous U واقع در زیر غضروف
intercensal U واقع در میان دو سرشماری
intercolumnar U واقع در میان دو ستون
hypogeal U واقع در شکم خاک
hypogynous U واقع در زیر تخمدان
intermediate U در میان واقع شونده
hypogastric U واقع در زیر شکم
suboceanic U واقع درعمق اقیانوس
interamnian U واقع در میان دو رودخانه
interaxal U واقع در میان دو کوه
interaxial U واقع در میان دو کوه
intercellular U واقع در میان یاخته ها
to keep one's feet on the ground <idiom> U واقع بین ماندن
intercililary U واقع در میان ابروها
half way U واقع در نیمه راه
interdental U واقع در میان دو دندان
subsolar U واقع در نواحی گرمسیر
intermaxillary U واقع در میان ارواره ها
supraclavicular U واقع دربالای ترقوه
midmost U واقع در عین وسط
middlemost U واقع در عین وسط
mid most U واقع در عین وسط
lobar U واقع در قسمتهای ریه
pragmatics U فعال واقع بین
ventral U واقع بر روی شکم
left handed U واقع در سمت چپ ناشی
pre ocular U واقع در جلو چشم
postcardinal U واقع در پشت قلب
moral realism U واقع نگری اخلاقی
surfacer U جسم واقع در سطح
superlunary U واقع بر بالای ماه
to come in useful U سودمند واقع شدن
to suffer wrong U مظلوم واقع شدن
superlunar U واقع دربالای ماه
pantropical U واقع در مناطق حاره
pantropic U واقع در مناطق حاره
nodal U واقع درنزدیک گره
subsacral U واقع درزیراستخوان خاجی
precostal U واقع در پیش دنده ها
prehepatic U واقع در جلو جگر
intra uterine U واقع در درون زهدان
intervertebral U واقع در میان مهره ها
midship U واقع درمیان کشتی
interurban U واقع در میان شهرها
intertribal U واقع در میان قبیله ها
southwestern U واقع در جنوب غربی
interseptal U واقع در میان پره ها
interseptal U واقع در میان جدارها
southwest U واقع در جنوب غربی
situated to the right U واقع دردست راست
premedial U واقع در نیمه قدامی
premedian U واقع در نیمه قدامی
laterad U واقع درخط افقی
it never occurred again U دیگر واقع نشد
intratelluric U واقع در درون زمین
subocular U واقع درزیر چشم
sublunary U واقع در زیر ماه
sublingual U واقع درزیر زبان
interscapular U واقع در میان دو کتف
downstairs U واقع در طبقه زیر
lateral U واقع درخط افقی
mediated U درمیان واقع شدن
mediate U درمیان واقع شدن
acceptableness U مقبول واقع شدن
above U مافوق واقع دربالا
mural U واقع برروی دیوار
murals U واقع برروی دیوار
work U موثر واقع شدن
citied U واقع شده در شهر
cislunar U واقع درجو قمر
become entitled to U مصداق ..... واقع شدن
interstellar U واقع در میان ستارگان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com