English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
north-eastern U وابسته به شمال شرق ایالات متحده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
blue laws U قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
blue law U قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
Indian summer U هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
Indian summers U هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
federal reserve system U ایالات متحده علیرغم تقسیم به ایالات مختلف دارای پشتوانه ارزی واحد است
united states U ایالات متحده
USA U ارتش ایالات متحده
ole glory U پرچم ایالات متحده
united states attorney U دادستان کل ایالات متحده
United States of America U ایالات متحده امریکا
USA U مخفف ایالات متحده امریکا
stars and bars U نخستین پرچم ایالات متحده امریکا
U.S.A.F U مخفف نیروی هوایی ایالات متحده
department of state U وزارت خارجه ایالات متحده امریکا
f.b.i U یکی از ادارات وزارت دادگستری ایالات متحده
girl scouts U عضو پیشاهنگان دختر ایالات متحده آمریکا
girl scout U عضو پیشاهنگان دختر ایالات متحده آمریکا
republican party U یکی از دوحزب بزرگ ایالات متحده امریکا
Central Intelligence Agency U مرکز اداره اطلاعات [ایالات متحده آمریکا]
Uncle Sam U لقب دولت ایالات متحده امریکا عمو سام
The passenger was admitted into the USA. U به مسافر اجازه ورود به ایالات متحده آمریکا را دادند.
The US government agencies dropped the ball in preventing the attack. U سازمان های دولتی ایالات متحده در جلوگیری از حمله ناکام شدند .
liberty party U حزب مخالف سیستم برده داری که در سال 0481 در ایالات متحده امریکاتشکیل شد
national crime information center U شبکه کامپیوتری FBI که مربوط به جرائم رخ داده درسراسر ایالات متحده امریکا میباشد
member banks U در ایالات متحده کلیه بانکها براساس اساسنامه خود بایستی عضونظام فدرال رزرو در ایند
new deal U روش سیاسی جدیدی که از دوران روزولت اعمال ان از طرف دولت ایالات متحده امریکا شروع شد
Ivy League U نام گروهی از دانشگاههای قدیمی و نامور بخش شرقی ایالات متحده که با هماتحادیهی ورزشی و غیره دارند
We planned to do a cross-country trip in the US, but our parents ruled that out/vetoed it. U ما برنامه ریختیم سفری سرتاسری در ایالات متحده بکنیم اما پدر و مادرمان جلویمان را گرفتند [مخالفت کردند ] .
democratic party U یکی از دو حزب بزرگ سیاسی ایالات متحده امریکا که به صورت فعلیش از 8281 تاسیس شده لیکن از 7871 عملا" موجود بوده است
communications stallite corporation U یک شرکت تحت مالکیت خصوصی است که امتیاز ان توسط کنگره ایالات متحده امریکا به منظور مخابره سیگنالهای صوتی وتلویزیونی و تصویری ماهواره صادر شده است
Midwestern U وابسته به ایالتهای میانی ایالت متحده
point four U چهارمین ماده از مواد اصلی نطق افتتاحیه ترومن رئیس جمهور امریکادر ژانویه 9491 در کنگره که در ان پیشنهاد شده بود که ایالات متحده امریکا به وسیله تامین کمکها و مساعدتهای فنی در کشورهای توسعه نیافته جهان
holarctic U وابسته به ناحیه قطب شمال منطقه قطب شمال
central treaty organization U پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
unified command U نیروهای متحد فرماندهی متحده یکانهای متحده متشکل از چندنیرو یا کشور
Nordic U وابسته به شمال اروپا
polar U وابسته به قطب شمال وجنوب
moorish U وابسته به اهالی شمال افریقا
arctic U وابسته بقطب شمال سرد
upstate U وابسته به بخش شمالی ایالت شمال ایالت نیویورک
baltic U دریای بالتیک در شمال اروپا وابسته به بالتیک
northing U عرض شمالی انحراف به سوی شمال شمال شبکه
northeast U شمال شرقی شمال شرق
north-west U شمال غربی در شمال غرب
northwest U شمال غرب شمال غربی
north-east U شمال شرقی در شمال شرق
north west U شمال غرب شمال غربی
north east U شمال شرق شمال شرقی
north by cast U میان شمال و شمال شرقی
north north east U میان شمال و شمال خاور
federal government U حکومت متحده
the united kingdom U سلطنت متحده
federal council U مجلس متحده
lord lieutenant U نماینده پادشاه در ایالات
confederacies U ایالات هم پیمان هم پیمانی
confederacy U ایالات هم پیمان هم پیمانی
the united states of america U ایالات یا کشورهای متحدامریکا
United Arab Emirates U امارات متحده عربی
United Kingdom U کشور متحده پادشاهی
united arab republic U جمهوری متحده عربی
federal council U مجلس دولت متحده
federal authorities U قدرت دولت متحده
