Perdic | وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (14 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	protogenetic U	وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
	protogenic U	وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	holocene U	وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
	incunabula U	نخستین دوره
	trivium U	دوره نخستین
	hydro-electric U	وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
	hydro electric U	وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
	imfancy U	عدم بلوغ نخستین دوره رشد
	genetic U	وابسته به پیدایش یا اصل هر چیز مربوط به تولید و وراثت
	miocenic U	وابسته به دوره سوم
	paleocene U	وابسته به دوره پالیوسین
	preglacial U	وابسته به پیش از دوره یخ
	miocene U	وابسته به دوره سوم
	probationary U	وابسته به دوره کاراموزی یاازمایشی
	millenial U	وابسته به دوره هزار ساله
	sexantenary U	وابسته به عد د06 یا دوره 06ساله
	pre chellean U	وابسته به اواخر دوره عصرحجر قدیم
	postexilic U	وابسته به دوره بعد از اسارت یهود دربابل
	preexilic U	وابسته به قبل از دوره اسارت یهود در بابل
	paleolithic U	وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یا کهنه سنگی
	mesozoic U	وابسته بدوره زمین شناسی بین " پرمیان " و " دوره سوم "
	neozoic U	وابسته بعهد زمین شناسی که از پایان دوره مسوزوئیک تا امروزه است
	paleozoic U	وابسته به عهدی از زمین شناسی که از اغازدوره کامبریان تا اوایل دوره پرمیان طول کشیده
	at first a U	در نخستین دید در وهله نخستین
	premedical U	دوره مقدماتی پزشکی وابسته به پیش پزشکی
	cooling off period U	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
	cooling-off period U	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
	cooling-off periods U	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
	interregnum U	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
	interregnums U	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
	interregna U	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
	appearances U	پیدایش
	births U	پیدایش
	birth U	پیدایش
	emersion U	پیدایش
	genesis U	پیدایش
	appearance U	پیدایش
	infrastructure U	پیدایش
	calorification U	پیدایش گرما
	bank genesis U	پیدایش دیواره
	Nativity U	پیدایش ولادت
	genetics U	علم پیدایش
	odontogeny U	پیدایش دندان
	thermogenesis U	پیدایش گرمادرتن
	genesis U	کتاب پیدایش
	pathogeny U	پیدایش ناخوشی
	osteogenesis U	پیدایش استخوان
	embryogen U	پیدایش جنین
	nascent U	پیدایش یافته
	It is a wonder that she showed up. U	چه عجب که پیدایش شد
	embryogeny U	پیدایش جنین
	spontaneous generation U	پیدایش خودبخود
	matrix U	جای پیدایش ماتریس
	phytogeny U	پیدایش و تکامل گیاه
	phytogenesis U	پیدایش و تکامل گیاه
	pedogenesis U	مبحث پیدایش جلگه
	psychogony U	پیدایش روان یا خرد
	psychogenesis U	پیدایش نیروی درونی
	prehuman U	پیش از پیدایش انسان
	genetically U	ازلحاظ پیدایش واصل
	pathogenesis U	مبحث پیدایش ناخوشی
	matrixes U	جای پیدایش ماتریس
	genetically U	موافق علم پیدایش
	ovology U	گفتار در پیدایش تخم
	cosmogeny U	پیدایش و تکامل گیتی
	narcotism U	پیدایش حالت خواب
	She wont show up today. U	امروز پیدایش نمی شود
	polygenesis U	پیدایش انسان ازنژادهاومبادی مختلف
	parostosis U	پیدایش استحوان در جای عوضی
	anthropogenic U	مربوط به پیدایش و تکامل انسان
	anthropic U	مربوط به دوران پیدایش انسان
	anthropogenesis U	مبحث پیدایش و تکامل بشر
	biogenetic U	مربوط بمنشاء پیدایش موجودات زنده
	phallic U	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
	polygeny U	پیدایش نوع بشراز چند ازدواج جداگانه
	colporteur U	کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
	light period U	دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
	geomorphology U	علمی که درباره برجستگیهای سطح زمین وعلل پیدایش انها بحث میکند
	syzygial U	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
	bureaucratic U	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
	olympian U	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
	production cycle U	زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
	telepathic U	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
	dialectological U	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
	subglacial U	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
