English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ventrodorsal U وابسته به شکم وپشت بطنی فهری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ventriculography U پرتونگاری بطنی مغز پرتونگاری بطنی قلب
tergal U فهری
dossel U پشتی فهری
dossal U پشتی فهری
cuirass U زره سینه وپشت
pigtails U گیسوی بافته وپشت سر انداخته
pigtail U گیسوی بافته وپشت سر انداخته
outfoxing U در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
outfoxed U در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
outfoxes U در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
outfox U در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
ventral U بطنی
uterine U بطنی
umbilical U بطنی
abdominal U بطنی
abdominal U ماهیان بطنی
ventrolateral U بطنی و جانبی
atrioventricular U دهلیزی و بطنی
gastriloquy U تکلم بطنی
ventriloquy U تکلم بطنی
ventriloquism U تکلم بطنی
ventricular U شکمچهای بطنی
venriloquism U تکلم بطنی
ventriloquism U گفتار بطنی
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associating U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
akin U وابسته
cephalic U وابسته به سر
subordinating U وابسته
sexual organs U وابسته به
subordinates U وابسته
attache U وابسته
commissarial U وابسته به
carpal U وابسته به مچ
pertianing U وابسته
aquatic U وابسته به اب
elysian U وابسته به
subordinate U وابسته
subordinated U وابسته
monitorial U وابسته به
hanger on U وابسته
adjective U وابسته
attendant U وابسته
pyretic U وابسته به تب
interdependent U وابسته
febile U وابسته به تب
attributable U وابسته به
pertaining U وابسته
dependants U وابسته
affiliating U وابسته
elfin U وابسته به جن
pyrexial U وابسته به تب
plantar U وابسته به کف پا
riverrine U وابسته به
diphtheric U وابسته به
of kin U وابسته
comprador U وابسته
attendants U وابسته
congenerous U وابسته
pyrexic U وابسته به تب
dependant U وابسته
federates U وابسته
federating U وابسته
thereof=of that U وابسته به ان
affiliates U وابسته
levitical U وابسته به
tuitionary U وابسته به
germane U وابسته
relevant U وابسته
affiliated U وابسته
affiliate U وابسته
related U وابسته
pertinent U وابسته
dependent U وابسته
messianic U وابسته به
federate U وابسته
belonging U وابسته ها
federated U وابسته
relative U وابسته
appurtenant U وابسته
contingent U وابسته
israelitish U وابسته به
contingents U وابسته
correspondents U وابسته
correspondent U وابسته
thereof U وابسته به ان
adjectives U وابسته
attached U وابسته
wedded U وابسته
syncop U وابسته به غش
cantabrigian U وابسته به
geomantic U وابسته به رمالی
isthmic U وابسته به باریکه
isthmian U وابسته به باریکه
internuptial U وابسته به عروسی
interferential U وابسته به دخالت
iranian U وابسته به ایران
fetal U وابسته به جنین
flexional U وابسته به صرف
folklorish U وابسته به فولکلور
iraqi U وابسته به عراق
galilean U وابسته به گالیله
interrogatory U وابسته به سئوال
interoceptive U وابسته به احشاء
floricultural U وابسته به گلکاری
irrigational U وابسته به ابیاری
folkish U وابسته به فولکلور
gasolinic U وابسته به بنزین
gerontic U وابسته به پیری
humnanist U وابسته به بشردوستی
inferential U وابسته به استنتاج
hunnish U وابسته به هونها
hyperbolic U وابسته به هذلولی
hydrologic U وابسته به اب شناسی
hydrological U وابسته به خواص اب
indonesian U وابسته به اندونزی
iatric U وابسته به پزشکی
hygroscopic U وابسته به نم نما
indic U وابسته به هند
incorporative U وابسته به الحاق
idiographic U وابسته به مجاز
ichthyic U وابسته به ماهی
icarian U وابسته به ایکاروس
hypochondriacal U وابسته به تهیگاه
inflexional U وابسته به صرف
infusorial U وابسته به نمرویان
horatian U وابسته به هوراس
glandulose U وابسته به غدد
intercollegiate U وابسته بکالج ها
glandulous U وابسته به غدد
gnomonic U وابسته به شاخص
gregorian U وابسته به گریگوری
gular U وابسته به مری
gutturo nasal U وابسته بگلووبینی
haemic U وابسته بخون
inspectoral U وابسته به بازرس ها
inner directed U درون وابسته
inhibitive U وابسته به جلوگیری
hematic U وابسته به خون
hippocratic U وابسته به طب بقراط
homeric U وابسته به هومر
periclean U وابسته به پریکلس
predial or prae U وابسته به زمین
avian U وابسته به مرغان
antichristian U وابسته به دجال
anginal U وابسته به گلودرد
analphabetic U وابسته به بیسوادی
altitudinal U وابسته به اوج
air attache U وابسته هوایی
affiliated company U شرکت وابسته
aesculapian U وابسته به دارگونه طب
aerological U وابسته بهواشناسی
adipic U وابسته به چربی
acoustical U وابسته به شنوایی
aortal U وابسته بشاهرگ
aortic U وابسته بشاهرگ
auricular U وابسته بشنوایی
auditive U وابسته به شنوایی
attache U وابسته نظامی
eleemosinary U وابسته به صدقه
astronautical U وابسته به فضانوردان
associated company U شرکت وابسته
army attache U وابسته زمینی
army attache U وابسته نظامی
structural U وابسته به بنا
archimedean U وابسته به ارشمیدس
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com