Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 109 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
field dependence
U
وابستگی میدانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
track and field
U
دو و میدانی
athletics
U
دو و میدانی
field strcture
U
ساخت میدانی
field study
U
بررسی میدانی
field work
U
پژوهش میدانی
field worker
U
پژوهشگر میدانی
high field emission arc
U
قوس میدانی
athlete
U
دو و میدانی کار
athletes
U
دو و میدانی کار
field games
U
بازیهای میدانی
trackman
U
دو و میدانی کار
field force
U
نیروی میدانی
streetwise
U
چاله میدانی
Do you know who you are dealing with?
U
میدانی با کی طرفی ؟
Track and field events .
U
مسابقات دو میدانی
field emission
U
صدور میدانی
field theory
U
نظریه میدانی
field effect
U
با تاثیر میدانی
track
U
زمین بازیهای میدانی
tracks
U
زمین بازیهای میدانی
free field format
U
در قالب ازاد میدانی
langlauf
U
مسابقه اسکی میدانی
frees
U
ترخیص کردن میدانی
freed
U
ترخیص کردن میدانی
tracked
U
زمین بازیهای میدانی
free
U
ترخیص کردن میدانی
freeing
U
ترخیص کردن میدانی
cross country
U
درسرتاسرمزرعه ورزشهای میدانی وصحرایی
track and field
U
وابسته به مسابقات دوصحرایی یا میدانی
triangular meet
U
مسابقه دو و میدانی بین سه تیم
pentathlete
U
شرکت کننده در مسابقه پنجگانه دو و میدانی
field event
U
ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
deathlete
U
شرکت کننده در مسابقه دهگانه دو و میدانی
field events
U
ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
battle clout
U
نوعی تیراندازی میدانی ازفاصله 002 متری
mosfet
U
ترانزیستور میدانی سریع و قوی ساخته شده با روش MOS
interdependency
U
وابستگی
pertinence or nency
U
وابستگی
coherency
U
وابستگی
kindred
U
وابستگی
dependance
U
وابستگی
proximity of blood
U
وابستگی
dependencies
U
وابستگی
contiguity
U
وابستگی
contingency
U
وابستگی
correlation
U
وابستگی
affiliation
U
وابستگی
attachment
U
وابستگی
dependence
U
وابستگی
affinity
U
وابستگی
relation
U
وابستگی
affinities
U
وابستگی
interdependence
U
وابستگی
coherence
U
وابستگی
connexions
U
وابستگی
affiliations
U
وابستگی
contingencies
U
وابستگی
connection
U
وابستگی
dependency
U
وابستگی
tracked
U
پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
track
U
پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracks
U
پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
export dependence
U
وابستگی صادرات
vassalage
U
وابستگی بیعت
agnation
U
وابستگی پدری
nodality
U
وابستگی به گره
parentela
U
نسب وابستگی
pertinence
U
وابستگی دخل
nasality
U
وابستگی به بینی
pertinency
U
وابستگی دخل
tobacco dependence
U
وابستگی به توتون
prospectiveness
U
وابستگی به اینده
ties
U
اتحاد وابستگی
sensuousness
U
وابستگی به حواس
interdependence
U
وابستگی متقابل
relational
U
وابستگی رابطهای
dualistic dependency
U
وابستگی دوگانه
oral dependence
U
وابستگی دهانی
drug dependency
U
وابستگی دارویی
disrelation
U
عدم وابستگی
direct relationship
U
وابستگی مستقیم
dependence effect
U
اثر وابستگی
contingency table
U
جدول وابستگی
relationships
U
وابستگی نسبت
intercorrelation
U
وابستگی درونی
relationship
U
وابستگی نسبت
contingency coefficient
U
ضریب وابستگی
clericalism
U
وابستگی به روحانیت
tie
U
اتحاد وابستگی
a newspaper's political affiliation
U
وابستگی سیاسی روزنامه ها
association
U
وابستگی وابسته سازی
symbiotic psychosis
U
روان پریشی وابستگی
associations
U
وابستگی وابسته سازی
hardware dependent
U
وابستگی سخت افزاری
electron attachment
U
پیوستگی یا وابستگی الکترون
bipartisanship
U
وابستگی بدو حزب
otherworldiness
U
وابستگی بجهان اینده
profaneness
U
وابستگی بچیزهای جسمانی
mainstay
U
وابستگی عمده نقطه اتکاء
irrelatively
U
بی انکه وابستگی داشته باشد
mainstays
U
وابستگی عمده نقطه اتکاء
plebeianness
U
وابستگی به طبقه رنجبریا عوام
unattached
U
بدون وابستگی ورزشکار به باشگاه
irrelevantly
U
بدون اینکه وابستگی داشته باشد
off the point
U
بدون اینکه وابستگی داشته باشد
free lance
U
کار کردن بدون وابستگی بحزب یا جماعتی
lenz' law
U
جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
radar correlation
U
درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com