English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mathematical U وابسته به ریاضیات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mathematics U ریاضیات
pure mathematics U ریاضیات خالص
applied mathematics U ریاضیات کاربردی
applied or mixed U ریاضیات علمی
mathematical U مربوط به ریاضیات
pure mathematics U ریاضیات محض
pure mathematics U ریاضیات نظری
Multiplication and division . U ضرب وتقسیم (ریاضیات )
applied mathematics U ریاضیات کاربردی [ریاضی]
discrete mathematics U ریاضیات گسسته [ریاضی]
iranian mathematical sociaty U انجمن ریاضیات ایران
He is well grounded in mathematics. U پایه ریاضیات اش قوی است
HE is good at math. He has a good head for figures. U حسابش ( ریاضیات ) خوب است
He is majoring in mathematic at the university. U در دانشگاه رشته ریاضیات می هواند
multiprecision arithmetic U ریاضیات با دقت چند گانه
decimals U ریاضیات و نمایش اعداد با استفاده از سیستم دهدهی
decimal U ریاضیات و نمایش اعداد با استفاده از سیستم دهدهی
imacs U for internationalassociation insimulation computers mathematicsand انجمن بین المللی ریاضیات و کامپیوتردر شبیه سازی
integer U گونه سریع تر BASIC که فقط از ریاضیات صحیح استفاده میکند و عدد کسری نمیپذیرد
integers U گونه سریع تر BASIC که فقط از ریاضیات صحیح استفاده میکند و عدد کسری نمیپذیرد
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associates U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
attendants U وابسته
attendant U وابسته
congenerous U وابسته
attributable U وابسته به
adjective U وابسته
belonging U وابسته ها
cephalic U وابسته به سر
elysian U وابسته به
akin U وابسته
comprador U وابسته
commissarial U وابسته به
adjectives U وابسته
subordinate U وابسته
subordinated U وابسته
subordinates U وابسته
subordinating U وابسته
syncop U وابسته به غش
tuitionary U وابسته به
aquatic U وابسته به اب
related U وابسته
affiliate U وابسته
pertianing U وابسته
affiliated U وابسته
affiliates U وابسته
diphtheric U وابسته به
monitorial U وابسته به
relative U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
riverrine U وابسته به
thereof=of that U وابسته به ان
pertinent U وابسته
dependant U وابسته
dependants U وابسته
dependent U وابسته
affiliating U وابسته
messianic U وابسته به
appurtenant U وابسته
israelitish U وابسته به
federate U وابسته
interdependent U وابسته
wedded U وابسته
carpal U وابسته به مچ
pyretic U وابسته به تب
correspondent U وابسته
federating U وابسته
sexual organs U وابسته به
relevant U وابسته
federated U وابسته
febile U وابسته به تب
levitical U وابسته به
federates U وابسته
pyrexial U وابسته به تب
hanger on U وابسته
elfin U وابسته به جن
cantabrigian U وابسته به
of kin U وابسته
contingents U وابسته
thereof U وابسته به ان
contingent U وابسته
attached U وابسته
pertaining U وابسته
correspondents U وابسته
attache U وابسته
pyrexic U وابسته به تب
germane U وابسته
pharisaic U وابسته به فریسی
pleural U وابسته به شامه شش
petrologic U وابسته به سنگ
altitudinal U وابسته به اوج
pharyngal U وابسته به گلوگاه
petiolar U وابسته به برگدم
plumbous U وابسته به سرب
air attache U وابسته هوایی
avian U وابسته به مرغان
auricular U وابسته بشنوایی
piscatory U وابسته به صیدماهی
platinic U وابسته به پلاتین
piscatorial U وابسته به صیدماهی
anginal U وابسته به گلودرد
photic U وابسته به تولیدنور
piscatorial U وابسته به ماهیگیری
auditive U وابسته به شنوایی
antichristian U وابسته به دجال
attache U وابسته نظامی
aortal U وابسته بشاهرگ
analphabetic U وابسته به بیسوادی
associated company U شرکت وابسته
army attache U وابسته زمینی
army attache U وابسته نظامی
archimedean U وابسته به ارشمیدس
astronautical U وابسته به فضانوردان
piscatory U وابسته به ماهیگیری
pistillary U وابسته به مادگی گل
photic U وابسته به نوروروشنایی
pharmacologic U وابسته بداروشناسی
aortic U وابسته بشاهرگ
jugular U وابسته بوریدوداجی
scientific U وابسته بعلم
municipal U وابسته بشهرداری
pygmean U وابسته به پیگمی ها
seminal U وابسته به منی
pygmaean U وابسته به پیگمی ها
pythian U وابسته به "اپولو"
pyrrhic U وابسته به " پیروس "
ethnic U وابسته به نژادشناسی
ethnicity U وابسته به نژادشناسی
pubertal U وابسته به بلوغ
human U وابسته بانسان
malic U وابسته به سیب
puberal U وابسته به بلوغ
psychologic U وابسته به روانشناسی
structural U وابسته به بنا
structurally U وابسته به ساختمان
structurally U وابسته به بنا
investigatory U وابسته به رسیدگی
vital U وابسته به زندگی
vital U وابسته بزندگی
jugulars U وابسته بوریدوداجی
matrimonial U وابسته به عروسی
satellitory U وابسته به اقمارسیارات
oracular U وابسته به وحی
surgical U وابسته به جراحی
photographic U وابسته به عکاسی
solar U وابسته بخورشید
rhinal U وابسته به بینی
homicidal U وابسته به ادمکشی
rectorial U وابسته به rector
rectal U وابسته به مقعد
psychiatric U وابسته به روانپزشکی
porcine U وابسته بخوک
ranine U وابسته به وزغ
radio ulnar U وابسته به زندبالاوزندپائین
radio carpal U وابسته به زندبالاومچ
menstrual U وابسته به قاعده گی
subversion U وابسته به خرابکاری
social U وابسته بجامعه
marines U وابسته به دریانوردی
connubial U وابسته به زناشویی
predial or prae U وابسته به زمین
materialistic U وابسته به مادیات
paralytic U وابسته به فلج
paralytics U وابسته به فلج
potamic U وابسته به رودها
generic U وابسته به تیره
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com