English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
millenial U وابسته به دوره هزار ساله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
millenium U دوره هزار ساله
bimillenary U دو هزار ساله
chiliad U هزار ساله
millennial U جشن هزار ساله
millenarian U معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
millenarianism U اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
triennium U دوره سه ساله
sexennium U دوره شش ساله
lustrum U دوره پنج ساله
quinquenniad U دوره پنج ساله
decade U دوره ده ساله دهدهی
quinquennium U دوره پنج ساله
septennate U دوره هفت ساله
septennium U دوره هفت ساله
decades U دوره ده ساله دهدهی
indiction U دوره پانزده ساله
sexagesimal U شصتم دوره شصت ساله
holocene U وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
pythiad U دوره چهار ساله جشنهای ورزشی " پیتین "
quinquennial U پنج ساله دوره پنج ساله
octogenarian U وابسته به ادم 08 ساله
octogenarians U وابسته به ادم 08 ساله
premillennial U وابسته بظهور ثانوی عیسی قبل از هزار سال
Grand Prix U یک دوره مسابقه بین المللی بین اسبهای سه ساله درفرانسه
Grands Prix U یک دوره مسابقه بین المللی بین اسبهای سه ساله درفرانسه
oedipal U وابسته به احساسات و علائق کودکان 3 تا 6 ساله نسبت بوالدین جنس مخالف خود
brownie U دختر پیشاهنگ هشت ساله تایازده ساله
brownies U دختر پیشاهنگ هشت ساله تایازده ساله
miocenic U وابسته به دوره سوم
preglacial U وابسته به پیش از دوره یخ
miocene U وابسته به دوره سوم
paleocene U وابسته به دوره پالیوسین
sexantenary U وابسته به عد د06 یا دوره 06ساله
probationary U وابسته به دوره کاراموزی یاازمایشی
protogenetic U وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
protogenic U وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
pre chellean U وابسته به اواخر دوره عصرحجر قدیم
postexilic U وابسته به دوره بعد از اسارت یهود دربابل
preexilic U وابسته به قبل از دوره اسارت یهود در بابل
mesozoic U وابسته بدوره زمین شناسی بین " پرمیان " و " دوره سوم "
paleolithic U وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یا کهنه سنگی
neozoic U وابسته بعهد زمین شناسی که از پایان دوره مسوزوئیک تا امروزه است
paleozoic U وابسته به عهدی از زمین شناسی که از اغازدوره کامبریان تا اوایل دوره پرمیان طول کشیده
Loo sanpra U [منطقه ای در چین که در آن یک فرش کوچک در ابعاد یک متر در یک متر با رنگ های قرمز، زرد، سیاه و آبی به دست آمده است و عمری بین هزار و هفتصد پانزده تا دو هزار و دویست و نود سال دارد.]
premedical U دوره مقدماتی پزشکی وابسته به پیش پزشکی
cooling off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
milfoil U بومادران هزار برگ هزار برگ
interregna U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
triennal U سه ساله
decades U 01 ساله
triennial U سه ساله
decennry U ده ساله
sexennial U شش ساله
annuals U یک ساله
year-long U یک ساله
ten years old U ده ساله
annual U یک ساله
decade U 01 ساله
vicennial U 02 ساله
colporteur U کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
octennial U هشت ساله
semiyearly U نیم ساله
bicentenary U دویست ساله
year-round <idiom> U همه ساله
seventy U هفتاد ساله
quinquagenary U پنجاه ساله
nonagenarian U نود ساله
quadrangena rian U چهل ساله
centenarian U جشن صد ساله
centenarians U جشن صد ساله
annually U همه ساله
perennial U همه ساله
f.year old U پنج ساله
seventies U هفتاد ساله
yearling U گیاه یک ساله
half yearly U نیم ساله
