English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
coulomb U واحد اندازه الکتریسیته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
watt U واحد اندازه گیری الکتریسیته
watts U واحد اندازه گیری الکتریسیته
permittivity U واحد اندازه گیری الکتریسیته برحسب فاراده
Other Matches
knot U نات [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
typefaces U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
knot U گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot U میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
unit of measurement U واحد اندازه گیری
yards U واحد اندازه گیری = 3 فوت
yard U واحد اندازه گیری = 3 فوت
lea U واحد اندازه طول نخ وریسمان
utile U واحد اندازه گیری مطلوبیت
entropy U واحد اندازه گیری ترمودینامیک
kilo U واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری
angstrom U واحد اندازه گیری طول امواج
kilos U واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری
dewpoint metering unit U واحد اندازه گیری نقطه شبنم
radian U واحد اندازه گیری سطح زاویه دار
module U نقشه کوچک واحد اندازه گیری مقیاس مدل
en U واحد اندازه گیری که معادل نیمی از یک ein است
angstrom U واحد اندازه گیری معادل با یک هزار میلیونیوم متر
modules U نقشه کوچک واحد اندازه گیری مقیاس مدل
lips U واحد اندازه گیری سرعت برای کامپیوترهای نسل پنجم
Kbyte U واحد اندازه گیری رسانه با فرفیت بالا معادل هزار بایت
kb U واحد اندازه گیری رسانه با فرفیت بالا با معنای هزار بایت
kilos U واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
kilo U واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
denier U دنیر [واحد اندازه گیری الیاف فیلامنت مثل ابریشم که هر نهصد متر طول آن معادل یک گرم است.]
absolute system of units سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
modules U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
barns U واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
module U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
barn U واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
kabal U قبال [نوعی واحد اندازه گیری در تبریز معادل هزار و چهارصد گره می باشد و جهت تعیین مقدار دستمزد بافنده بکار می رود.]
Moghat U مقات [نوعی واحد اندازه گیری در مشهد که مبنای آن تعداد هزار و دویست گره در یک ردیف طولی و عرضی بوده و جهت پرداخت دستمزد بافنده بکار می رود.]
ruler U میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
rulers U میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
power U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powers U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powering U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powered U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
morpheme U واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد
cpu U واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی
functional unit U واحد در حال کار واحد تابعی
angles U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angle U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
zahn cup U محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
If the cap fit,wear it. <proverb> U اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
analog U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analogue U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
creepage U مد الکتریسیته
electricity U الکتریسیته
electric doublet U دو قطبی الکتریسیته
brain potential U الکتریسیته مغز
negative electricity U الکتریسیته منفی
nuclear electricity U الکتریسیته هستهای
electro physic U فیزیک الکتریسیته
static electricity U الکتریسیته ساکن
electrical quantity U مقدار الکتریسیته
electric generator U مولد الکتریسیته
electric conductor U هادی الکتریسیته
voltage source U منبع الکتریسیته
electrostatics U الکتریسیته ساکن
electric dipole U دو قطبی الکتریسیته
electric current U جریان الکتریسیته
electric conduction U هدایت الکتریسیته
inductive capacity U ثابت دی الکتریسیته
induced electricity U الکتریسیته القائی
electrical U مر بوط به الکتریسیته
animal electricity U الکتریسیته بدن
electrically U مربوط به الکتریسیته
positive electricity U الکتریسیته مثبت
hot wire U سیم حاوی الکتریسیته
piezo electric effect U اثر پیزو- الکتریسیته
electrometer valve U لامپ الکتریسیته سنج
magnetoelectric U مربوط به الکتریسیته القایی
generator U وسیله تولید الکتریسیته
generators U وسیله تولید الکتریسیته
hot-wiring U سیم حاوی الکتریسیته
hot-wired U سیم حاوی الکتریسیته
hot-wires U سیم حاوی الکتریسیته
hot-wire U سیم حاوی الکتریسیته
electrometer tule U لامپ الکتریسیته سنج
phase difference U اختلاف فاز جریان الکتریسیته
insulators U مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند
static U الکتریسیته ساکن وضعیت ثابت
insulator U مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند
mains electricity U منبع الکتریسیته محلی مشتریان
polar U دارای الکتریسیته مثبت و منفی
replenished U شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
replenishing U شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
electric U آنچه با الکتریسیته کار میکند
ribbon switch U مبدل فشار مداوم به الکتریسیته
replenishes U شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
replenish U شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
galvanism U جریان مستقیم برق الکتریسیته شیمیایی
nonsparking U ضد تولید جرقه غیر هادی الکتریسیته
inductivity U ثابت دی الکتریسیته قابلیت هدایت دی الکتریکی
processor U ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage U اندازه گیر اندازه گرفتن
gage U اندازه وسیله اندازه گیری
size U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
sizes U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
conductor U مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
conductors U مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
hydro-electric U وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
hydro electric U وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
charge U 1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
electrostatic charge U بار الکتریسیته ساکن [که در اثر مالش بوجود می آید.]