interstate commerce commission U کمیسیون تجارت بین ایالات
state hood U حالت وشرایط ایالات امریکا
federal constitution U قانون اساسی دولت متحده
texas U استان تکزاس درکشورهای متحده امریکا
statehood U یکی از ایالتهای متحده شدن یا بودن
virginia U نام یکی از ایالات اتازونی توتون ویرژینی
sherman anti trust act U قانون ضد تراست شرمن درایالات متحده امریکا
illinois U استان >ایلی نویز< در ایالت متحده امریکا
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
first class cricket U مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
north U در شمال
north U شمال
northerly U شمال
north <adj.> U شمال
provincialism U اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
northwest U شمال باختری
north U باد شمال
north U روبه شمال
north westerly U شمال غربی
north-east U شمال شرق
northerner U اهل شمال
Libya U شمال افریقا
northbound U عازم شمال
northerners U اهل شمال
north-eastern U از شمال خاوری
north-eastern U رو به شمال شرق
northeastern U شمال شرقی
north west U شمال باختر
north easterly U شمال شرقی
the north pole U قطب شمال
northwardly U سوی شمال
north-easterly U شمال شرقی
arctic U قطب شمال
North Pole U قطب شمال
north-westerly U در شمال باختر
north-westerly U شمال غربی
northerly U به سمت شمال
northeastward U شمال شرقی
northwestern U شمال غربی
north east U در شمال خاور
north east U شمال خاور
arcturus U نگهبان شمال
epsilon bootis U رایت شمال
grid north U شمال شبکه
ina northerly direction U سوی شمال
true north U شمال واقعی
true north U شمال جغرافیایی
true north U شمال حقیقی
magnetic north U شمال مغناطیسی
north-western U شمال غربی
NW U شمال غربی
northeast U شمال خاوری
north-west U شمال غرب
north wind U باد شمال
compass north U شمال مغناطیسی
northern U ساکن شمال
compass rose U شمال نما
north western U شمال غربی
north westerly U در شمال باختر
rubicon U رودی در شمال ایتالیا
ina northerly direction U بطرف شمال شمالا
compass north U شمال قطب نما
smew U مرغابی شمال اروپاواسیا
Arctic Circle U مدار قطب شمال
celestial north pole U قطب شمال عالم
Flemish Mannerism U انقلاب شمال اروپا
ice foot U دیواره یخ درنواحی شمال
upstater U اهل شمال استان
NW U مخفف شمال غرب
northwester U طوفان شمال غربی
northwester U باد شمال غربی
northeaster U باد شمال خاوری
northernmost U دورترین محل در شمال
northwards U بسوی شمال شمالا
northwardly U بطرف شمال شمالی
norther U بیشتر بطرف شمال
north light roof U بام شمال نور
northeastward U بطرف شمال شرقی
north easter U باد شمال خاور
north wester U باد شمال باختر
northeastern U مربوط به شمال شرقی
northeaster U نسیم شمال شرقی
north-eastern U به سوی شمال شرق
northwestwards U بطرف شمال غربی
northward U بسوی شمال شمالا
magnetic north pole U قطب شمال مغناطیسی
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lemmings U موش صحرایی قطب شمال
uptown U واقع در محلات شمال شهر
piedmont U ناحیهای در شمال غربی ایتالیا
steelhead U ماهی ازاد شمال امریکا
barbary U کشوران اسلامی شمال افریقا
narwal U نهنگ دریایی قطب شمال
moor U اهل شمال افریقا مسلمان
moored U اهل شمال افریقا مسلمان
moors U اهل شمال افریقا مسلمان
lemming U موش صحرایی قطب شمال
narwhale U نهنگ دریایی قطب شمال
euroclidon U بادطوفانی شمال شرقی درمدیترانه
low dutch U زبان شمال المان و هلندی
narwhal U نهنگ دریایی قطب شمال
laplander U اهل در شمال اسکاندیناوی زبان لایلاندی
inkberry U درخت خاص شمال شرق امریکا
The aircrafts was flying in a northerly direction. U هواپیما در جهت شمال حرکت می کرد
trouvere U شاعر رزمی شمال فرانسه در سده یازدهم
troy U شهر تروا در شمال غربی اسیای صغیر
shaman U کشیش یاکاهن یاجادوگرمردم قدیم شمال اسیاواروپا
declination U مقدار تفاوت بین شمال واقعی و مغناطیسی
bald eagles U نوعی عقاب که در شمال امریکا زندگی میکند
fox grape U انگور ترش نواحی شمال شرقی امریکا
white crappie U ماهی خوراکی نقره فام شمال امریکاcell
bald eagle U نوعی عقاب که در شمال امریکا زندگی میکند
Nahavand U شهر نهاوند [در شمال غربی ایران نزدیک همدان]
Expressionism U [جنبش هنرمندان شمال اروپا بخصوص در آلمان و هلند]
English style U [نوعی سبک قرن بیستم در انگلستان و شمال آمریکا]
new england U نام شش ایالت در شمال خاوراتازونی در امتداداقیانوس اهالی انراگویند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com