English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
interneural U وابسته به سلول عصب
interneuron U وابسته به سلول عصب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
spermatid U سلول حاصله از تقسیم سلول منی سازکه تبدیل به سلول منی میشود
spermatogonium U سلول اولیه جنس نر سلول بیضه
isogamete U سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
gametangium U سلول یا عضوسازنده سلول جنسی
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
cells U سلول
zoogamete U سلول
data cell U سلول
cell U سلول
germ cell U سلول تخم
binary cell U سلول دودویی
odontoblast U سلول دندانی
memory cell U سلول حافظه
gonium U سلول نطفه
gonocyte U سلول جنسی
cytology U سلول شناس
cellulous U سلول دار
cellule U سلول کوچک
lymph cell U سلول لنف
cellulated U سلول دار
selenium cell U سلول سلنیومی
cleaves U شکافتن سلول
data cell U سلول داده
gametangium U سلول جنسی
galvanic cell U سلول گالوانی
cell U پیل سلول
cell U سلول یکنفری
cells U پیل سلول
cellular U سلول دار
nerve cell U سلول عصبی
solar cell U سلول خورشیدی
celluloid U مانند سلول
storage cell U سلول انباره
stractural cell U سلول ساختاری
germ cell U سلول نطفه
solar cells U سلول خورشیدی
mononuclear U سلول یک هستهای
photoelectric cell U سلول فتوالکتریک
phagocytosis U سلول خواری
cleave U شکافتن سلول
cells U سلول یکنفری
unit cell U سلول واحد
active cell U سلول فعال
syncytium U سلول چند هسته ایی
scarlet sage U سلول اتشی
photoconductive cell U سلول فوتورسانا
transformer cell U سلول ترانسفورماتور
photoelectric cell U سلول فتوالکتریکی
wards U سلول زندان
accumulator cell U سلول اکومولاتور
photo cell U سلول فتوالکتریک
pixel U سلول تصویر
ward U سلول زندان
locular U سلول دار
cleaved U شکافتن سلول
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
intracellular U واقع در درون سلول
progamete U سلول مولد تخمچه
endoderm U لیف درخت یا سلول
ideal galvanic cell U سلول گالوانیکی ایده ال
ectoclast U پوسته خارجی سلول
barrier layer cell U سلول لایه سدی
primitive cell U سلول واحد ابتدایی
karyoplasm U پرتوپلاسم هسته سلول
cataplasia U تغییرات قهقهرایی در سلول
cellulosic U ساخته شده از سلول
gonocyte U سلول تولید کننده
phagocyte U سلول بیگانه خوار
spermatogonium U سلول موجد تخم
half cell reaction U واکنش نیم سلول
half cell potential U پتانسیل نیم سلول
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
enclosure U سلول تارکان دنیا [دین]
karyokinesis U تقسیم غیرمستقیم هسته سلول
ovum U سلول نطفه ماده تخمک
light sensitive cell U سلول حساس در برابر نور
loculus U سلول یا حفره تخمدان مرکب
macrogamete U سلول جنسی ماده بزرگتر
lysis U زوال وفساد سلول وغیره
microphage U سلول میکروب خوار کوچک
eletric eye U سلول فوتوالکتریک چشم الکتریکی
endosarc U قسمت درونی سفیده سلول
engramme U تحولات دائمی هسته سلول
acrosome U برجستگی قدامی سلول جنسی نر
engram U تحولات دائمی هسته سلول
end centered unit cell U سلول واحد دو وجهی متقابل پر
nucleolus U هستک گرد میان هسته سلول
lysate U محصول زوال وفساد تدریجی سلول
biont U واحد مستقل موجود زنده سلول
entry U مقدار اطلاعات درون یک سلول مشخص
guard cell U یکی از دو سلول لوبیایی شکلی که منافذ
gonogenesis U کمال و بلوغ سلول نطفه یاجرثومه
fibrocyte U سلول دوکی شکل بافت همبندی
chromatolysis U تجزیه وتحلیل مواد رنگی سلول
solar cell U سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
photovoltaic cell U سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
gametogenesis U ایجاد سلول جنسی قابل لقاح
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
unipotent U دارای قدرت رویش در یک جهت یا بصورت یک سلول
histogram U نمایش طرز انتشار وفواصل وارتفاع سلول ها از هم
haplosis U تقلیل تعدادکروموزوم ها درنتیجه تقسیم بدو سلول منفرد
meiosis U تغییرات متوالی هسته که منتهی به تشکیل سلول جدیدمیگردد
zero condition U حالت یک سلول مغناطیسی زمانی که صفر را نمایش میدهد
gametophore U سلول تغییر یافته و منشعب جنسی قابل لقاح
gametocyte U سلولی که تقسیم شده و از ان سلول جنسی بوجود میاید
gamete U سلول جنسی بالغ قابل تکثیر انگل مالاریا
mitosis U تقسیم هسته سلول بدوقسمت بدون کم شدن کرموزم ها
histochemistry U علمی که درباره پدیدههای شیمیایی سلول وبافت بحث میکند
germ layer U یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
gastrea U رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دو قشر سلول تشکیل یافته
gastraea U رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دوقشر سلول تشکیل یافته
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
bit mapped screen U pixel یک صفحه نمایش که در ان هر سلول تصویری میتوانددر ارتباط با مکانی از حافظه
unbalanced cell U سلول باطری نیکل کادنیم که بیش از سلولهای دیگر تخلیه شده است
lymphoblast U سلولی که تبدیل بذره سفید یابیرنگ بلغم یاخلط میگردد سلول نرسیده لنفی
pronucleus U هسته سلول قابل لقاح پس ازتکمیل دوره بلوغ وورودنطفه به درون تخم جانور
kil U مقبره این کلمه بصورت پیشوند وپسوند نیزبکاررفته وبمعنی >حجره و سلول ونهر<است
photovoltaic cell U مبدلی که مانند سلول فتوالکتریک تابشهای الکترومگنتیک را با طول موجهای مرئی و نزدیک ان به الکتریسیته تبدیل میکند
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
gonidium U یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
associate U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
cross fertilization U لقاح دو سلول جنسی متفاوت لقاح متقابل
microphagus U سلول میکروب خوار کوچک خرد خوار
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
karyology U هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
loculate U سلول دار حجره دار
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
oogamete U سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
diphtheric U وابسته به
syncop U وابسته به غش
germane U وابسته
adjective U وابسته
adjectives U وابسته
belonging U وابسته ها
riverrine U وابسته به
akin U وابسته
tuitionary U وابسته به
appurtenant U وابسته
interdependent U وابسته
pertaining U وابسته
elfin U وابسته به جن
israelitish U وابسته به
aquatic U وابسته به اب
febile U وابسته به تب
dependent U وابسته
elysian U وابسته به
sexual organs U وابسته به
attache U وابسته
affiliating U وابسته
affiliates U وابسته
cephalic U وابسته به سر
federate U وابسته
federated U وابسته
federates U وابسته
federating U وابسته
thereof U وابسته به ان
thereof=of that U وابسته به ان
hanger on U وابسته
cantabrigian U وابسته به
commissarial U وابسته به
comprador U وابسته
affiliated U وابسته
affiliate U وابسته
related U وابسته
pyrexic U وابسته به تب
pertinent U وابسته
congenerous U وابسته
attached U وابسته
carpal U وابسته به مچ
messianic U وابسته به
attendants U وابسته
attendant U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com