English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 251 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
central processing unit U واحد پردازش مرکزی
unit central processing U واحد پردازش مرکزی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
direct objects U که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
indirect objects U که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
object U که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
objected U که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
objecting U که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
objects U که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
machine U زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machined U زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machines U زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
highway U اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل جانبی منتقل میکند
highway U باس ای که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل خارجی منتقل میکند
highways U اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل جانبی منتقل میکند
highways U باس ای که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل خارجی منتقل میکند
bus U باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
bus U اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
bused U باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
bused U اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
buses U باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
buses U اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
busing U باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
busing U اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
bussed U باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
bussed U اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
busses U باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
busses U اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
bussing U باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
bussing U اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
microprocessor U مدار مجتمع که حاوی تمام قط عات واحد پردازش مرکزی
microprocessor U قط عات واحد پردازش مرکزی روی یک قطعه مجتمع مجزا که در صورت ترکیب با حافظه و قط عات ورودی /خروجی یک ریزکامپیوتر می سازد
microprocessors U مدار مجتمع که حاوی تمام قط عات واحد پردازش مرکزی
microprocessors U قط عات واحد پردازش مرکزی روی یک قطعه مجتمع مجزا که در صورت ترکیب با حافظه و قط عات ورودی /خروجی یک ریزکامپیوتر می سازد
address شماره ای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
addressed U اشمارهای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
addresses U اشمارهای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
interrupt U اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد
interrupt U سیگنالی که واحد پردازش مرکزی را از یک کار به کار دیگر با حق تقدم بیشتر می برد و به CPU اجازه میدهد دیرتر به کار اول برگردد
interrupting U اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد
interrupting U سیگنالی که واحد پردازش مرکزی را از یک کار به کار دیگر با حق تقدم بیشتر می برد و به CPU اجازه میدهد دیرتر به کار اول برگردد
interrupts U اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد
interrupts U سیگنالی که واحد پردازش مرکزی را از یک کار به کار دیگر با حق تقدم بیشتر می برد و به CPU اجازه میدهد دیرتر به کار اول برگردد
absolute address U کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اجرا میشود و فقط به مقادیر و آدرسهای مطلق نیاز دارد.
actual address U کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اعمال میشود و فقط از آدرس ها و مقادیر مطلق استفاده میکند.
attached processor U ریز پردازنده جدا در سیستم که تحت کنترل واحد پردازش مرکزی توابع خاصی را انجام میدهد
cpu U Unit Processing Central واحد پردازش مرکزی
cpu time U مقدار زمانی که توسط پردازش مرکزی به اجرای دستورالعملهای برنامه اختصاص داده میشود زمان واحد پردازشگر مرکزی
internal memory U بخشی از RAM Rom که واحد پردازش مرکزی مستقیما وصل است بدون نیاز به واسط
internal store U بخشی از RAM Rom که واحد پردازش مرکزی مستقیما وصل است بدون نیاز به واسط
problem program U برنامهای که به هنگام قرارگرفتن واحد پردازش مرکزی در حالت مسئله اجرا میشودبرنامه مسئلهای
specific code U کد دودویی که مستقیماگ واحد پردازش مرکزی را هدایت می کنند و فقط از آدرس ها مقادیر مطلق استفاده میکند
Other Matches
gpr U ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط ق مختلف پردازش کند
