Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
light weight unit
U
واحد ساختمانی سبک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
basic construction unit
U
واحد ساختمانی
contractors yard
U
واحد ساختمانی
building unit
U
واحد ساختمانی
Other Matches
absolute system of units
سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
powers
U
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powering
U
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
power
U
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powered
U
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
knot
U
نات
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
cpu
U
واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی
morpheme
U
واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد
functional unit
U
واحد در حال کار واحد تابعی
knot
U
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
U
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
organic
U
ساختمانی
building line
U
بر ساختمانی
structural
U
ساختمانی
constructional
U
ساختمانی
structurally
U
ساختمانی
structural member
U
عضو ساختمانی
timber
U
چوب ساختمانی
contractors plant
U
ماشینهای ساختمانی
component
U
جزء ساختمانی
components
U
جزء ساختمانی
building limes
U
اهک ساختمانی
construction joints
U
درزهای ساختمانی
building material
U
مصالح ساختمانی
building operations
U
عملیات ساختمانی
construction joint
U
درز ساختمانی
building work
U
کار ساختمانی
building site
U
کارگاه ساختمانی
Construction works .
U
عملیات ساختمانی
site building
U
زمین ساختمانی
site office
U
دفتر ساختمانی
basic unit assembly group
U
گروه ساختمانی
to found a building
U
ساختمانی بینادکردن
structrual stability
U
استحکام ساختمانی
structrual steelwork
U
فولاد ساختمانی
structual engineering
U
مهندس ساختمانی
structural concrete
U
بتن ساختمانی
structural crack
U
ترک ساختمانی
structural draftsman
U
نقشه کش ساختمانی
structural drawing
U
نقشه ساختمانی
structural timber
U
الوار ساختمانی
structural factor
U
ضریب ساختمانی
structural steel
U
فولاد ساختمانی
site
U
کارگاه ساختمانی
site
U
زمین ساختمانی
monumentality
U
عظمت ساختمانی
structrual stability
U
ثبات ساختمانی
members
U
جزء ساختمانی
member
U
جزء ساختمانی
ashler
U
سنگ ساختمانی
ashlar
U
سنگ ساختمانی
artificial stone
U
سنگ ساختمانی
sites
U
زمین ساختمانی
sites
U
کارگاه ساختمانی
sited
U
زمین ساختمانی
grillage
U
شبکه ساختمانی
sited
U
کارگاه ساختمانی
structural joints
U
درزهای ساختمانی
constructive
U
مفید ساختمانی
building sites
U
کارگاه ساختمانی
to demolish a building
U
خراب کردن ساختمانی
building machinery
U
ماشین الات ساختمانی
sidewalk superintendent
U
نافر عملیات ساختمانی
to tear down a building
U
خراب کردن ساختمانی
to demolish a building
U
متلاشی کردن ساختمانی
building craftsman
U
کارگر ماهر ساختمانی
to pull down a building
U
متلاشی کردن ساختمانی
steel fabric
U
بافت فولاد ساختمانی
material storage area
U
انبار مصالح ساختمانی
material testing laboratory
U
ازمایشگاه مصالح ساختمانی
ashlar
U
سنگ ساختمانی تراشیده
pattern construction drawing
U
الگوی نقشههای ساختمانی
to tear down a building
U
متلاشی کردن ساختمانی
to pull down a building
U
خراب کردن ساختمانی
structural transformation
U
تغییر شکل ساختمانی
intelligent building
U
[ساختمانی با سرویس هوشمند]
fabrique
U
[ساختمانی در محوطه باغ]
structural steel sheet
U
ورق فولاد ساختمانی
module
U
مدلهای نمونه ساختمانی
modules
U
مدلهای نمونه ساختمانی
public works
U
کارهای ساختمانی همگانی
refractory
U
ماده ساختمانی نسوز
corbelling
U
پیش امدگی ساختمانی
corbeling
U
پیش امدگی ساختمانی
sheer plan
U
نقشه ساختمانی ناو
home wiring
U
سیم کشی ساختمانی
structural analysis
U
محاسبات طرح ساختمانی
constitutive
U
تشکیل دهنده ساختمانی
construction cost index
U
شاخص هزینه ساختمانی
masonry lining
U
پوشش با مصالح ساختمانی
structural design
U
طرح و محاسبات ساختمانی
masonery
U
مصالح ساختمانی سنگتراشی
building unit
U
جزء ساختمانی بخشی از یک ساختمان
structural steel
U
تیر فولاد یا اهن ساختمانی
anti drag wire
U
اجزاء بست کاری ساختمانی
structual constituent
U
جزء تشکیل دهنده ساختمانی
pier
U
پایه نصب ستونهای ساختمانی
To make a forcible entry into a building.
