English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ichnographic U وابسته به طراحی یازمینه سازی طرحی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ich nographic U وابسته به طراحی و زمینه سازی
tusche U جوهر چاپ مخصوص طراحی و گراور سازی
ttl U استفاده از طراحی TTL و قط عات برای پیاده سازی مدارهای منط قی و دروازه ها
desert U [طراحی محوطه سازی در قرن هجدهم میلادی با نگاه کردن به طبیعت وحشی و دست نخورده]
dedicated U تابع منط قی که رد طراحی سخت افزار پیاده سازی شده است . معمولاگ یک کار یا مدار
simscript U زبان برنامه نویسی سطح بالاکه مخصوصا" برای کاربردهای شبیه سازی طراحی شده است
fifth generation computers U مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری که با استفاده از مدارهای سریع VLSI و زبانهای برنامه سازی قدرتمند برای ایجاد امکان محدوده افراد
associations U وابستگی وابسته سازی
association U وابستگی وابسته سازی
dismissive U وابسته به مرخص سازی
keramic Šetc U وابسته به سفال سازی
incubative U وابسته بجوجه سازی
argument association U وابسته سازی نشانوند
frostwork U نقشی که به تقلید ان درست کنند طراحی شبیه شبنم یخ زده طراحی گردی
ceramic U وابسته به سفال سازی سفالینی
optometric U وابسته به میزان دید و عینک سازی
hymnologic U وابسته به سرود شناسی یاسرود سازی
improvisatory U وابسته به بدیهه گویی یابدیهه سازی
improvisatorial U وابسته به بدیهه گویی یابدیهه سازی
nubus U NUbus به اداپتوری نیاز داردکه مخصوصا" برای گیرندههای 69 سوزنی طراحی ان طراحی شده گذر گسترشی سریع کامپیوترacintosh
computer aided design U طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
cads U طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
cad U طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
neological U ناشی از تجد د مذهبی وابسته به اصول نوین یاواژه سازی در زبان
reverses U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversed U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverse U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversing U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
schematic U طرحی
ich nographic U طرحی
nsfnet U یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
to suggest a plan U طرحی راپیشنهادکردن
proposal U پیشنهاد [برنامه ای یا طرحی]
project method U روش اموزش طرحی
configural scoring U نمره گذاری طرحی
To implement a project. U طرحی را پیاده کردن
pursuance of a plan U اجرای نقشه یا طرحی
non-starter U طرحی که انجام نمیشود
crutch U طرحی در فرش چینی
non-starters U طرحی که انجام نمیشود
to mark out one's course U طرحی برای رویه خود ریختن
projective U طرحی ایجاد شده بوسیله انعکاس یاتصویر
K-plan U [طرحی به شکل اچ انگلیسی در خانه های سبک الیزابت]
computer aided design and drafting U طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
Elibilinde U [طرحی ترکی در گلیم بافی که نمادی از یک انسان و حالت دست به کمر وی را نشان می دهد.]
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
linking U طرحی که به شما امکان درج داده از یک برنامه کاربردی به دیگری می دهید با کمک تابع OCE
scattered design U طرح افشان [طرحی مخلوط و پرکار از انواع نگاره ها که بسیار پر کار بوده و تمام فضاهای متن فرش را می پوشاند.]
