English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
angelic U وابسته به فرشته
angelical U وابسته به فرشته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
angels U فرشته
angel U فرشته
peri U فرشته
intelligence U فرشته
layouts U شیرجه فرشته
angel of hell U فرشته عذاب
swan dive U شیرجه فرشته
layout U شیرجه فرشته
angelic or ical U فرشته خو اسمانی
angeolatry U فرشته پرستی
angel worship U فرشته پرستی
guardian angel فرشته نگهبان
michael U فرشته اعظم
michaelmas U عید فرشته میکائیل
fairy [peris] U طرح انسان های بالدار، فرشته یا پری [در فرش]
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associates U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
tuitionary U وابسته به
akin U وابسته
sexual organs U وابسته به
febile U وابسته به تب
belonging U وابسته ها
pertinent U وابسته
dependent U وابسته
germane U وابسته
adjectives U وابسته
levitical U وابسته به
dependant U وابسته
dependants U وابسته
attached U وابسته
israelitish U وابسته به
pyretic U وابسته به تب
interdependent U وابسته
pyrexial U وابسته به تب
pyrexic U وابسته به تب
attendant U وابسته
riverrine U وابسته به
hanger on U وابسته
adjective U وابسته
attendants U وابسته
elysian U وابسته به
carpal U وابسته به مچ
attache U وابسته
thereof=of that U وابسته به ان
congenerous U وابسته
aquatic U وابسته به اب
comprador U وابسته
elfin U وابسته به جن
cantabrigian U وابسته به
pertaining U وابسته
syncop U وابسته به غش
appurtenant U وابسته
affiliating U وابسته
federate U وابسته
federated U وابسته
federates U وابسته
federating U وابسته
commissarial U وابسته به
diphtheric U وابسته به
thereof U وابسته به ان
related U وابسته
affiliate U وابسته
affiliated U وابسته
affiliates U وابسته
cephalic U وابسته به سر
attributable U وابسته به
subordinating U وابسته
of kin U وابسته
subordinates U وابسته
relevant U وابسته
correspondent U وابسته
subordinate U وابسته
wedded U وابسته
monitorial U وابسته به
messianic U وابسته به
plantar U وابسته به کف پا
subordinated U وابسته
relative U وابسته
pertianing U وابسته
contingents U وابسته
contingent U وابسته
correspondents U وابسته
chlorotic U وابسته به یرقان
piscatory U وابسته به ماهیگیری
orthopedic U وابسته به استخوانپزشکی
tenruial U وابسته بتصدی
piscatory U وابسته به صیدماهی
pistillary U وابسته به مادگی گل
chaldaic U وابسته بکلده
onomastic U وابسته به اسم
communistic U وابسته بکمونیسم
catabolic U وابسته به فروساخت
tarsal U وابسته بقوزک پا
shakespearian U وابسته به شکسپیر
cellulosic U وابسته بسلولز
cephalalgic U وابسته بسردرد
ornithic U وابسته به مرغان
bacchanal U وابسته به باکوس
avian U وابسته به مرغان
thermometric U وابسته به گرماسنج
thermometric U وابسته به گرماسنجی
auditive U وابسته به شنوایی
outer directed U برون وابسته
ovular U وابسته به تخمک
palatal U وابسته به کام
numerary U وابسته به اعداد
bacterial U وابسته به باکتری
balsamic U وابسته به بلسان
piscatorial U وابسته به صیدماهی
terpsichorean U وابسته به رقص
auricular U وابسته بشنوایی
tetanal U وابسته به کزاز
buccal U وابسته به گونه
texas U وابسته به تکزاس
theosophical U وابسته به عرفان
piscatorial U وابسته به ماهیگیری
attache U وابسته نظامی
synesthetic U وابسته به همرنجی
pocky U وابسته به ابله
plumbous U وابسته به سرب
cufic U وابسته به کوفه
pleural U وابسته به شامه شش
corneal U وابسته به قرنیه
subordinate class U طبقه وابسته
subunits U یکانهای وابسته
sudanese U وابسته به سودان
nunnish U وابسته به راهبات
numbered fleet U ناوگان وابسته
cycloidal U وابسته به دایره
cuttural attache U وابسته فرهنگی
cuticular U وابسته به پوست
neuralgic U وابسته به پی درد
nicotinic U وابسته به نیکوتین
noachian U وابسته به نوح
nomological U وابسته به قانون
non self maintained discharge U تخلیه وابسته
supererogatory U وابسته به بس پردازی
congestive U وابسته به تراکم
sympathetics U پی یا عصب که وابسته به
symphyseal U وابسته به همرویش
cloistral U وابسته به صومعه
clitoric U وابسته به چوچوله
clitoral U وابسته به چوچوله
clerkly U وابسته به کشیش
olfactive U وابسته به بویایی
syncretic U وابسته به همتایی
swinish U وابسته به خوک
oleic U وابسته بروغن
odontic U وابسته به دندان
compunctious U وابسته به پشیمانی
platinic U وابسته به پلاتین
oesophageal U وابسته به مری
ogygian U وابسته بروزگار
commercial attache U وابسته تجاری
commercial attache U وابسته تجارتی
commercial attache U وابسته بازرگانی
negroid U وابسته به سیاهان
paralytic U وابسته به فلج
missions U وابسته به ماموریت
mission U وابسته به ماموریت
pessimistic U وابسته به بدبینی
nasal U وابسته به منخرین
nasal U وابسته به بینی
petrologic U وابسته به سنگ
periclean U وابسته به پریکلس
perigeal U وابسته به حضیضی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com