processing unit U واحد پردازش
decentralized data processing U پردازش داده و ذخیره سازی در چند مرحله ونه در یک محل مرکزی
job U یک واحد پردازش درون یک کار
jobs U یک واحد پردازش درون یک کار
interface U واسط واحد پردازش و باس IEEE
interfaces U واسط واحد پردازش و باس IEEE
distributes U سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
distributing U سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
distribute U سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
distributes U سیستمی که از فایل هایی که در بیش از یک محل ذخیره شده اند استفاده میکند که یک در نقط ه مرکزی پردازش می شوند
distribute U سیستمی که از فایل هایی که در بیش از یک محل ذخیره شده اند استفاده میکند که یک در نقط ه مرکزی پردازش می شوند
distributing U سیستمی که از فایل هایی که در بیش از یک محل ذخیره شده اند استفاده میکند که یک در نقط ه مرکزی پردازش می شوند
processor bound U اشاره به فرایندهایی میکندکه به محض استفاده از واحدپردازش مرکزی جهت اجرای پردازش یا محاسبه حقیقی سرعتش کم میشود
archimedes U کامپیوتر شخصی شرکت Computers Acom که بر پایه پردازش مرکزی RICS است و با PC IBM یا Macintosh Apple سازگار نیست
parallels U کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
parallel U کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
parallelled U کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
paralleling U کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
parallelling U کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
paralleled U کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
registering U ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند
registers U ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند
register U ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند
processor U پردازندهای که بین منبع ورودی و کامپیوتر مرکزی است , کار آن پردازش داده دریافتن برای کاهش بار کاری کامپیوتر اصلی است
generals U ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند
general U ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند
absolute system of units سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
logical U واحد اطلاعات آماده پردازش که لزوما شبیه داده اصلی در فضای ذخیره سازی نیست که ممکن است حاوی داده کنترل و... باشد
top U روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
central U متصدی مرکز تلفن مرکزی مرکزی
headquarters U شعبه مرکزی اداره مرکزی
paching central U سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی
postprocessor U برنامهای که داده را از برنامه دیگر پردازش میکند که پردازش شده است
photocomposition U کاربرد پردازش الکترونیکی درتهیه چاپ که مستلزم تعریف و تنظیم تحریر و تولید ان به وسیله پردازش از طریق عکاسی میباشد
powers U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powered U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
power U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powering U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
knot U نات [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
interactive processing U پردازش فعل و انفعالی پردازش محاورهای
backing U رسانه ذخیره سازی موقت که داده روی آن قابل ضبط است پیش از اینکه پردازش شود یا پس از پردازش و برای باز یابی
morpheme U واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد
cpu U واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی
functional unit U واحد در حال کار واحد تابعی
batches U 1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
batch U 1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
edp U پردازش داده در سطحی گسترده توسط کامپیوترهای دیجیتالی الکترونیکی پردازش داده به صورت الکتریکی
pipeline U اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
pipelines U اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
distributed processing system U سیستم پردازش توزیعی سیستم پردازش غیر متمرکز
centralized data processing U پردازش تمرکز یافته داده پردازش داده متمرکز
knot U گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot U میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
central postal directory U دفتر مرکزی خدمات پستی دفتر مدیریت پستی مرکزی
in line processing U پردازش درون برنامهای پردازش درون خطی
centerline U خط مرکزی
focal line U خط مرکزی
cl U خط مرکزی
central U مرکزی
focal U مرکزی
core U مرکزی
axial U مرکزی
central pumping station U مرکزی
cores U مرکزی
centre pocket U مرکزی
centrical U مرکزی
central bank U بانک مرکزی
central convolution U شکنج مرکزی
central control desk U میزفرمان مرکزی
