Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
mayoral
U
وابسته به شهردار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mayors
U
شهردار
mayoress
U
زن شهردار
portreeve
U
شهردار
provosts
U
شهردار
municipality
U
شهردار
mayoresses
U
شهردار زن
mayor
U
شهردار
mayoresses
U
زن شهردار
burgomaster
U
شهردار
provost
U
شهردار
municipalities
U
شهردار
mayoress
U
شهردار زن
town manager
U
شهردار انتصابی
syndic
U
کلانتر یا شهردار رئیس صنف
The editorial staff drew unflattering comparisons between the mayor and a dictator.
U
هیات تحریریه مقایسه برخورنده ای بین این شهردار و دیکتاتوری کرد.
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
mansion house
U
خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associate
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
associating
U
وابسته وابسته کردن
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
belonging
U
وابسته ها
dependent
U
وابسته
subordinates
U
وابسته
subordinating
U
وابسته
dependants
U
وابسته
monitorial
U
وابسته به
elysian
U
وابسته به
febile
U
وابسته به تب
aquatic
U
وابسته به اب
dependant
U
وابسته
diphtheric
U
وابسته به
affiliating
U
وابسته
federate
U
وابسته
cephalic
U
وابسته به سر
appurtenant
U
وابسته
carpal
U
وابسته به مچ
pyretic
U
وابسته به تب
cantabrigian
U
وابسته به
interdependent
U
وابسته
pertianing
U
وابسته
adjective
U
وابسته
adjectives
U
وابسته
akin
U
وابسته
attache
U
وابسته
thereof=of that
U
وابسته به ان
federated
U
وابسته
federates
U
وابسته
affiliates
U
وابسته
affiliated
U
وابسته
related
U
وابسته
pertinent
U
وابسته
plantar
U
وابسته به کف پا
congenerous
U
وابسته
thereof
U
وابسته به ان
comprador
U
وابسته
commissarial
U
وابسته به
syncop
U
وابسته به غش
attendant
U
وابسته
attendants
U
وابسته
of kin
U
وابسته
tuitionary
U
وابسته به
federating
U
وابسته
attached
U
وابسته
germane
U
وابسته
correspondents
U
وابسته
correspondent
U
وابسته
pertaining
U
وابسته
relative
U
وابسته
messianic
U
وابسته به
hanger on
U
وابسته
elfin
U
وابسته به جن
levitical
U
وابسته به
subordinate
U
وابسته
pyrexic
U
وابسته به تب
pyrexial
U
وابسته به تب
israelitish
U
وابسته به
sexual organs
U
وابسته به
wedded
U
وابسته
affiliate
U
وابسته
relevant
U
وابسته
contingent
U
وابسته
attributable
U
وابسته به
riverrine
U
وابسته به
contingents
U
وابسته
subordinated
U
وابسته
psychiatric
U
وابسته به روانپزشکی
vital
U
وابسته بزندگی
investigatory
U
وابسته به رسیدگی
cosmic
U
وابسته بگیتی
menstrual
U
وابسته به قاعده گی
pygmean
U
وابسته به پیگمی ها
jugular
U
وابسته بوریدوداجی
porcine
U
وابسته بخوک
photic
U
وابسته به نوروروشنایی
pygmaean
U
وابسته به پیگمی ها
pythian
U
وابسته به "اپولو"
vital
U
وابسته به زندگی
anginal
U
وابسته به گلودرد
seminal
U
وابسته به منی
psychologic
U
وابسته به روانشناسی
municipal
U
وابسته بشهرداری
antichristian
U
وابسته به دجال
photic
U
وابسته به تولیدنور
puberal
U
وابسته به بلوغ
pubertal
U
وابسته به بلوغ
pyrrhic
U
وابسته به " پیروس "
scientific
U
وابسته بعلم
aortal
U
وابسته بشاهرگ
aortic
U
وابسته بشاهرگ
rectal
U
وابسته به مقعد
pharisaic
U
وابسته به فریسی
petrologic
U
وابسته به سنگ
surgical
U
وابسته به جراحی
archimedean
U
وابسته به ارشمیدس
perigean
U
وابسته به حضیضی
petiolar
U
وابسته به برگدم
army attache
U
وابسته نظامی
army attache
U
وابسته زمینی
peruvian
U
وابسته به پرو
associated company
U
شرکت وابسته
photographic
U
وابسته به عکاسی
oracular
U
وابسته به وحی
solar
U
وابسته بخورشید
jugulars
U
وابسته بوریدوداجی
matrimonial
U
وابسته به عروسی
radio carpal
U
وابسته به زندبالاومچ
homicidal
U
وابسته به ادمکشی
radio ulnar
U
وابسته به زندبالاوزندپائین
pharyngal
U
وابسته به گلوگاه
pharmacologic
U
وابسته بداروشناسی
ranine
U
وابسته به وزغ
rhinal
U
وابسته به بینی
perlitic
U
وابسته به مروارید
astronautical
U
وابسته به فضانوردان
rectorial
U
وابسته به rector
predial or prae
U
وابسته به زمین
generic
U
وابسته به تیره
nasal
U
وابسته به بینی
press attache
U
وابسته مطبوعاتی
presbyterial
U
وابسته به کشیش ها
oratorical
U
وابسته به سخنرانی
pocky
U
وابسته به ابله
paralytic
U
وابسته به فلج
focal
U
وابسته بکانون
planetary
U
وابسته به سیاره
landed
U
وابسته بزمین
plumbous
U
وابسته به سرب
social
U
وابسته بجامعه
nasal
U
وابسته به منخرین
pessimistic
U
وابسته به بدبینی
mission
U
وابسته به ماموریت
potamic
U
وابسته به رودها
naval
U
وابسته به کشتی
preemptive
U
وابسته به حق شفعه
preemptive
U
وابسته به پیشدستی
maritime
U
وابسته بدریانوردی
marine
U
وابسته به دریانوردی
marines
U
وابسته به دریانوردی
connubial
U
وابسته به زناشویی
prefectoral
U
وابسته به اداری
prefectorial
U
وابسته به اداری
materialistic
U
وابسته به مادیات
paralytics
U
وابسته به فلج
subversion
U
وابسته به خرابکاری
structurally
U
وابسته به بنا
missions
U
وابسته به ماموریت
aesculapian
U
وابسته به دارگونه طب
affiliated company
U
شرکت وابسته
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com