English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
germinative U وابسته به رویش تخم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
shoots U رویش انشعابی رویش شاخه
shoot U رویش انشعابی رویش شاخه
germination U رویش
growing point U نقطه رویش
mushroom growth U رویش تند
vegetive U رویش کننده
gigas U رویش بلند تر
excrescency U رویش ناهنجارنسوج
intergrowth U رویش توام
ovular growth U رویش تخمک
extroversion U رویش برونی
excrescence U رویش ناهنجار
orthotropism U رویش عمودی
excrescences U رویش ناهنجار
ingrowth U رویش درونی
vegetative U روینده رویش کننده
extrovert U دارای رویش برونی
She is on familiar (intimate) terms with me. U با من رویش باز است
extroverts U دارای رویش برونی
antiplant agent U عامل ضد رویش گیاهان
cockles U رویش زگیل مانند
herbicide U مواد ضد رویش گیاه
herbicides U مواد ضد رویش گیاه
pubescence U رویش مو درپشت زهار
cockle U رویش زگیل مانند
hyperostosis U رویش غیر طبیعی استخوان
his face is p with small pox U رویش ازابله پرازچاله است
endomorphy U رویش از روپوست درون دگرگونی
endomorphism U رویش از روپوست درون دگرگونی
You can take it to the bank. <idiom> U میتوانی رویش حساب کنی! [اصطلاح]
You can bank on it! <idiom> U میتوانی رویش حساب کنی! [اصطلاح]
unipotent U دارای قدرت رویش در یک جهت یا بصورت یک سلول
monomorphic or phous U دارای یک شکل ثابت در همه مدت رویش
I cannot look him in the face again. دیگر نمی توانم تو رویش نگاه کنم.
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
prolotherapy U اصلاح وتر یا عضوی بوسیله کاهش رویش وتکثیر سلولی
micronucleus U یکی از دوهسته کوچکتر مرکزی مژه داران که رویش جانور را تحت کنترل دارد
palimpsest U نسخه خطی یا دست نوشتهای که نوشتهء روی ان پاک شده و دوباره رویش نوشته باشند
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
ontogeny U رشد شناسی تاریخچه رشد و رویش موجودات
sarcoid U زگیل یا جوش گوشتی رویش گوشتی
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
hotbed U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hyprostosis U رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
beta software U نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
in plant U درحال رویش درحال رشد
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associated U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
dependent U وابسته
related U وابسته
dependant U وابسته
dependants U وابسته
federate U وابسته
federates U وابسته
federated U وابسته
elysian U وابسته به
monitorial U وابسته به
attributable U وابسته به
federating U وابسته
diphtheric U وابسته به
congenerous U وابسته
pertinent U وابسته
tuitionary U وابسته به
comprador U وابسته
syncop U وابسته به غش
commissarial U وابسته به
interdependent U وابسته
attache U وابسته
cephalic U وابسته به سر
adjective U وابسته
adjectives U وابسته
of kin U وابسته
carpal U وابسته به مچ
pertianing U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
aquatic U وابسته به اب
thereof U وابسته به ان
thereof=of that U وابسته به ان
attendant U وابسته
attendants U وابسته
appurtenant U وابسته
affiliating U وابسته
affiliates U وابسته
affiliated U وابسته
cantabrigian U وابسته به
affiliate U وابسته
akin U وابسته
wedded U وابسته
contingent U وابسته
contingents U وابسته
pyretic U وابسته به تب
pyrexial U وابسته به تب
israelitish U وابسته به
subordinated U وابسته
pyrexic U وابسته به تب
subordinate U وابسته
hanger on U وابسته
germane U وابسته
messianic U وابسته به
sexual organs U وابسته به
relevant U وابسته
levitical U وابسته به
correspondent U وابسته
correspondents U وابسته
attached U وابسته
relative U وابسته
febile U وابسته به تب
riverrine U وابسته به
belonging U وابسته ها
subordinating U وابسته
elfin U وابسته به جن
subordinates U وابسته
pertaining U وابسته
ethnic U وابسته به نژادشناسی
attache U وابسته نظامی
ethnicity U وابسته به نژادشناسی
pyrrhic U وابسته به " پیروس "
rhinal U وابسته به بینی
mythologic U وابسته به اساطیر
homicidal U وابسته به ادمکشی
pharmacologic U وابسته بداروشناسی
pubertal U وابسته به بلوغ
archimedean U وابسته به ارشمیدس
pharyngal U وابسته به گلوگاه
auricular U وابسته بشنوایی
army attache U وابسته نظامی
human U وابسته بانسان
puberal U وابسته به بلوغ
solar U وابسته بخورشید
avian U وابسته به مرغان
army attache U وابسته زمینی
psychologic U وابسته به روانشناسی
associated company U شرکت وابسته
humans U وابسته بانسان
pythian U وابسته به "اپولو"
petrologic U وابسته به سنگ
radio carpal U وابسته به زندبالاومچ
petiolar U وابسته به برگدم
investigatory U وابسته به رسیدگی
vital U وابسته به زندگی
peruvian U وابسته به پرو
vital U وابسته بزندگی
menstrual U وابسته به قاعده گی
radio ulnar U وابسته به زندبالاوزندپائین
ranine U وابسته به وزغ
bacchanal U وابسته به باکوس
scientific U وابسته بعلم
pharisaic U وابسته به فریسی
pygmaean U وابسته به پیگمی ها
auditive U وابسته به شنوایی
pygmean U وابسته به پیگمی ها
seminal U وابسته به منی
paralytics U وابسته به فلج
municipal U وابسته بشهرداری
rectorial U وابسته به rector
psychiatric U وابسته به روانپزشکی
porcine U وابسته بخوک
rectal U وابسته به مقعد
perigean U وابسته به حضیضی
perlitic U وابسته به مروارید
astronautical U وابسته به فضانوردان
paralytic U وابسته به فلج
pancreatic U وابسته به لوزالمعده
degenerative U وابسته به انحطاط
presbyterial U وابسته به کشیش ها
programmatic U وابسته به پروگرام
acoustical U وابسته به شنوایی
missions U وابسته به ماموریت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com