English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
maieutic U وابسته به روش اموزشی سقراط
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
xantippe U زن سقراط
xanthippe U زن سقراط
socrates U سقراط
socratic U پیرو حکمت سقراط
dialectic U روش مبتنی بر مباحثه و مکالمه روشی است که فلاسفهای نظیر سقراط
ea U سن اموزشی
educational age U سن اموزشی
educational U اموزشی
instructional U اموزشی
didactic U اموزشی
graphical training aids U چارت اموزشی
service practice U تمرین اموزشی
instructional material U مواد اموزشی
instructional method U روش اموزشی
instructional program U برنامه اموزشی
instructional technology U تکنولوژی اموزشی
educational guidance U راهنمایی اموزشی
educational system U نظام اموزشی
educational quotient U بهر اموزشی
educational pyramid U هرم اموزشی
skull practice U کلاس اموزشی
graphic training aid U پوسترهای اموزشی
training bill U برنامه اموزشی
educational administration U مدیریت اموزشی
graphic training aid U چارت اموزشی
dummy cartridge U فشنگ اموزشی
instruction film U فیلم اموزشی
deputy for training U معاونت اموزشی
educational television U تلویزیون اموزشی
training publication U مدارک اموزشی
training publication U نشریات اموزشی
didactic psychoanalysis U روانکاوی اموزشی
curriculum U برنامه اموزشی
educational technology U فن شناسی اموزشی
curriculums U برنامه اموزشی
training ship U کشتی اموزشی
didactic analysis U روانکاوی اموزشی
training cycle U سیکل اموزشی
training facilities U محلهای اموزشی
training facilities U تاسیسات اموزشی
training manual U راهنمای اموزشی
mobile training team U تیم اموزشی سیار
training aid U وسیله کمک اموزشی
department U اداره گروه اموزشی
didactics U روش شناسی اموزشی
departments U اداره گروه اموزشی
educational planning U برنامه ریزی اموزشی
gunnery ship U ناو اموزشی توپخانه
war game U مانورنظامی عملیات جنگی اموزشی
telecourse U دوره برنامههای اموزشی تلویزیونی
assault course U دوره اموزشی عملیات هجومی
assault courses U دوره اموزشی عملیات هجومی
simulated mustard U گاز خردل مصنوعی یا گازخردل اموزشی
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
course ware U نام برنامههای اموزشی کامپیوتر دوره ابزار
plato U منطق برنامه ریزی شده برای عملیات خودکار اموزشی
instructional computing U فرایند اموزشی تدریس مراحل گوناگون علم کامپیوتر وپردازش داده به افراد
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
association for computing machinery U بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
submarine sanctuaries U مناطق مخصوص تمرینات غیررزمی زیردریایی مناطق تمرین اموزشی ضدزیردریایی
bleacher U صندلیهای چند ردیفی صحرایی نیمکتهای اموزشی صحرایی
trainers U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
trainer U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
author language U زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
sighting bar U ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associated U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
submarine havens U منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
elfin U وابسته به جن
diphtheric U وابسته به
pertianing U وابسته
dependants U وابسته
pertaining U وابسته
affiliating U وابسته
affiliates U وابسته
affiliated U وابسته
affiliate U وابسته
thereof=of that U وابسته به ان
related U وابسته
pertinent U وابسته
carpal U وابسته به مچ
cantabrigian U وابسته به
federate U وابسته
federated U وابسته
federates U وابسته
federating U وابسته
syncop U وابسته به غش
attache U وابسته
attendant U وابسته
attendants U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
tuitionary U وابسته به
adjective U وابسته
appurtenant U وابسته
interdependent U وابسته
of kin U وابسته
congenerous U وابسته
aquatic U وابسته به اب
comprador U وابسته
adjectives U وابسته
commissarial U وابسته به
akin U وابسته
thereof U وابسته به ان
dependant U وابسته
riverrine U وابسته به
levitical U وابسته به
relevant U وابسته
correspondent U وابسته
correspondents U وابسته
sexual organs U وابسته به
contingent U وابسته
contingents U وابسته
belonging U وابسته ها
febile U وابسته به تب
subordinate U وابسته
messianic U وابسته به
germane U وابسته
pyrexic U وابسته به تب
pyrexial U وابسته به تب
relative U وابسته
attached U وابسته
pyretic U وابسته به تب
hanger on U وابسته
cephalic U وابسته به سر
wedded U وابسته
israelitish U وابسته به
subordinated U وابسته
subordinates U وابسته
subordinating U وابسته
elysian U وابسته به
monitorial U وابسته به
attributable U وابسته به
dependent U وابسته
astronautical U وابسته به فضانوردان
subversion U وابسته به خرابکاری
pygmaean U وابسته به پیگمی ها
predial or prae U وابسته به زمین
ethnicity U وابسته به نژادشناسی
ethnic U وابسته به نژادشناسی
auditive U وابسته به شنوایی
auricular U وابسته بشنوایی
human U وابسته بانسان
structurally U وابسته به بنا
pythian U وابسته به "اپولو"
structural U وابسته به ساختمان
structural U وابسته به بنا
pubertal U وابسته به بلوغ
associated company U شرکت وابسته
photic U وابسته به نوروروشنایی
attache U وابسته نظامی
structurally U وابسته به ساختمان
pyrrhic U وابسته به " پیروس "
photic U وابسته به تولیدنور
humans U وابسته بانسان
pygmean U وابسته به پیگمی ها
potamic U وابسته به رودها
rectal U وابسته به مقعد
investigatory U وابسته به رسیدگی
petrologic U وابسته به سنگ
vital U وابسته به زندگی
petiolar U وابسته به برگدم
vital U وابسته بزندگی
radio carpal U وابسته به زندبالاومچ
bacterial U وابسته به باکتری
balsamic U وابسته به بلسان
peruvian U وابسته به پرو
menstrual U وابسته به قاعده گی
scientific U وابسته بعلم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com