Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
metropolitan
U
وابسته به پایتخت یا شهرعمده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
capital
U
پایتخت
Rome
U
پایتخت ایتالیا
Bujumbura
U
پایتخت Burundi
Abuja
U
ابوجا پایتخت نیجریه
Ottawa
U
شهراتاوا پایتخت کانادا
Accra
آکرا
[پایتخت غنا]
manil
U
پایتخت جزیرههای فیلیپین
Lima
U
پایتخت کشور پرو
capital
U
حرف درشت پایتخت
Bruxelles
U
بروکسل پایتخت بلژیک
Brussels
U
بروکسل پایتخت بلژیک
the provinces
U
استانهانقاط یک کشوربجز پایتخت ان
Baghdad
U
شهر بغداد پایتخت عراق
the hague
U
لاهه :نام پایتخت هلند
Warsaw
U
شهر ورشو پایتخت لهستان
Ankara
U
شهر آنکارا پایتخت ترکیه
pekin
U
شهر پکن پایتخت کشور چین
Dhaka
U
شهر داکا پایتخت کشور بنگلادش
Baku
U
شهر باکو پایتخت جمهوری آذربایجان
Croatia
U
کشور کروات که پایتخت آن شهر زاگرب است
Manila
U
مانیلا پایتخت جزایر فیلیپین کاغذ مانیل
manilla
U
مانیلا پایتخت جزایر فیلیپین کاغذ مانیل
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
Kuwait
U
شهر کویت پایتخت کشور کویت
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associate
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
associating
U
وابسته وابسته کردن
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
syncop
U
وابسته به غش
pyrexic
U
وابسته به تب
cephalic
U
وابسته به سر
pyretic
U
وابسته به تب
commissarial
U
وابسته به
israelitish
U
وابسته به
plantar
U
وابسته به کف پا
thereof=of that
U
وابسته به ان
carpal
U
وابسته به مچ
congenerous
U
وابسته
cantabrigian
U
وابسته به
dependants
U
وابسته
dependant
U
وابسته
attendant
U
وابسته
attendants
U
وابسته
comprador
U
وابسته
pyrexial
U
وابسته به تب
interdependent
U
وابسته
dependent
U
وابسته
pertinent
U
وابسته
related
U
وابسته
affiliate
U
وابسته
affiliated
U
وابسته
affiliates
U
وابسته
affiliating
U
وابسته
tuitionary
U
وابسته به
belonging
U
وابسته ها
aquatic
U
وابسته به اب
germane
U
وابسته
pertaining
U
وابسته
elfin
U
وابسته به جن
attached
U
وابسته
monitorial
U
وابسته به
levitical
U
وابسته به
of kin
U
وابسته
adjective
U
وابسته
adjectives
U
وابسته
attache
U
وابسته
akin
U
وابسته
appurtenant
U
وابسته
federate
U
وابسته
federated
U
وابسته
federates
U
وابسته
federating
U
وابسته
thereof
U
وابسته به ان
attributable
U
وابسته به
messianic
U
وابسته به
riverrine
U
وابسته به
elysian
U
وابسته به
subordinates
U
وابسته
hanger on
U
وابسته
pertianing
U
وابسته
subordinated
U
وابسته
subordinate
U
وابسته
relevant
U
وابسته
diphtheric
U
وابسته به
febile
U
وابسته به تب
wedded
U
وابسته
contingents
U
وابسته
contingent
U
وابسته
correspondents
U
وابسته
correspondent
U
وابسته
sexual organs
U
وابسته به
relative
U
وابسته
subordinating
U
وابسته
scolopendrine
U
وابسته به هزارپاها
tussive
U
وابسته به سرفه
gregorian
U
وابسته به گریگوری
skiey
U
وابسته باسمان
provencal
U
وابسته بشهر
flexional
U
وابسته به صرف
naval
U
وابسته به کشتی
sister services
U
خدمات وابسته
limnetic
U
وابسته به اب شیرین
tutelary
U
وابسته بقیمومت
limnic
U
وابسته به اب شیرین
nasal
U
وابسته به منخرین
nasal
U
وابسته به بینی
lukan
U
وابسته به لوقا
pessimistic
U
وابسته به بدبینی
mission
U
وابسته به ماموریت
missions
U
وابسته به ماموریت
folkish
U
وابسته به فولکلور
lucan
U
وابسته به لوقا
promethean
U
وابسته به پرومیتوس
undersurface
U
وابسته بزیرسطح
programmatic
U
وابسته به پروگرام
logarithmic
U
وابسته به لگاریتم
floricultural
U
وابسته به گلکاری
maritime
U
وابسته بدریانوردی
marine
U
وابسته به دریانوردی
air attache
U
وابسته هوایی
sorcerous
U
وابسته به جادوگری
troy
U
وابسته به تروا
landed
U
وابسته بزمین
trophic
U
وابسته بتغذیه
saturnian
U
وابسته بزحل
eugenic
U
وابسته به به نژادی
pancreatic
U
وابسته به لوزالمعده
degenerative
U
وابسته به انحطاط
acoustical
U
وابسته به شنوایی
adipic
U
وابسته به چربی
trigonometric
U
وابسته به مثلثات
hematic
U
وابسته به خون
aerological
U
وابسته بهواشناسی
aesculapian
U
وابسته به دارگونه طب
affiliated company
U
شرکت وابسته
satellitory
U
وابسته به اقمارسیارات
exegetic
U
وابسته به تفسیر
scansorial
U
وابسته بصعود
marines
U
وابسته به دریانوردی
skyey
U
وابسته باسمان
gular
U
وابسته به مری
materialistic
U
وابسته به مادیات
paralytic
U
وابسته به فلج
paralytics
U
وابسته به فلج
fetal
U
وابسته به جنین
tubulifloral
U
وابسته به استکانیان
gutturo nasal
U
وابسته بگلووبینی
faunistic
U
وابسته به جانوران
societal
U
وابسته به اجتماع
scientail
U
وابسته به علم
far eastern
U
وابسته بخاوردور
tubuliferous
U
وابسته به استکانیان
haemic
U
وابسته بخون
generic
U
وابسته به تیره
facultative
U
وابسته به faculty
lenten
U
وابسته به چله
connubial
U
وابسته به زناشویی
ventricular
U
وابسته به شکم
gasolinic
U
وابسته به بنزین
ventilatory
U
وابسته به بادگیر
emotive
U
وابسته به احساسات
psychiatric
U
وابسته به روانپزشکی
porcine
U
وابسته بخوک
mayoral
U
وابسته به شهردار
maximal
U
وابسته به حداکثر
vaccinal
U
وابسته به واکسن
uxorial
U
وابسته به عیال
menstrual
U
وابسته به قاعده گی
sex linked
U
وابسته به جنسیت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com