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
ecphora U پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
drafting machine U خط کش طراحی
design U طراحی
designing U طراحی
designs U طراحی
Internet U ل طراحی
roughing U طراحی
draughtsmanship U طراحی
graphic fitting U خط کش طراحی
IAB U ل طراحی
architectonics U طراحی
ichnography U طراحی
planning U طراحی
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustration U خنثی سازی محروم سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
design cycle U چرخه طراحی
design costs U هزینههای طراحی
design automation U خودکاری در طراحی
modular design U طراحی پیمانهای
design aids U وسائل طراحی
designing U حیله گر طراحی
computer design U طراحی کامپیوتری
design language U زبان طراحی
logic design U طراحی منطقی
design and construction U طراحی و ساخت
design U طراحی محصولات
design U طراحی کردن
drawing office U دفتر طراحی
designs U طراحی کردن
designs U طراحی محصولات
system design U طراحی سیستم
logical design U طراحی منطقی
logical design U طراحی نطقی
design objective U هدف طراحی
environmental design U طراحی محیطی
sketch U طراحی کلیات
sketched U طراحی کلیات
sketches U طراحی کلیات
forms design U طراحی فرم ها
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
simple design U طرف کف ساده [هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
silk U نخ ابریشم مخصوص طراحی
block design test U ازمون طراحی با مکعبها
ergonomics U علم طراحی ماشین
landscape garden U طراحی فضای سبز
graphic arts U هنر طراحی ودکوراسیون
batik U طراحی روی پارچه
foreground U بخش نوشتاری یک طراحی
redesign U طراحی مجدد کردن
graphic arts U هنر خط نویسی و طراحی
centralized design U طراحی تمرکز یافته
topology U طراحی ماشینهای شبکه
design automation U طراحی به طور خودکار
planography U نقشه نگاری طراحی
crack stopper U خصوصیتی در طراحی یک ساختمان
batiks U طراحی روی پارچه
structured design U طراحی ساختار یافته
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
cisc U مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند
arras U نقاشی طراحی قلاب دوزی
carboard architecture U [مدل طراحی با سطحی صاف]
Brownian U [طراحی مناظر به سبک برنز]
designs U مشخصاتی برای طراحی یک محصول
pattern laying U مین گذاری طراحی شده
engineering drawing U طراحی و نقشه کشی مهندسی
design U مشخصاتی برای طراحی یک محصول
drawing U هنر طراحی تابلو نقاشی
kohs'block design test U ازمون طراحی با مکعبهای کوهس
drawings U هنر طراحی تابلو نقاشی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
damascene-work U [طراحی حجاری شده بر روی فلز]
cmos U طراحی مدار پیچیده و روشهای ساخت
knowledge U طراحی و نوشتن سیستمهای کامپیوتر خبره
chip U طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
chips U طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
primed U خصوصیت یا طراحی بسیار مهم سیستم
prime U خصوصیت یا طراحی بسیار مهم سیستم
bit parallel U طراحی و یا بکارگیری تکنیک انتقال موازی
haute couturer U موسسه طراحی لباس ومد بانوان
primes U خصوصیت یا طراحی بسیار مهم سیستم
modularization U برنامههای طراحی از مجموعه از بخشهای تابعی استاندارد
home management software U برنامههای طراحی شده جهت استفاده داخلی
Dingbat U نشانه . تصویر و طراحی به جای حروف است
c U استفاده مشابه از کامپیوتر در هر جنبه طراحی و ساخت
Community architecture U [جنبش مداخله در طراحی ساختمان های انگلیس]
cim U استفاده هماهنگ از کامپیوتر در هر مرحله از طراحی و ساخت
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
generation U مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
Glasgow School U [نامی برای معماری ها و طراحی های همزمان در گلاسکو]
blueprint U کپی از مجموعه اصلی خصوصیات یا طراحی ها به شکل گرافیکی
adhocism U [طراحی کامل و جداگانه قسمت های مختلف یک ساختمان]
networking U شرکت یا شخصی که در تنظیم و طراحی شبکه متخصص است
programmers U شخصی که قادر به طراحی و نوشتن برنامه کاری است
BSI U سازمانی که طراحی و کنترل استانداردهای انگلیس را برعهده دارد
algorithmic language U یک زبان که برای بیان الگوریتم ها طراحی شده است
programmer U شخصی که قادر به طراحی و نوشتن برنامه کاری است
generations U مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
blueprints U کپی از مجموعه اصلی خصوصیات یا طراحی ها به شکل گرافیکی
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
onion skin architecture U طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم
scalar U پردازنده طراحی شده برای پردازش سریع روی مقادیراسکالر
femme-fleur U [طرح دختر رویایی در طراحی های هنرهای جدید فرانسه]
drawing program U نرم افزار طراحی و رسم روی صفحه توسط کاربر
design points U ترکیب ویژهای از متغیرها که پروسه طراحی براساس ان صورت میگیرد
job U ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص
British Standards Institute U سازمان انگلیسی که طراحی و امنیت استاندارهای انگلیس را بررسی میکند
metal oxide semiconductor U طراحی مدار مجتمع و روش ساخت با استفاده جفت تراتریستورهای p و n
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com