	choral U	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
	sothic U	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
	lexicographic U	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
	vehicular U	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
	puritanical U	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
	phylar U	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
	rectal U	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
	supervisory U	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
	monarchic U	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
	cliquy U	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
	cliquey U	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
	erotic U	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
	kinetic U	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
	initialling U	نخستین
	initials U	نخستین
	incipient U	نخستین
	initialled U	نخستین
	quadrages ima U	نخستین
	proto U	نخستین
	primary U	نخستین
	premiere U	نخستین
	premiering U	نخستین
	premieres U	نخستین
	premiered U	نخستین
	first U	نخستین
	first detector U	نخستین
	initial U	نخستین
	mixers U	نخستین
	mixer U	نخستین
	premier U	نخستین
	initialed U	نخستین
	premiers U	نخستین
	initialing U	نخستین
	our first parents adam and eva U	نخستین ما
	primal <adj.> U	نخستین
	primary drive U	سائق نخستین
	primary needs U	نیازهای نخستین
	his opening remarks U	نخستین گفتههای وی
	hexateuch U	نخستین توریه
	primary motivation U	انگیزش نخستین
	primary personality U	شخصیت نخستین
	primary group U	گروه نخستین
	primary anxiety U	اضطراب نخستین
	prototype U	نمونه نخستین
	primary treatment U	تصفیه نخستین
	primary processes U	فرایندهای نخستین
	primary productivity U	فراوردگی نخستین
	primary reinforcement U	تقویت نخستین
	primary colors U	رنگهای نخستین
	primes U	نخستین اولیه
	incipience U	حالت نخستین
	at first push U	در نخستین وهله
	crossover U	تمرکز نخستین
	at the first blush U	در نخستین وهله
	at the first onset U	در نخستین وهله
	menarche U	نخستین قاعدگی
	octateuch U	نخستین عهدعتیق
	by return of post U	با نخستین پست
	first aids U	کمکهای نخستین
	prototypes U	نمونه نخستین
	prototypes U	نخستین بشر
	in the egg U	در مرحله نخستین
	incipincy U	حالت نخستین
	initial expenses U	هزینه نخستین
	initial movement U	نخستین اقدام
	first rate U	نخستین درجه
	prototype U	نخستین بشر
	first impression U	برداشت نخستین
	initial stage U	طبقه نخستین
	first hand U	نخستین بازی کن
	book one U	جلد نخستین
	proenomen U	نام نخستین
	prime U	نخستین اولیه
	primed U	نخستین اولیه
	the opening chapter U	نخستین فصل
	the first of all U	نخستین همه
	the first day U	نخستین رور
	springer stone U	نخستین رگ پاطاق
	protomartyr U	نخستین شهید
	rough coat U	نخستین اندود
	primordial U	اصل نخستین
	primary U	مقدماتی نخستین
	prime coat U	روکش نخستین
	primary zones U	نواحی نخستین
	as a first step <adv.> U	نخستین [اولا]
	primary treatment U	پاکسازی نخستین
	opener U	نخستین مسابقه از یک دورمسابقه
	rudimentary knowledge U	دانش مقدماتی یا نخستین
	gross primary product U	تولید ناخالص نخستین
	fifteen U	نخستین امتیاز گیم
	net primary production U	تولید خالص نخستین
	at the earliest p moment U	در نخستین وهله امکان
	acrospire U	نخستین جوانهء دانه
	initiating U	نخستین قدم رابرداشتن
	on the first occasion U	در نخستین وهله یا فرصت
	hexateuchal U	شش کتاب نخستین از تورات
	maiden speeches U	نخستین نطق شخص
	maiden speech U	نخستین نطق شخص
	initial inverse voltage U	ولتاژ معکوس نخستین
	first fruits U	نخستین دستاوردهای هر چیز
	incipient stages U	مراحل نخستین یا ابتدائی
	the first person U	نخستین شخص متکلم
	firstling U	نوبر نخستین نتیجه
	foal tooth U	نخستین دندان اسب
	draw first blood U	کسب نخستین امتیاز
	break one's duck U	کسب نخستین امتیاز
	initiates U	نخستین قدم رابرداشتن
	initiated U	نخستین قدم رابرداشتن
	primary amentia U	نقص عقل نخستین
	recoiled U	بحال نخستین برگشتن
	prodelision U	حذف نخستین حرفCanis
	primordial U	عنصر نخستین اساسی
	recoil U	بحال نخستین برگشتن
	recoils U	بحال نخستین برگشتن
	primary process thinking U	اندیشیدن در فرایند نخستین
	protoplast U	نخستین ادم افریده
	primary consumers U	مصرف کنندگان نخستین