English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
oracular U وابسته به غیبگویی الهامی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sibilline U الهامی
sibylline U الهامی
inspirational U الهامی
revelatory U الهامی
mantic U الهامی فالگیری
visionary U الهامی رویا گرای
visionaries U الهامی رویا گرای
haruspicy U غیبگویی
haruspication U غیبگویی
prophecy U غیبگویی
prophecies U غیبگویی
prophesies U غیبگویی یا پیشگویی کردن
prophesy U غیبگویی یا پیشگویی کردن
prophesied U غیبگویی یا پیشگویی کردن
prophesying U غیبگویی یا پیشگویی کردن
ichnolighology U تفال و غیبگویی از روی ردپا
hepatoscopy U معاینه کبد غیبگویی بادیدن جگر
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associating U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
attendants U وابسته
affiliate U وابسته
tuitionary U وابسته به
affiliating U وابسته
subordinate U وابسته
affiliates U وابسته
attendant U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
pertinent U وابسته
cantabrigian U وابسته به
contingents U وابسته
of kin U وابسته
related U وابسته
affiliated U وابسته
germane U وابسته
subordinated U وابسته
congenerous U وابسته
thereof U وابسته به ان
attributable U وابسته به
elysian U وابسته به
comprador U وابسته
aquatic U وابسته به اب
belonging U وابسته ها
diphtheric U وابسته به
monitorial U وابسته به
dependant U وابسته
dependants U وابسته
dependent U وابسته
subordinating U وابسته
subordinates U وابسته
commissarial U وابسته به
contingent U وابسته
riverrine U وابسته به
pyrexial U وابسته به تب
wedded U وابسته
pyretic U وابسته به تب
interdependent U وابسته
israelitish U وابسته به
sexual organs U وابسته به
attached U وابسته
pyrexic U وابسته به تب
thereof=of that U وابسته به ان
adjective U وابسته
attache U وابسته
pertianing U وابسته
akin U وابسته
relative U وابسته
hanger on U وابسته
adjectives U وابسته
carpal U وابسته به مچ
relevant U وابسته
messianic U وابسته به
correspondent U وابسته
elfin U وابسته به جن
pertaining U وابسته
cephalic U وابسته به سر
syncop U وابسته به غش
febile U وابسته به تب
federated U وابسته
federate U وابسته
correspondents U وابسته
levitical U وابسته به
federates U وابسته
appurtenant U وابسته
federating U وابسته
analphabetic U وابسته به بیسوادی
army attache U وابسته نظامی
piscatory U وابسته به صیدماهی
associated company U شرکت وابسته
perlitic U وابسته به مروارید
army attache U وابسته زمینی
pistillary U وابسته به مادگی گل
acoustical U وابسته به شنوایی
antichristian U وابسته به دجال
anginal U وابسته به گلودرد
photic U وابسته به تولیدنور
degenerative U وابسته به انحطاط
affiliated company U شرکت وابسته
peruvian U وابسته به پرو
aesculapian U وابسته به دارگونه طب
pharmacologic U وابسته بداروشناسی
pharyngal U وابسته به گلوگاه
aortic U وابسته بشاهرگ
piscatorial U وابسته به صیدماهی
piscatorial U وابسته به ماهیگیری
aortal U وابسته بشاهرگ
air attache U وابسته هوایی
photic U وابسته به نوروروشنایی
aerological U وابسته بهواشناسی
adipic U وابسته به چربی
petrologic U وابسته به سنگ
piscatory U وابسته به ماهیگیری
perigean U وابسته به حضیضی
archimedean U وابسته به ارشمیدس
petiolar U وابسته به برگدم
pharisaic U وابسته به فریسی
shakespearian U وابسته به شکسپیر
altitudinal U وابسته به اوج
pancreatic U وابسته به لوزالمعده
pocky U وابسته به ابله
vital U وابسته به زندگی
investigatory U وابسته به رسیدگی
pythian U وابسته به "اپولو"
pyrrhic U وابسته به " پیروس "
scientific U وابسته بعلم
pubertal U وابسته به بلوغ
puberal U وابسته به بلوغ
psychologic U وابسته به روانشناسی
municipal U وابسته بشهرداری
seminal U وابسته به منی
provencal U وابسته بشهر
ethnic U وابسته به نژادشناسی
ethnicity U وابسته به نژادشناسی
promethean U وابسته به پرومیتوس
human U وابسته بانسان
isthmian U وابسته به باریکه
vital U وابسته بزندگی
menstrual U وابسته به قاعده گی
pygmaean U وابسته به پیگمی ها
rhinal U وابسته به بینی
jugular U وابسته بوریدوداجی
jugulars U وابسته بوریدوداجی
matrimonial U وابسته به عروسی
oracular U وابسته به وحی
surgical U وابسته به جراحی
rectorial U وابسته به rector
rectal U وابسته به مقعد
photographic U وابسته به عکاسی
solar U وابسته بخورشید
ranine U وابسته به وزغ
radio ulnar U وابسته به زندبالاوزندپائین
radio carpal U وابسته به زندبالاومچ
homicidal U وابسته به ادمکشی
psychiatric U وابسته به روانپزشکی
pygmean U وابسته به پیگمی ها
humans U وابسته بانسان
programmatic U وابسته به پروگرام
structural U وابسته به ساختمان
predial or prae U وابسته به زمین
porcine U وابسته بخوک
potamic U وابسته به رودها
naval U وابسته به کشتی
maritime U وابسته بدریانوردی
marine U وابسته به دریانوردی
marines U وابسته به دریانوردی
connubial U وابسته به زناشویی
materialistic U وابسته به مادیات
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com