charges U 1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
powering U خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
decibels U واحدی که نسبت بین دو مقدار الکتریسیته یاصوت را بیان میکند
ieee U Electronics and ofElectrical Institute Engineers موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک
powers U خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
power U خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
decibel U واحدی که نسبت بین دو مقدار الکتریسیته یاصوت را بیان میکند
powered U خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
measure U 1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
IEC connector U استانداردی برای اتصال سر سوزنه در سوکتی که الکتریسیته اصلی را به کامپیوتر منتقل میکند
iee /s 00 U مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
three pin plug U ورودی استاندارد با سه شاخه برای اتصال وسیلله الکتریکی به منبع اصل الکتریسیته
monitor U مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitors U مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
actinoelectric U اجسامی که دارای خاصیت تولید الکتریسیته در اثر تابش طول موجی متناسب با نورباشند
electronic U میدانهای الکترومغناطیسی و الکتریسیته ساکن که توسط وسایل الکترونی زیاد ایجاد شده است .
monitored U مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
gauges U اندازه اندازه گیر
gauge U اندازه اندازه گیر
gauged U اندازه اندازه گیر
isolation U مبدلی که برای جدا کردن قط عات از اتصال مستقیم با منبع تغذیه الکتریسیته اصلی به کار می رود
photovoltaic cell U مبدلی که مانند سلول فتوالکتریک تابشهای الکترومگنتیک را با طول موجهای مرئی و نزدیک ان به الکتریسیته تبدیل میکند
measuring converter U مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
stream gaging U اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
positive U قطب مثبت باطری الکتریسیته مثبت اری یا تصدیق می کنم
electrothermal printer U چاپگری که نوک چاپ به همراه عناصر گرمایی -dot matrix برای فرم دادن به حروف کاغذهای حساس به الکتریسیته به کار می رود
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
impedance U مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
Energy Star U استانداردی در صفحه نمایش کامپیوتر یا سایر وسایل الکتریکی برای اینکه بگوید محصول به خوبی طراحی شده است و الکتریسیته را هدر نمیدهد
meter power supply U امکان ای در ویندوز که میزان توان باتری را در laptop نشان میدهد و نیز می گوید آیا از طریق بالا اجرا میشود یا منبع اصلی الکتریسیته
contact electricity U فشار الکتریکی تماسی الکتریسیته تماسی
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter U وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
one U واحد
unilinear U در یک خط واحد
singlet U خط واحد
unit U واحد
measure U واحد
singlets U خط واحد
unitage U یک واحد
single U واحد
modules U واحد
module U واحد
at the same time U در ان واحد
monad U واحد
univalent U واحد
ones U واحد
plank U واحد
units U واحد
processing unit U واحد پردازش
input unit U واحد ورودی
shipping unit U واحد حمل
single density U با تراکم واحد
fuse element U واحد فیوز
fuse unit U واحد فیوز
datum U یک واحد داده
bars U واحد فشار
bar U واحد فشار
object module U واحد مقصد
object module U واحد مقصود
processing unit U واحد پردازنده
building unit U واحد ساختمانی
heat unit U واحد حرارت
interlocking directorate U مدیریت واحد
motor unit U واحد حرکتی
bril U واحد درخشندگی
henry U واحد خودالقایی
gust U واحد چشایی
gusts U واحد چشایی
control unit U واحد کنترل
secondary unit U واحد فرعی
phyton U واحد گیاهی
single tax U مالیات واحد
mpu U واحد میکروپروسسور
single precision U دقت واحد
derived unit U واحد فرعی
logic unit U واحد منطقی
arithmetic unit U واحد حساب
data unit U واحد داده
output unite U واحد خروجی
contractors yard U واحد ساختمانی
peripheral unit U واحد جنبی
rad U یک واحد دوزاتمی
angstrom unit U واحد انگستروم
personality module U واحد شخصیت
cpu U واحد کنترل
basis U قیمت واحد
quarterstaff U واحد یموت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com