English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
otological U وابسته به گوش یا ناخوشی هاان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
diagnostic U وابسته به تشخیص ناخوشی
psychopathic U وابسته به ناخوشی دماغی
pathognomic U وابسته به تشخیص ناخوشی یا احساسات
hydropathic U وابسته به درمان کردن ناخوشی با اب
pathognomonic U وابسته بتشخیص ناخوشی شاخص مرض
an intercurrent disease U ناخوشی که توی ناخوشی دیگر میافتد
pathologically U از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
ill health U ناخوشی
invalidism U ناخوشی
pathogenetic U ناخوشی زا
illnesses U ناخوشی
morbidity U ناخوشی
morbidness U ناخوشی
disease U ناخوشی
maladies U ناخوشی
malady U ناخوشی
indisposedness U ناخوشی
had health U ناخوشی
diseases U ناخوشی
unhealthiness U ناخوشی
sicknesses U ناخوشی
trichosis U ناخوشی مو
illness U ناخوشی
sickness U ناخوشی
spell U حمله ناخوشی
morbid anatomy U از لحاظ ناخوشی
morbific U ناخوشی اور
morbific U تولیدکننده ناخوشی
livers U ناخوشی جگر
out break of a disease U شیوع ناخوشی
hepatic disease U ناخوشی جگر
pathogeny U پیدایش ناخوشی
spelled U حمله ناخوشی
diseases of this nature U اینگونه ناخوشی ها
altitude sickness U ناخوشی ارتفاع
spells U حمله ناخوشی
liver trouble U ناخوشی جگر
laryngopathy U ناخوشی خرخره
liver U ناخوشی جگر
diagnoses U تشخیص ناخوشی
diagnosis U تشخیص ناخوشی
biliousness U ناخوشی زردابی
bulimy U ناخوشی گرسنگی
mal de mer U ناخوشی دریا
maldemer U ناخوشی دریا
morbid U ویژه ناخوشی
enteropathy U ناخوشی رودهای
myopathy U ناخوشی ماهیچه
estival U ناخوشی تابستانی
microzym U میکرب ناخوشی
to be infected with disease U ناخوشی راواگیرکردن
pathognomic U نماینده ناخوشی
impaludism U ناخوشی مردابی
pathognomomical U نماینده ناخوشی
dermatopathy U ناخوشی پوست
pellagrous U دچار ناخوشی که در بالااشاره شد
foot rot U ناخوشی پا در گاو و گوسفند
paragrahia U ناخوشی غلط نویسی
he is liable to become sick U اماده ناخوشی است
bunt U ناخوشی قارچی گندم
laryngopathy U ناخوشی خشک نای
arthropathy U ناخوشی بند یا مفصل
pathogenesis U مبحث پیدایش ناخوشی
contagions U سرایت ناخوشی واگیر
to swing the lead U خود را به ناخوشی زدن
pandemic U ناخوشی همه گیر
attacks U اصابت یا نزول ناخوشی
attacked U اصابت یا نزول ناخوشی
attack U اصابت یا نزول ناخوشی
pandemics U ناخوشی همه گیر
qualm U ناخوشی همه جاگیر
qualms U ناخوشی همه جاگیر
psychiater U پزشک ناخوشی دماغی
illness faded her beauty U ناخوشی زیبایی اوراکاست
cirrhosis U ناخوشی الکی جگر
epidmic disease U ناخوشی همه جا گیر
epizootic U ناخوشی همه گیرحیوانی
contagion U سرایت ناخوشی واگیر
pestilence U ناخوشی همه جاگیر
metastasis U جابجا شدن ناخوشی
mycotic U دچار ناخوشی قارچی
sickleave U مرخصی بابت ناخوشی
unhealthy U ناخوش ناخوشی اور
immune from disease U مصون از گرفتن ناخوشی
morbidly U بطور ناخوشی یا فاسد
mycetoma U یکجور ناخوشی فرچی در دست و پا
nephritic U درمان کننده ناخوشی گرده
pyretotherapy U معالجه ناخوشی بوسیله تولیدتب
idiopathy U علاقه خاص ناخوشی جداگانه
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
foot and mouth U یکجور ناخوشی واگیردار با تب در جانوران شاخدار
to i. the germs of a disease U میکربهای یک ناخوشی را به کسی تلقیح کردن
hydrargyia or rism U مسموم شدگی از جیوه ناخوشی سیمابی
To pretend sickness(ignorance). U تظاهر به ناخوشی ( بی اطلاعی وناآگاهی ) کردن
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
framboesia U ناخوشی واگیرداری که درپوست سیاهان پیدامیشودواماسهایی میاورد
the disease threatens to sprea U این ناخوشی خطر منتشر شدن دارد
orthopaedy U معالجه ناخوشی بی انکه دارویی بکار برند
prosodemic U درباب ناخوشی ای که ازشخص به شخص دیگری انتقال می یابد
intercurreace U مداخله وقوع درمیان ورود یک ناخوشی درناخوشی دیگر
germtheory U فرض اینکه میکروب وسیله واگیره ناخوشی است
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
pellagra U یکجور ناخوشی که پوست رامی ترکاندو بساک ه انسانرابدیوانگی می کشاند
humoral pathology U علم ناخوشی شناسی که به موجب ان همه بیماریهارانتیجه فسادخلط هامیدانند
pebrine U یکجور ناخوشی درکرم ابریشم که نشان ان دانههای فلفلی سیاه است
galvanist U متخصص تولید نیروی کهربایی با عمل شیمیایی یامعالجه ناخوشی با برق
psilosis U یکجور ناخوشی گرمسیری که نشانه ان زخم شدن شامه مخاطی دهان است
pliantly polonica U یکجور ناخوشی که ازان موی سر کرک شده بهم گره میخوردناخوشی لهستانی است
vives U یکجور ناخوشی گوش که کره اسبهای تازه بعلف بسته بدان دچار می شوند
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
to pretend illness U نا خوشی را بهانه کردن خودرا به ناخوشی زدن تمارض کردن
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associate U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
helminthiasis U ابتلاء به کرم روده ناخوشی کرم
invermination U دچاری به کرم روده ناخوشی کرم
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
mycosis U ناخوشی قارچی بیماری قارچی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
aestival U تابستانی ناخوشی تابستانی
riverrine U وابسته به
dependent U وابسته
attendant U وابسته
belonging U وابسته ها
interdependent U وابسته
attendants U وابسته
diphtheric U وابسته به
pyrexic U وابسته به تب
pyretic U وابسته به تب
attached U وابسته
tuitionary U وابسته به
comprador U وابسته
germane U وابسته
pyrexial U وابسته به تب
adjective U وابسته
adjectives U وابسته
carpal U وابسته به مچ
pertaining U وابسته
cantabrigian U وابسته به
appurtenant U وابسته
pertinent U وابسته
attache U وابسته
affiliate U وابسته
affiliated U وابسته
affiliates U وابسته
affiliating U وابسته
aquatic U وابسته به اب
syncop U وابسته به غش
thereof U وابسته به ان
commissarial U وابسته به
sexual organs U وابسته به
akin U وابسته
of kin U وابسته
congenerous U وابسته
related U وابسته
thereof=of that U وابسته به ان
plantar U وابسته به کف پا
federate U وابسته
federated U وابسته
federates U وابسته
federating U وابسته
elfin U وابسته به جن
cephalic U وابسته به سر
pertianing U وابسته
elysian U وابسته به
febile U وابسته به تب
dependant U وابسته
dependants U وابسته
wedded U وابسته
monitorial U وابسته به
contingent U وابسته
contingents U وابسته
relative U وابسته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com