English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
toponymic U وابسته به مکان نامی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
toponymy U ذکر اسامی نواحی مکان نامی
shaken U وابسته به شکسپیر شاعر نامی انگلیس
topographic U وابسته بنقشه برداری یا مکان نگاری
barnstorms U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorming U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstormed U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorm U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
left shift U تغیر مکان به چپ ریاضی یک بیت از داده در کلمه . عدد دودویی با هر تغییر مکان دوبرابر میشود
cross hairs U دو خط متقاطع روی یک دستگاه ورودی که محل تقاطع انها مکان فعال مکان نمای یک سیستم گرافیکی رامشخص میکند
peeked U فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeks U فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeking U فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peek U فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
displacement U اختلاف مکان تغییر مکان
moved U کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
move U کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
moves U کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
cycled U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
depravement U بد نامی
illustrious U نامی
depravation U بد نامی
ignominy U بد نامی
calumny U بد نامی
calumnies U بد نامی
angular travel U تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
nominal size U اندازه نامی
design size U اندازه نامی
rated output U توان نامی
rated value U مقدار نامی
famous U معروف نامی
allocated time U زمان نامی
nominal diameter U قطر نامی
patronymic U پدر نامی
nominal frequency U فرکانس نامی
nominal length U طول نامی
rated fatigue limit U حد دوام نامی
matronymic U مادر نامی
rated pay load U بار مفید نامی
nominal bandwidth U پهنای باند نامی
anomia U زبان پریشی نامی
maximum current rating U جریان نامی حداکثر
impedance voltage U ولتاژاتصال کوتاه نامی
maximum ratings U مقدار نامی حداکثر
frequency range U حیطه فرکانس نامی
to be called U به نامی خوانده شدن
traducement U بدنام سازی بد نامی
frequency range U محدوده فرکانس نامی
motor rating U توان نامی موتور
hosts U نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
maximum load rating U قابلیت بارگیری نامی حداکثر
color anomia U زبان پریشی نامی رنگها
cock a doodle doo U نامی که بچه بخروس میدهد
host U نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
hosting U نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
hosted U نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
hercules U پهلوان نامی اساطیریونان و روم
heraclidae U اولادهرکول پهلوان نامی یونان
i sold it to one abdullah U به عبدالله نامی انرا فروختم
virgilian U به شیوه virgil شاعر نامی روم
the porch U رواق یا ایوان نامی اتن وشاگردانش بیشتربدانجامیرفتند
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
log in name U نامی که توسط ان سیستم کامپیوتر استفاده کننده را می شناسد
symbolic i/o assignment U نامی برای مشخص کردن یک واحد ورودی خروجی
Glasgow School U [نامی برای معماری ها و طراحی های همزمان در گلاسکو]
symbolically U نامی که برای برچسب متغیر یا محلی به کار رود
symbolic U نامی که برای برچسب متغیر یا محلی به کار رود
migration U نقل مکان نقل مکان کردن
rontgen U نام فیزیکدان نامی المان که پرتو مجهول را پیدا کرد
koh i noor U کوه نور:الماس نامی هندوستان که اکنون جزودارایی پادشاه انگلیس است
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
big five U بیشتر باthe بزرگان پنجگانه . نامی است که در کنفرانس صلح پاریس 9191 به فرانسه امریکا
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
to win one's spurs U بدرجه سلحشوری رسیدن برجسته شدن نامی شدن شهرت یافتن
data aggregate U مجموعهای ازاقلام داده درون یک رکورد که نامی به ان داده شده است وبه صورت کلی به ان رجوع می گردد
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
stabilisers U مکان
spot U مکان
spots U مکان
there U ان مکان
place U جا مکان
locus U مکان
place U مکان
placing U مکان
placing U جا مکان
places U مکان
site U مکان
places U جا مکان
purlieus U مکان جا
locations U مکان
space U مکان
illocal U بی مکان
location U مکان
part U مکان
spaces U مکان
sites U مکان
sited U مکان
stabilizer U مکان
stead U مکان
topography U مکان نگاری
nowheres U در هیچ مکان
cursor U مکان نما
cursors U مکان نما
response position U مکان جواب
topology U مکان شناسی
change of place U تغییر مکان
topologist U مکان شناس
place of honor U مکان پر افتخار
otherwhere U در مکان دیگر
topographer U مکان نگار
locality U موضع مکان
screen position U مکان صفحه
displaciment U تفاوت مکان
ubiety U کیفیت مکان
adverb of place U فرف مکان
left shift U تغییر مکان به چپ
shifted U تغییر مکان
shifts U تغییر مکان
displacement U تغییر مکان
locations U مکان یابی
location U مکان یابی
unit position U مکان واحد
print position U مکان چاپ
clearings U مکان مسطح
moves U نقل مکان
location counter U مکان شمار
facility U مکان ساختمان
locative U دال بر مکان
moved U نقل مکان
memory location U مکان حافظه
move U نقل مکان
shift U تغییر مکان
place U مکان موقع
displeacement of water U تغییر مکان اب
locus U مکان هندسی
storage location U مکان ذخیره
nowhere U در هیچ مکان
displaciment U تغییر مکان
sign position U مکان علامت
place learning U مکان اموزی
public place U مکان عمومی
localities U موضع مکان
loci U مکان هندسی
storage location U مکان انباره
clearing U مکان مسطح
places U مکان موقع
placing U مکان موقع
doppler shift U تغییر مکان دوپلری
horizontal stabilizer U مکان افقی ثابت
flits U نقل مکان کردن
arithmetic shift U تغییر مکان حسابی
flitting U نقل مکان کردن
location vector U بردار مکان [ریاضی]
flit U نقل مکان کردن
logic shift U تغییر مکان منطقی
topological psychology U روانشناسی مکان نگر
rudders U مکان عمودی متحرک
ring shift U تغییر مکان حلقهای
whereabout U حدود تقریبی مکان
position vector U بردار مکان [ریاضی]
rudder U مکان عمودی متحرک
flitted U نقل مکان کردن
topography U مکان نگاری مساحی
radius vector U بردار مکان [ریاضی]
permanent change of station U تغییر مکان دایمی
position U بردار مکان [ریاضی]
transmigrator U نقل مکان کننده
elevator U مکان افقی متحرک
elevators U مکان افقی متحرک
end around shift U تغییر مکان دورگشتی
circular shift U تغییر مکان حلقوی
circular shift U تغییر مکان دایرهای
universe U کون و مکان دهر
components of displacement U مولفههای تغییر مکان
drilling position U مکان مته کاری
shift register U ثبات تغییر مکان
sides way U تغییر مکان جانبی
shift out U تغییر مکان به بیرون
cursor control U کنترل مکان نما
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com