English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
functional U وابسته به وفایف اعضاء وفیفهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
physiologic U وابسته به علم وفایف اعضاء ساختمانی
physiological U وابسته به علم وفایف اعضاء ساختمانی
transfer order U دستورالعمل ارائه وفایف اجرایی یا انتقال وفایف اجرایی نیروهای مسلح
functional description U شرح وفیفهای
functional design U طرح وفیفهای
function key U کلید وفیفهای
multifunction board U برد چند وفیفهای
staffed U اعضاء هیئت
staffs U اعضاء هیئت
acolous U فاقد اعضاء
staff U اعضاء هیئت
privates U اعضاء تناسلی
private U اعضاء تناسلی
plenary U شامل تمام اعضاء
attachT U یکی از اعضاء سفارتخانه
plenaries U شامل تمام اعضاء
homogonous U دارای اعضاء تولید مثل متشابه
anaphrodisia U داروهای فلج کنندهء اعضاء تناسلی
All members are entitled to use the swimming pool. U همه اعضاء حق دارند از استخر شنا استفاده نمایند
spoils system U سیستم تقسیم مناسب دولتی بین اعضاء حزب حاکم
wifehood U وفایف زوجیت
function keys U کلیدهایانجام وفایف
assignment of tasks U تعیین وفایف
implied task U وفایف استنتاجی
specified tasks U وفایف تصریحی
heterology U عدم تجانس بین اعضای مختلف ناهمگنی اعضاء ازلحاظ ساختمانی
muliebrity U وفایف زنانه زنانگی
toe the line <idiom> U انجام وفایف شخصی
job description U شرح وفایف شغلی
physiology U علم وفایف الاعضاء
assignment of tasks U واگذار کردن وفایف
break U خای نپذیرفتن وفایف یک توافق
that is beyond my duty U این از وفایف من خارج است
breaks U خای نپذیرفتن وفایف یک توافق
positioned U قراردادن امورات مربوط به وفایف
specified tasks U ماموریت تصریحی وفایف مصرحه
position U قراردادن امورات مربوط به وفایف
deontology U وفیفه شناسی علم وفایف اخلاقی
he is nehgent of his duties U در انجام وفایف خودسهل انگار است
entoptics U شناسایی وفایف اجزای درونی چشم
second fiddle U کسیکه دارای وفایف فرعی ویاثانوی است
admin U تشریفات اداری و وفایف دیگر مربوط به کارکرد یک موسسه
this duty precedes all others U این وفیفه مقدم بر همه وفایف دیگر است
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
misdirection U در CL منظوراشتباه قاضی است در موردتفهیم نکات قضایی موضوع برای اعضاء هیات منصفه پیش از انکه وارد شور شوندو این میتواند باعث تجدیدمحاکمه شود
condonation U اغماض و چشم پوشی یکی اززوجین در مورد خلافی که ازدیگری در زمینه وفایف زناشویی صادر شده است
forth U نوعی برنامه نویسی جهت استفاده در برنامه نویسی وفیفهای
hooks U کد ماشینی که در یک ماژول یاپیمانه از سیستم عامل جای داده میشود تا کنترل را به روالی که وفیفهای اضافی انجام میدهد انتقال داده ودر محلی متفاوت از ماژول اصلی ذخیره نماید
hook U کد ماشینی که در یک ماژول یاپیمانه از سیستم عامل جای داده میشود تا کنترل را به روالی که وفیفهای اضافی انجام میدهد انتقال داده ودر محلی متفاوت از ماژول اصلی ذخیره نماید
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
manning table U جدول تعیین مشاغل جدول وفایف پرسنل
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
exquatur U اجازه اقدام دادن به کنسول منظور اجازهای است که به کنسول داده میشود تا به وفایف خود عمل کند
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
multitasking U عملکرد چند وفیفهای عملکرد چند تکلیفی
automonitor U ثبت کننده عملیات کامپیوتر برنامه کامپیوتری که وفایف عملیاتی کامپیوتر را ثبت میکند
parenthood U مقام والدین وفایف والدین
rosters U سیاهه نامه ها سیاهه وفایف
roster U سیاهه نامه ها سیاهه وفایف
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
restitution of conjugal rights U دعوی الزام شوهر به مراجعت به خانه دعوی الزام به ایفاء وفایف زناشویی
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
serjeancy U گروهبانی وفایف گروهبانی
sergeancy U گروهبانی وفایف گروهبانی
associating U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
dependant U وابسته
monitorial U وابسته به
dependants U وابسته
elysian U وابسته به
diphtheric U وابسته به
plantar U وابسته به کف پا
attache U وابسته
syncop U وابسته به غش
thereof U وابسته به ان
adjective U وابسته
adjectives U وابسته
akin U وابسته
carpal U وابسته به مچ
thereof=of that U وابسته به ان
federating U وابسته
federates U وابسته
federated U وابسته
federate U وابسته
interdependent U وابسته
commissarial U وابسته به
aquatic U وابسته به اب
attendant U وابسته
attendants U وابسته
affiliating U وابسته
affiliates U وابسته
affiliated U وابسته
affiliate U وابسته
related U وابسته
appurtenant U وابسته
cantabrigian U وابسته به
tuitionary U وابسته به
congenerous U وابسته
of kin U وابسته
pertinent U وابسته
comprador U وابسته
pertianing U وابسته
dependent U وابسته
cephalic U وابسته به سر
pyretic U وابسته به تب
messianic U وابسته به
pyrexial U وابسته به تب
levitical U وابسته به
contingent U وابسته
contingents U وابسته
israelitish U وابسته به
relevant U وابسته
germane U وابسته
hanger on U وابسته
pyrexic U وابسته به تب
relative U وابسته
correspondent U وابسته
sexual organs U وابسته به
subordinated U وابسته
pertaining U وابسته
attributable U وابسته به
wedded U وابسته
riverrine U وابسته به
subordinating U وابسته
elfin U وابسته به جن
belonging U وابسته ها
subordinate U وابسته
febile U وابسته به تب
subordinates U وابسته
correspondents U وابسته
attached U وابسته
pygmaean U وابسته به پیگمی ها
pyrrhic U وابسته به " پیروس "
pythian U وابسته به "اپولو"
attache U وابسته نظامی
ethnic U وابسته به نژادشناسی
ethnicity U وابسته به نژادشناسی
structural U وابسته به ساختمان
psychologic U وابسته به روانشناسی
puberal U وابسته به بلوغ
photic U وابسته به نوروروشنایی
army attache U وابسته نظامی
army attache U وابسته زمینی
human U وابسته بانسان
archimedean U وابسته به ارشمیدس
pubertal U وابسته به بلوغ
humans U وابسته بانسان
astronautical U وابسته به فضانوردان
photic U وابسته به تولیدنور
generic U وابسته به تیره
vital U وابسته بزندگی
menstrual U وابسته به قاعده گی
rectal U وابسته به مقعد
rectorial U وابسته به rector
porcine U وابسته بخوک
petrologic U وابسته به سنگ
petiolar U وابسته به برگدم
bacchanal U وابسته به باکوس
psychiatric U وابسته به روانپزشکی
rhinal U وابسته به بینی
homicidal U وابسته به ادمکشی
peruvian U وابسته به پرو
avian U وابسته به مرغان
pharisaic U وابسته به فریسی
vital U وابسته به زندگی
seminal U وابسته به منی
auditive U وابسته به شنوایی
municipal U وابسته بشهرداری
radio carpal U وابسته به زندبالاومچ
auricular U وابسته بشنوایی
pharyngal U وابسته به گلوگاه
pharmacologic U وابسته بداروشناسی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com