English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
strategic U وابسته به رزم ارایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
taxonomies U ره ارایی
arrayal U صف ارایی
embattle U صف ارایی
taxonomy U ره ارایی
fig U ارایش صف ارایی
strategies U رزم ارایی
choreography U رقص ارایی
strategy U رزم ارایی
rally U صف ارایی کردن
rallies U صف ارایی کردن
rallied U صف ارایی کردن
tactics U رزم ارایی
deployment U موضع صف ارایی
figs U ارایش صف ارایی
taxidermy U پوست ارایی
topiary U درخت ارایی
layouts U صفحه ارایی
layout U صفحه ارایی
phonotactics U واج ارایی
formation U صف ارایی تشکیل
battle array U جنگ ارایی
to a troops U صف ارایی کردن
unaligned U بدون صف ارایی
lay out U صفحه ارایی
eco design U بوم ارایی
pitched battles U جنگ صف ارایی شده
to prank out oneself U خود ارایی کردن
to prink oneself up U خود ارایی کردن
to preen oneself U خود ارایی کردن
prink U خود ارایی کردن
lay out tool U ابزار صفحه ارایی
page layout program U برنامه صفحه ارایی
pitched battle U جنگ صف ارایی شده
kahn's test of symbol arrangement U ازمون نماد ارایی کان
roughs U صفحه ارایی پیش نویس
rigged U گول زدن دگل ارایی
rig U گول زدن دگل ارایی
rigs U گول زدن دگل ارایی
he lined up his men U مردان خود را در صف اورد صف ارایی کرد
tactic U ماهردرفنون جنگی تاکتیک یا رزم ارایی
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associating U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
attache U وابسته
federates U وابسته
dependant U وابسته
pertaining U وابسته
federated U وابسته
thereof U وابسته به ان
israelitish U وابسته به
febile U وابسته به تب
thereof=of that U وابسته به ان
federate U وابسته
levitical U وابسته به
dependants U وابسته
elfin U وابسته به جن
elysian U وابسته به
cantabrigian U وابسته به
congenerous U وابسته
riverrine U وابسته به
hanger on U وابسته
federating U وابسته
sexual organs U وابسته به
adjectives U وابسته
affiliating U وابسته
affiliates U وابسته
adjective U وابسته
affiliated U وابسته
affiliate U وابسته
pertinent U وابسته
comprador U وابسته
aquatic U وابسته به اب
commissarial U وابسته به
carpal U وابسته به مچ
pertianing U وابسته
pyretic U وابسته به تب
pyrexial U وابسته به تب
pyrexic U وابسته به تب
cephalic U وابسته به سر
akin U وابسته
syncop U وابسته به غش
diphtheric U وابسته به
related U وابسته
attendant U وابسته
attendants U وابسته
interdependent U وابسته
correspondent U وابسته
subordinate U وابسته
contingents U وابسته
correspondents U وابسته
belonging U وابسته ها
relative U وابسته
attributable U وابسته به
relevant U وابسته
wedded U وابسته
messianic U وابسته به
plantar U وابسته به کف پا
of kin U وابسته
germane U وابسته
contingent U وابسته
subordinated U وابسته
monitorial U وابسته به
tuitionary U وابسته به
appurtenant U وابسته
subordinating U وابسته
dependent U وابسته
subordinates U وابسته
attached U وابسته
maritime U وابسته بدریانوردی
dependant variable U متغیر وابسته
dependent variable U متغیر وابسته
naval U وابسته به کشتی
device dependent U وابسته به دستگاه
dermatic U وابسته به زیرپوست
deltaic U وابسته به دلتا
deathy U وابسته بمردن
stomatal U وابسته به دهان
stimulus bound U محرک- وابسته
cufic U وابسته به کوفه
trachean U وابسته به نای
paralytic U وابسته به فلج
materialistic U وابسته به مادیات
connubial U وابسته به زناشویی
marines U وابسته به دریانوردی
cuticular U وابسته به پوست
cuttural attache U وابسته فرهنگی
cycloidal U وابسته به دایره
marine U وابسته به دریانوردی
paralytics U وابسته به فلج
darky U وابسته به نژادسیاه
stomatic U وابسته بدهان
diaconal U وابسته بشماس
dominical U وابسته بخداوند
soudanese U وابسته به soudan
tubulifloral U وابسته به استکانیان
social U وابسته بجامعه
subversion U وابسته به خرابکاری
structurally U وابسته به بنا
structurally U وابسته به ساختمان
structural U وابسته به بنا
structural U وابسته به ساختمان
humans U وابسته بانسان
human U وابسته بانسان
ethnicity U وابسته به نژادشناسی
dramaturgic U وابسته به فن نمایش
ethnic U وابسته به نژادشناسی
tussive U وابسته به سرفه
seminal U وابسته به منی
dipteran U وابسته به دوبالان
planetary U وابسته به سیاره
trigonometric U وابسته به مثلثات
missions U وابسته به ماموریت
mission U وابسته به ماموریت
pessimistic U وابسته به بدبینی
bacchanal U وابسته به باکوس
nasal U وابسته به منخرین
diametral U وابسته بقطر
specie U وابسته بسکه
nasal U وابسته به بینی
trophic U وابسته بتغذیه
dioecious U وابسته به مگ س گیران
troy U وابسته به تروا
oratorical U وابسته به سخنرانی
diphtheritic U وابسته به خناق
tubuliferous U وابسته به استکانیان
focal U وابسته بکانون
subordinate class U طبقه وابسته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com