central canal U مجرای مرکزی
central city U شهر مرکزی
three centred curve U منحنی سه مرکزی
central heating U گرمایش مرکزی
centralism U مرکزی نگری
subcentral U زیر مرکزی
axial pressure U فشار مرکزی
center U گروه مرکزی
central processor U پردازشگر مرکزی
state government U دولت مرکزی
directrix U خط تیر مرکزی
fovea centralis U فرورفتگی مرکزی
fore and aft center line U خط مرکزی سراسری
spherical angle U زاویه مرکزی
three center bonding U پیوند سه مرکزی
center base U میدان مرکزی
center distance U فاصله مرکزی
central U کامپیوتر مرکزی
nuclei U لب هسته مرکزی
centripetal U جانب مرکزی
centrifugal U گریز از مرکزی
centrically U بطور مرکزی
centre game U بازی مرکزی
eccentricities U برون مرکزی
central terminal U پایانه مرکزی
eccentricity U برون مرکزی
central station U نیروگاه مرکزی
central site U سایت مرکزی
centrosymmetric U متقارن مرکزی
centrum U جسم مرکزی
nucleus U لب هسته مرکزی
concourse U تالار مرکزی
centralized plan U پلان مرکزی
centralist U مرکزی نگر
centralists U مرکزی نگر
mainframe U پردازنده مرکزی
mainframes U پردازنده مرکزی
central focusing wheel U چرخهزوم مرکزی
holding company U شرکت مرکزی
central head U فشار مرکزی
boost coil U کوئل مرکزی
central position U وضعیت مرکزی
central position U قرارگاه مرکزی
head office U اداره مرکزی
central office U دفتر مرکزی
head office U دفتر مرکزی
central load U بار مرکزی
central limit theorem U قضیه حد مرکزی
central processing unit U واحدپردازنده مرکزی
central processor U پردازنده مرکزی
central gyrus U شکنج مرکزی
central government U حکومت مرکزی
central heating U حرارت مرکزی
central U تلفن چی مرکزی
central sulcus U شیار مرکزی
central fissure U شیار مرکزی
downtown U قسمت مرکزی شهر
one shot pump U پمپ روغن مرکزی
multicenter binding U پیوند چند مرکزی
centred U وسط ونقطه مرکزی
centre U وسط ونقطه مرکزی
core U هسته مرکزی مفتول
centers U وسط ونقطه مرکزی
cores U هسته مرکزی مفتول
centered U وسط ونقطه مرکزی
conurbation U شهر مهم مرکزی
geocentric system U دستگاه زمین مرکزی
heartland U منطقه مرکزی وحیاتی
heartlands U منطقه مرکزی وحیاتی
post office U اداره مرکزی پست
post offices U اداره مرکزی پست
heliocentric system U دستگاه خورشید مرکزی
scandinavian defence U دفاع متقابل مرکزی
statolatry U حمایت ازقدرت مرکزی
nave U تالار مرکزی صحن
rimland U حومه ناحیه مرکزی
conurbations U شهر مهم مرکزی
golds U دایره مرکزی هدف
gold U دایره مرکزی هدف
precentral gyrus U شکنج پیش مرکزی
geocentric U دوران زمین مرکزی
the middlands U استانهای مرکزی انگلستان
cento U سازمان پیمان مرکزی
central tendency measures U اندازههای گرایش مرکزی
Central African Republic جمهوری آفریقای مرکزی
GHQ U مخفف ستاد مرکزی
inner cities U بخش مرکزی شهر
axis of the bore U محور مرکزی لوله
central control panel U تابلوی مرکزی کنترل
inner city U بخش مرکزی شهر
vertical center line illusion U خطای خط قائم مرکزی
cns U دستگاه عصبی مرکزی
central planning U برنامه ریزی مرکزی
central mass storage U انباره انبوه مرکزی
center U وسط ونقطه مرکزی
central heating system U دستگاه حرارت مرکزی
center of gravity axis U محور ثقل مرکزی
measures of central tendency U اندازههای گرایش مرکزی
naves U تالار مرکزی صحن
centre counter defence U دفاع متقابل مرکزی
German Central Bank U بانک مرکزی آلمان
centre pawns U پیادههای مرکزی شطرنج
directrix U خط مرکزی منطقه اتش توپ
x ring U دایره مرکزی هدف تیراندازی
geothermic U وابسته به حرارت مرکزی زمین
pecans U درخت گردوی امریکای مرکزی
radian U زاویه مرکزی قوس دایره
central food preparation facility U کارخانجات مرکزی تهیه موادغذایی
sweet spot U قسمت مرکزی راکت یا چوب
keel U ستون عرضی مرکزی ناو
center spot U نقطه مرکزی بیلیارد انگلیسی
pecan U درخت گردوی امریکای مرکزی
geocentric U دارای مرکزی در زمین زمینی
central planning team U تیم طرح ریزی مرکزی
Ivory Coast U کرانهی مرکزی و غربی افریقا
king's yellow U مارهای صیادجوندگان امریکای مرکزی
central railway station U ایستگاه مرکزی راه اهن
umbilical U واقع در نزدیکی ناف مرکزی
geothermal U وابسته به حرارت مرکزی زمین
keels U ستون عرضی مرکزی ناو
osset U اریایی نژادان قفقاز مرکزی
general posr office U اداره مرکزی پست در لندن
high asia U قسمت بلند و مرکزی امریکا
organization of central american states U سازمان دول امریکای مرکزی
totalism U رژیم حکومت متمرکز در یک قدرت مرکزی
centralized U آنچه در یک موقعیت مرکزی قرار دارد
statism U تمرکز قدرت اقتصادی در دولت مرکزی
wing section U بخش مرکزی یا پانل خارجی بال
totalitarianism U رژیم حکومت متمرکز در یک قدرت مرکزی
central air data U مرکز تهیه اطلاعات هوایی مرکزی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com