he is 0 years old U او ده ساله است
colts U اسب 3 یا 4 ساله
colt U اسب 3 یا 4 ساله
octogenarians U هشتاد ساله
year by year U همه ساله
quinquagenarian U پنجاه ساله
octogenarian U هشتاد ساله
septennial U هفت ساله
sorrel U گوزن نر سه ساله
sepennial U هفت ساله
tercentennial U سیصد ساله
tenant from year to year U مستاجر یک ساله
septuagenarian U هفتاد ساله
perennials U همه ساله
bicentenaries U دویست ساله
annuallyy U هر ساله سالیانه
mil U هزار
multiped U هزار پا
ten thousand U ده هزار
thousandths U یک هزار
myriads U ده هزار
thousandth U یک هزار
one thousand U یک هزار
thousand U هزار
per mill U در هر هزار
per mil U در هزار
milleped U هزار پا
millions U هزار در هزار
per mill U در هزار
myriad U ده هزار
labyrinthine fret U هزار تو
milliped U هزار پا
million U هزار در هزار
thousands U هزار
tercentenary U سه قرن سیصد ساله
quinquagenarian U شخص پنجاه ساله
fillies U مادیان اصیل 3 یا 4 ساله
teens U نوجوان ده تا91 ساله
tercentenaries U سه قرن سیصد ساله
quadrangena rian U ادم چهل ساله
maturity U مسابقه اسبهای 4 ساله
bicentenary U جشن دویست ساله
annuallyy U همه ساله هر سال
bicentennials U جشن دویست ساله
bicentenaries U جشن دویست ساله
filly U مادیان اصیل 3 یا 4 ساله
mares U مادیان 4 ساله یا بیشتر
mare U مادیان 4 ساله یا بیشتر
pricket sister U گوزن ماده دو ساله
nonagenarian U ادم نود ساله
strike it rich <idiom> U یک شبه ره صد ساله رفتن
nursey race U مسابقه اسبهای 2 ساله
quinquagenary U شخص پنجاه ساله
bicentennial U جشن دویست ساله
tonnes U هزار کیلوگرم
tonne U هزار کیلوگرم
several thousands U چندین هزار
kilos U هزار گرم
thou U یک هزار دلار
kilogram U هزار گرم
myriametre U ده هزار متر
myriameter U ده هزار متر
myrialitre U ده هزار لیتر
myriagram U ده هزار گرم
myriapoda U هزار پایان
millenniums U هزار سال
kilos U در معنای یک هزار
kilos U معادل هزار
millennium U هزار سال
kilo U در معنای یک هزار
kilo U معادل هزار
kilo U هزار گرم
millennia U هزار سال
kilograms U هزار گرم
kilogrammes U هزار گرم
kilometers U هزار متر
spline U هزار خار
diplopodous U دارای هزار پا
polypody U هزار پایی
grandest U هزار دلار
millepore U هزار سوراخ
grand U هزار دلار
kilocycle U هزار چرخه
kilometres U هزار متر
kilometre U هزار متر
thousand and one U هزار ویک
milliard U هزار میلیون
grander U هزار دلار
chiliad U هزار عدد
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
mother goose stakes U مسابقه کره مادیانهای سه ساله
a man in his forties U مرد چهل و خورده ساله
junior college U دانشکده مقدماتی تا دو ساله اموزشکده
men affifty and above U مردان پنجاه ساله به بالا
indiction U مالیات پانزده ساله املاک
She must be at least 40. U او [زن] کم کمش باید ۴۰ ساله باشد.
Kbit U معادل هزار بایت
gigacycle U هزار میلیارد چرخه
omasum U هزار لاخئذقث خق ذثق
kilos U هزار بیت داده
billionths U یک تقسیم بر هزار میلیون
billionth U یک تقسیم بر هزار میلیون
To take ones leave . U هزار تومان کم آورده ام
kilobaud U هزار بیت در ثانیه
two thousand tonner U کشتی دو هزار تنی
k U نشانه بیان یک هزار
metric ton U تن متریک یا تن هزار کیلویی
g U در معنای یک هزار میلیون
kips U هزار دستورالعمل درثانیه
gigabyte U یک هزار میلیون بابت
hectares U ده هزار متر مربع
kilomegacycle U هزار میلیون چرخه
kilohertz U هزار سیکل در یک ثانیه
kilo U هزار بیت داده
hectare U ده هزار متر مربع
yarrow U بومادران هزار برگ
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com