English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
libidinous U وابسته به شهوت جنسی
libidinal U وابسته به شهوت جنسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
libidos U شهوت جنسی هوس
libido U شهوت جنسی هوس
venery U شهوت پرستی خوشگذرانی جنسی
sexy U دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
sexiest U دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
sexier U دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
lesbian U وابسته به دفع شهوت یک زن با زن دیگر
lesbians U وابسته به دفع شهوت یک زن با زن دیگر
pornographic U وابسته به عکس یانوشته شهوت انگیز
clonal U وابسته به تولید مثل یا ابستنی غیر جنسی
voluptuous U شهوت پرست شهوت انگیز
androgen U هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد
estrogen U هورمن جنسی زنانه که موجب بروز سفات جنسی ثانویه زنان میشود
erogenous U ارضاکننده تحریکات شهوانی و جنسی محرک احساسات جنسی
exhibitionism U نوعی انحرافات جنسی که دران شخص بوسیله نشان دادن الت جنسی خود احساسات شهوانی رافرومینشاند عریان گرائی
isogamete U سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
sex U احساسات جنسی روابط جنسی
sexes U احساسات جنسی روابط جنسی
oogamete U سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
ruts U شهوت
eros U شهوت
passion U شهوت
appetites U شهوت
appetite U شهوت
conoupiscence U شهوت
lust U شهوت
concupiscence U شهوت
carnality U شهوت
rut U شهوت
desiring U شهوت
desire U شهوت
desires U شهوت
sexiness U شهوت انگیزی
salacious U شهوت پرست
lascivious U شهوت انگیز
obscene U شهوت انگیز
voluptuousness U شهوت رانی
red-hot <adj.> U شهوت انگیز
salaciousness U شهوت رانی
juicy <adj.> U شهوت انگیز
eroticism U شهوت گرایی
tasty <adj.> U شهوت انگیز
satyriasis U شهوت پرستی
anal eroticism U شهوت مقعدی
genital eroticism U شهوت تناسلی
anal erotism U شهوت مقعدی
anaphrodisia U کاهش شهوت
voluptuate U شهوت انگیزکردن
anaphrodisiac U کاهنده شهوت
lecherous U شهوت پرست
flesh U جسم شهوت
urethral erotism U شهوت میزراهی
urolagnia U شهوت ادراری
organ eroticism U شهوت اندامی
orality U شهوت دهانی
oral eroticism U شهوت دهانی
lustfully U از روی شهوت
anality U شهوت مقعدی
sensuality U شهوت پرستی
graphomania U شهوت نوشتن
liking U شهوت ومیل
alloerotism U شهوت دگرگرا
alloeroticism U شهوت دگرگرا
erotism U شهوت گرایی
salacity U شهوت رانی
lewdness U شهوت پرستی
burns U دراتش شهوت سوختن
voyeurism U اطفاء شهوت با نگاه
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea. U شهوت کلام دارد
Lust for power and riches. U شهوت قدرت وثروت
pornography U نوشته شهوت انگیز
lusty U قوی شهوت انگیز
burn U دراتش شهوت سوختن
lustier U قوی شهوت انگیز
passionately U بطور شهوت امیز
to gratify ones passions U شهوت رانی کردن
oestrum U شهوت ومستی جانوران
luscious U دلپذیر شهوت انگیز
voluptuously U بطور شهوت انگیز
to provoke passion U شهوت انگیز بودن
voluptuously U از روی شهوت پرستی
impassion U برسر شهوت اوردن
lustiest U قوی شهوت انگیز
ruts U مست شهوت شدن
salaciously U از روی شهوت رانی
lasciviously U از روی شهوت پرستی
rut U مست شهوت شدن
libidinously U از روی شهوت رانی
She is blinded by passion . U شهوت او را کور کرده است
lesbianism U دفع شهوت زنی با زن دیگر
voyeurs U اطفا کننده شهوت بانگاه
voyeur U اطفا کننده شهوت بانگاه
lust U حرص واز شهوت داشتن
lewd U ناشی از هرزگی شهوت پرست
satyriasis U نعوظ یا شدت حس شهوت درمرد
bawdry U شهوت پرستی [غیر مصطلح]
to g. with passion U دراتش شهوت یاعشق سوختن
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
he has a rage for money U برای گرد کردن پول شهوت
She is passionately fond of tennis . U شهوت تنیس باز ی کردن دارد
pornographer U نویسنده مطالب قبیح یا شهوت انگیز
sapphic vice U شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
peeper U اطفا کننده شهوت بانگاه [اصطلاح روزمره]
to pander any one's lust U وسائل شهوت رانی کسی رافراهم کردن
peeping Tom U اطفا کننده شهوت بانگاه [اصطلاح روزمره]
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
poeeping tom U ادمی که بانگاه باعضاء تناسلی واعضای برهنه اطفاء شهوت کند
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
road sense U جنسی
kind U جنسی
sexes U جنسی
kindest U جنسی
sex U جنسی
sexual U جنسی
unisex U دو جنسی
ambisexual U دو جنسی
diclinous U یک جنسی
kinds U جنسی
bisexual U دو جنسی
hermaphrodites U دو جنسی
hermaphrodite U دو جنسی
unisexual U یک جنسی
homogeneity U هم جنسی
bisexuals U دو جنسی
gamic U جنسی
generic U جنسی
heteroeroticism U دگرخواهی جنسی
puberty U بلوغ جنسی
sex glands U غدههای جنسی
heterosome U کروموزوم جنسی
sex differentiation U تمایز جنسی
sodomy U انحراف جنسی
gamete U یاخته جنسی
erotomania U جنون جنسی
heteroerotism U دگرخواهی جنسی
germ cell U یاخته جنسی
impotence U ناتوانی جنسی
impotence U ضعف جنسی
Peeping Tom U تماشاگر جنسی
scopophilia U تماشاگری جنسی
coitus U مقاربت جنسی
venery U مقاربت جنسی
truckage U مبادله جنسی
gonad U غده جنسی
tax in kind U مالیات جنسی
taxes in kind U مالیات جنسی
sexual receptivity U پذیرندگی جنسی
gender identity U هویت جنسی
sex offenses U جرایم جنسی
heterophilia U دیگرخواهی جنسی
gametangium U سلول جنسی
raped U تجاوز جنسی
gynandrous U نر و ماده دو جنسی
rape U تجاوز جنسی
gynandromorphy U ریخت دو جنسی
parasexuality U نابهنجاری جنسی
sexual anomaly U نابهنجاری جنسی
deviations U انحراف جنسی
peepling tom U تماشاگر جنسی
autosomal U غیر جنسی
sex chromosomes U کروموزومهای جنسی
paraphilia U نابهنجاری جنسی
pansexualism U جنسی نگری
unisexuality U حالت یک جنسی
sex differences U تفاوتهای جنسی
haploid cell U یاخته جنسی
autoeroticism U خودانگیزی جنسی
gonocyte U سلول جنسی
autoerotism U خودانگیزی جنسی
anaphrodisia U بی میلی جنسی
raping U تجاوز جنسی
deviation U انحراف جنسی
rapes U تجاوز جنسی
zygosis U امیختگی جنسی
payment in kind U پرداخت جنسی
Peeping Toms U تماشاگر جنسی
lesbianism U رابطه جنسی زن با زن
sexual orientation U گرایش جنسی
libidos U شور جنسی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com