U
بزور وارد ساختمانی شدن
piers
U
پایه نصب ستونهای ساختمانی
bombproof
U
ساختمانی که پناه بمب باشد
pier mount
U
پایه نصب ستونهای ساختمانی
studding
U
مصالح ساختمانی از قبیل تیروغیره
modular design
U
مدل ساختمانی پیش ساخته
erection crane
U
جراثقال برای کارهای ساختمانی
embryonic membrane
U
ساختمانی که ازتخم رسیده مشتق میشود
factories
U
ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
factory
U
ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
hauls
U
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
nut structure
U
ساختمانی که در ان خاکدانه ها کوچک و مکعبی هستند
physiologic
U
وابسته به علم وفایف اعضاء ساختمانی
hauling
U
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
to plan a building
U
نقشه ساختمانی را کشیدن یاطرح کردن
physiological
U
وابسته به علم وفایف اعضاء ساختمانی
haul
U
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
homomorphy
U
شباهت ساختمانی واساسی بین دو چیز
hauled
U
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
to burgle
[British E]
/ burglarize
[American E]
a building.
U
با زور
[و غیر قانونی]
وارد ساختمانی شدن
to break into a building
U
با زور
[و غیر قانونی]
وارد ساختمانی شدن
dolmen
U
ساختمانی که دارای چندستون یک پارچه سنگی است
masonary
U
مصالح ساختمانی مانند اجر سیمان و غیره
ashlering
U
[مجموعه ای از سنگ های ساختمانی کوتاه و ایستاده]
haul road
U
راه مخصوص حمل مصالح ساختمانی به کارگاه
pin joint
U
اتصال بین اعضای ساختمانی بصورت لولا یا پاشنه
interlacing arches
U
طاقهایی که نقشه ساختمانی انهابه پرگارهای متقاطع میماند
dimension stone
U
سنگ ساختمانی که به ابعاد معین بریده شده است
heterology
U
عدم تجانس بین اعضای مختلف ناهمگنی اعضاء ازلحاظ ساختمانی
beef up
U
افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
earthquake factor
U
مقدار درصد شتاب ثقلی که درطرح محاسبات ساختمانی منظور میگردد
cellulose nitrate
U
ترموپلاستیکی متشکل ازسلولز و اسیداستیک که درمواد منفجره دوپها وپلاستیکهای ساختمانی بکارمیرود
bulb angle
U
جزء ساختمانی که معمولابعنوان ستون یا پایه بکارمیرود و به شکل دایرهای یاچند وجهی میباشد
free haul
U
در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
anti tear strips
U
باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
operating bridge
U
پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
polymers
U
جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
gurantee period
U
مدت زمانیکه قبل از تحویل نهائی پیمانکار ساختمانی موفف است خسارات ساختمان رارفع نماید
polymer
U
جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
office
U
اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
bed drop or bod fall
U
اختلاف سطح کف نهر دردوطرف ساختمانی که روی نهر ساخته میشود
offices
U
اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
cross member
U
عضو ساختمانی برای اتصال دو ستون طولی هواپیما یاقطعات طولی دیگر
civil works
U
امور ساختمانی و تاسیسات امور شهرسازی و تاسیساتی
monocoque
U
ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
singlets
U
خط واحد
plank
U
واحد
unilinear
U
در یک خط واحد
single
U
واحد
at the same time
U
در ان واحد
monad
U
واحد
module
U
واحد
modules
U
واحد
measure
U
واحد
unitage
U
یک واحد
univalent
U
واحد
singlet
U
خط واحد
units
U
واحد
unit
U
واحد
ones
U
واحد
one
U
واحد
data unit
U
واحد داده
disk unit
U
واحد گرده
dyadic unit
U
واحد دو عضوی
main unit
U
واحد اصلی
magnetic unit
U
واحد مغناطیسی
fractions
U
1-بخشی از یک واحد
stepping
U
واحد مجزا
datum
U
یک واحد داده
secondary unit
U
واحد فرعی
monetary unit
U
واحد پول
monitor unit
U
واحد مبصر
plants
U
واحد صنعتی
plant
U
واحد صنعتی
monomeric unit
U
واحد تکپار
step
U
واحد مجزا
driver unit
U
واحد محرک
monetary unit
U
واحد پولی
disk unit
U
واحد دیسک
display unit
U
واحد نمایشگر
measuring unit
U
واحد سنجش
memory module
U
واحد حافظه
microcycle
U
واحد زمان
display unit
U
واحد نمایش
microprocessing unit
U
واحد ریزپردازنده
derived unit
U
واحد فرعی
input block
U
واحد ورودی
data item
U
واحد داده
motif
U
واحد تکراری
input unit
U
واحد اولیه
basic shaft
U
محور واحد
information unit
U
واحد اطلاعات
fuse element
U
واحد فیوز
industrial unit
U
واحد صنعتی
absolute unit
U
واحد مطلق
concerns
U
واحد اقتصادی
fuse unit
U
واحد فیوز
astronomical unit
U
واحد نجومی
arithmetic unit
U
واحد محاسبه
arithmetic unit
U
واحد حساب
identity matrix
U
ماتریس واحد
angstrom unit
U
واحد انگستروم
heat unit
U
واحد حرارت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com