Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
preemptive
U
وابسته به پیشدستی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
preemption
U
پیشدستی
overtaking lane
U
خط پیشدستی
side plate
U
پیشدستی
circumvention
U
پیشدستی
to gain a over
U
پیشدستی کردن بر
outsmart
U
پیشدستی کردن
outsmarted
U
پیشدستی کردن
outsmarting
U
پیشدستی کردن
outsmarts
U
پیشدستی کردن
preemptor
U
پیشدستی کننده
to be beforehand with
U
پیشدستی کردن بر
to get round
U
باحیله پیشدستی کردن بر
anticipates
U
پیشدستی کردن جلوانداختن
anticipate
U
پیشدستی کردن جلوانداختن
anticipating
U
پیشدستی کردن جلوانداختن
anticipated
U
پیشدستی کردن جلوانداختن
overtaking sight distance
U
فاصله دیدبرای پیشدستی
overtaking
U
پیشدستی پیش افتی
to steal a march on any one
U
بر کسی پیشدستی کردن یاسبقت جستن
anticipation
U
سبقت وقوع قبل از موعد مقرر پیشدستی
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
preempt
U
پیشدستی کردن قبضه کردن
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associating
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
elysian
U
وابسته به
belonging
U
وابسته ها
dependant
U
وابسته
dependants
U
وابسته
dependent
U
وابسته
affiliate
U
وابسته
monitorial
U
وابسته به
diphtheric
U
وابسته به
aquatic
U
وابسته به اب
subordinating
U
وابسته
affiliating
U
وابسته
federated
U
وابسته
federate
U
وابسته
cephalic
U
وابسته به سر
carpal
U
وابسته به مچ
cantabrigian
U
وابسته به
interdependent
U
وابسته
adjective
U
وابسته
adjectives
U
وابسته
attache
U
وابسته
akin
U
وابسته
thereof=of that
U
وابسته به ان
tuitionary
U
وابسته به
federating
U
وابسته
appurtenant
U
وابسته
affiliates
U
وابسته
affiliated
U
وابسته
related
U
وابسته
federates
U
وابسته
pertinent
U
وابسته
plantar
U
وابسته به کف پا
syncop
U
وابسته به غش
thereof
U
وابسته به ان
congenerous
U
وابسته
comprador
U
وابسته
commissarial
U
وابسته به
of kin
U
وابسته
attendant
U
وابسته
attendants
U
وابسته
pertianing
U
وابسته
subordinates
U
وابسته
subordinate
U
وابسته
pertaining
U
وابسته
contingents
U
وابسته
contingent
U
وابسته
hanger on
U
وابسته
pyretic
U
وابسته به تب
relevant
U
وابسته
febile
U
وابسته به تب
correspondents
U
وابسته
correspondent
U
وابسته
elfin
U
وابسته به جن
relative
U
وابسته
germane
U
وابسته
riverrine
U
وابسته به
sexual organs
U
وابسته به
attached
U
وابسته
wedded
U
وابسته
levitical
U
وابسته به
pyrexic
U
وابسته به تب
attributable
U
وابسته به
pyrexial
U
وابسته به تب
subordinated
U
وابسته
messianic
U
وابسته به
israelitish
U
وابسته به
investigatory
U
وابسته به رسیدگی
army attache
U
وابسته نظامی
army attache
U
وابسته زمینی
pharisaic
U
وابسته به فریسی
associated company
U
شرکت وابسته
pharmacologic
U
وابسته بداروشناسی
archimedean
U
وابسته به ارشمیدس
photic
U
وابسته به تولیدنور
puberal
U
وابسته به بلوغ
pubertal
U
وابسته به بلوغ
photic
U
وابسته به نوروروشنایی
seminal
U
وابسته به منی
municipal
U
وابسته بشهرداری
pythian
U
وابسته به "اپولو"
pygmaean
U
وابسته به پیگمی ها
pygmean
U
وابسته به پیگمی ها
scientific
U
وابسته بعلم
pharyngal
U
وابسته به گلوگاه
pyrrhic
U
وابسته به " پیروس "
aortic
U
وابسته بشاهرگ
vital
U
وابسته بزندگی
menstrual
U
وابسته به قاعده گی
photographic
U
وابسته به عکاسی
rhinal
U
وابسته به بینی
surgical
U
وابسته به جراحی
attache
U
وابسته نظامی
oracular
U
وابسته به وحی
matrimonial
U
وابسته به عروسی
jugulars
U
وابسته بوریدوداجی
auditive
U
وابسته به شنوایی
auricular
U
وابسته بشنوایی
jugular
U
وابسته بوریدوداجی
peruvian
U
وابسته به پرو
degenerative
U
وابسته به انحطاط
solar
U
وابسته بخورشید
petiolar
U
وابسته به برگدم
vital
U
وابسته به زندگی
porcine
U
وابسته بخوک
orthopedic
U
وابسته به استخوانپزشکی
astronautical
U
وابسته به فضانوردان
psychiatric
U
وابسته به روانپزشکی
radio carpal
U
وابسته به زندبالاومچ
radio ulnar
U
وابسته به زندبالاوزندپائین
ranine
U
وابسته به وزغ
homicidal
U
وابسته به ادمکشی
rectal
U
وابسته به مقعد
prefectorial
U
وابسته به اداری
petrologic
U
وابسته به سنگ
rectorial
U
وابسته به rector
psychologic
U
وابسته به روانشناسی
naval
U
وابسته به کشتی
pessimistic
U
وابسته به بدبینی
nasal
U
وابسته به منخرین
landed
U
وابسته بزمین
nasal
U
وابسته به بینی
oratorical
U
وابسته به سخنرانی
emotive
U
وابسته به احساسات
pancreatic
U
وابسته به لوزالمعده
pocky
U
وابسته به ابله
plumbous
U
وابسته به سرب
acoustical
U
وابسته به شنوایی
focal
U
وابسته بکانون
planetary
U
وابسته به سیاره
mission
U
وابسته به ماموریت
missions
U
وابسته به ماموریت
presbyterial
U
وابسته به کشیش ها
potamic
U
وابسته به رودها
maritime
U
وابسته بدریانوردی
predial or prae
U
وابسته به زمین
marine
U
وابسته به دریانوردی
marines
U
وابسته به دریانوردی
connubial
U
وابسته به زناشویی
materialistic
U
وابسته به مادیات
preemptive
U
وابسته به حق شفعه
prefectoral
U
وابسته به اداری
paralytics
U
وابسته به فلج
generic
U
وابسته به تیره
press attache
U
وابسته مطبوعاتی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com