English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
logarithmic U وابسته به لگاریتم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mantissa U لگاریتم
log U لگاریتم
logs U لگاریتم
mathematical U لگاریتم
logarithme U لگاریتم
logarithms U لگاریتم
logarithm U لگاریتم
logarithms U پایه لگاریتم
neperian logarithm U لگاریتم نپری
natural logarithm U لگاریتم نپری
logs U لگاریتم گرفتن
log U لگاریتم گرفتن
logarithm U پایه لگاریتم
naperian logarithm U لگاریتم نپری
natural logarithm U لگاریتم طبیعی
neperian logarithm U لگاریتم طبیعی
common logarithm U لگاریتم اعشاری
antilogarithm U متمم لگاریتم
log normal distribution U لگاریتم توزیع عادی
logs U شرح روزانه جدول لگاریتم
log U شرح روزانه جدول لگاریتم
pH U علامت لگاریتم منفی برای غلظت یون هیدروژن برحسب گرم اتم درهر لیتر
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
mantissa U رقم اعشاری لگاریتم معمولی افزایش عدد اعشاری
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associated U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
attributable U وابسته به
pertianing U وابسته
federates U وابسته
diphtheric U وابسته به
federating U وابسته
dependants U وابسته
subordinating U وابسته
commissarial U وابسته به
levitical U وابسته به
comprador U وابسته
riverrine U وابسته به
congenerous U وابسته
pyrexic U وابسته به تب
pyrexial U وابسته به تب
pyretic U وابسته به تب
dependant U وابسته
federated U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
of kin U وابسته
hanger on U وابسته
affiliate U وابسته
affiliated U وابسته
aquatic U وابسته به اب
affiliates U وابسته
affiliating U وابسته
akin U وابسته
adjective U وابسته
monitorial U وابسته به
related U وابسته
thereof U وابسته به ان
elysian U وابسته به
federate U وابسته
israelitish U وابسته به
elfin U وابسته به جن
pertaining U وابسته
pertinent U وابسته
febile U وابسته به تب
attendant U وابسته
attendants U وابسته
interdependent U وابسته
belonging U وابسته ها
syncop U وابسته به غش
contingent U وابسته
contingents U وابسته
cephalic U وابسته به سر
germane U وابسته
tuitionary U وابسته به
attache U وابسته
carpal U وابسته به مچ
relevant U وابسته
dependent U وابسته
messianic U وابسته به
correspondent U وابسته
correspondents U وابسته
relative U وابسته
cantabrigian U وابسته به
attached U وابسته
subordinate U وابسته
subordinated U وابسته
sexual organs U وابسته به
appurtenant U وابسته
subordinates U وابسته
adjectives U وابسته
wedded U وابسته
thereof=of that U وابسته به ان
indic U وابسته به هند
idiographic U وابسته به مجاز
aortic U وابسته بشاهرگ
archimedean U وابسته به ارشمیدس
aesculapian U وابسته به دارگونه طب
generic U وابسته به تیره
paralytics U وابسته به فلج
indonesian U وابسته به اندونزی
inferential U وابسته به استنتاج
ichthyic U وابسته به ماهی
icarian U وابسته به ایکاروس
aerological U وابسته بهواشناسی
affiliated company U شرکت وابسته
adipic U وابسته به چربی
acoustical U وابسته به شنوایی
degenerative U وابسته به انحطاط
air attache U وابسته هوایی
emotive U وابسته به احساسات
altitudinal U وابسته به اوج
landed U وابسته بزمین
analphabetic U وابسته به بیسوادی
anginal U وابسته به گلودرد
pancreatic U وابسته به لوزالمعده
hypochondriacal U وابسته به تهیگاه
antichristian U وابسته به دجال
iatric U وابسته به پزشکی
aortal U وابسته بشاهرگ
incorporative U وابسته به الحاق
paralytic U وابسته به فلج
infusorial U وابسته به نمرویان
planetary U وابسته به سیاره
focal U وابسته بکانون
structurally U وابسته به ساختمان
isthmic U وابسته به باریکه
isthmian U وابسته به باریکه
oratorical U وابسته به سخنرانی
irrigational U وابسته به ابیاری
inflexional U وابسته به صرف
social U وابسته بجامعه
subversion U وابسته به خرابکاری
laryngeal U وابسته بنای
lactic U وابسته به شیر
humans U وابسته بانسان
structural U وابسته به ساختمان
structural U وابسته به بنا
kufic U وابسته به کوفه
jesuitic U وابسته به یسوعیون
structurally U وابسته به بنا
nasal U وابسته به بینی
nasal U وابسته به منخرین
inspectoral U وابسته به بازرس ها
naval U وابسته به کشتی
maritime U وابسته بدریانوردی
marine U وابسته به دریانوردی
marines U وابسته به دریانوردی
connubial U وابسته به زناشویی
materialistic U وابسته به مادیات
inhibitive U وابسته به جلوگیری
intercollegiate U وابسته بکالج ها
missions U وابسته به ماموریت
iraqi U وابسته به عراق
iranian U وابسته به ایران
interrogatory U وابسته به سئوال
interoceptive U وابسته به احشاء
pessimistic U وابسته به بدبینی
mission U وابسته به ماموریت
internuptial U وابسته به عروسی
interferential U وابسته به دخالت
inner directed U درون وابسته
hygroscopic U وابسته به نم نما
balsamic U وابسته به بلسان
cellulosic U وابسته بسلولز
cephalalgic U وابسته بسردرد
dioecious U وابسته به مگ س گیران
diametral U وابسته بقطر
diaconal U وابسته بشماس
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com