Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
diphtheritic
U
وابسته به خناق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
putrid sore throat
U
خناق
asphyxia
U
خناق
the rattles
U
خناق
diphtheric
U
خناق
croup
U
مقعد خناق
asphyxiant
U
دعوایاعامل خناق اور
asphyxiating
U
مختنق کردن خناق پیدا کردن
asphyxiates
U
مختنق کردن خناق پیدا کردن
asphyxiated
U
مختنق کردن خناق پیدا کردن
asphyxiate
U
مختنق کردن خناق پیدا کردن
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associating
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
of kin
U
وابسته
carpal
U
وابسته به مچ
pyrexial
U
وابسته به تب
adjective
U
وابسته
cephalic
U
وابسته به سر
tuitionary
U
وابسته به
interdependent
U
وابسته
cantabrigian
U
وابسته به
attendants
U
وابسته
attendant
U
وابسته
subordinating
U
وابسته
elysian
U
وابسته به
riverrine
U
وابسته به
diphtheric
U
وابسته به
monitorial
U
وابسته به
dependant
U
وابسته
dependants
U
وابسته
pyrexic
U
وابسته به تب
congenerous
U
وابسته
febile
U
وابسته به تب
comprador
U
وابسته
commissarial
U
وابسته به
subordinates
U
وابسته
adjectives
U
وابسته
thereof
U
وابسته به ان
plantar
U
وابسته به کف پا
pertinent
U
وابسته
germane
U
وابسته
related
U
وابسته
affiliate
U
وابسته
affiliated
U
وابسته
affiliates
U
وابسته
affiliating
U
وابسته
dependent
U
وابسته
belonging
U
وابسته ها
attributable
U
وابسته به
syncop
U
وابسته به غش
federating
U
وابسته
thereof=of that
U
وابسته به ان
akin
U
وابسته
attache
U
وابسته
pyretic
U
وابسته به تب
federate
U
وابسته
pertianing
U
وابسته
appurtenant
U
وابسته
sexual organs
U
وابسته به
attached
U
وابسته
elfin
U
وابسته به جن
pertaining
U
وابسته
federated
U
وابسته
federates
U
وابسته
aquatic
U
وابسته به اب
relative
U
وابسته
contingents
U
وابسته
hanger on
U
وابسته
messianic
U
وابسته به
levitical
U
وابسته به
correspondents
U
وابسته
wedded
U
وابسته
contingent
U
وابسته
subordinate
U
وابسته
subordinated
U
وابسته
israelitish
U
وابسته به
correspondent
U
وابسته
relevant
U
وابسته
paralytics
U
وابسته به فلج
paralytic
U
وابسته به فلج
materialistic
U
وابسته به مادیات
pocky
U
وابسته به ابله
glandulous
U
وابسته به غدد
generic
U
وابسته به تیره
inhibitive
U
وابسته به جلوگیری
inner directed
U
درون وابسته
glandulose
U
وابسته به غدد
inspectoral
U
وابسته به بازرس ها
intercollegiate
U
وابسته بکالج ها
gnomonic
U
وابسته به شاخص
gregorian
U
وابسته به گریگوری
mission
U
وابسته به ماموریت
missions
U
وابسته به ماموریت
prefectoral
U
وابسته به اداری
pessimistic
U
وابسته به بدبینی
preemptive
U
وابسته به پیشدستی
preemptive
U
وابسته به حق شفعه
predial or prae
U
وابسته به زمین
inferential
U
وابسته به استنتاج
potamic
U
وابسته به رودها
gular
U
وابسته به مری
maritime
U
وابسته بدریانوردی
marine
U
وابسته به دریانوردی
marines
U
وابسته به دریانوردی
naval
U
وابسته به کشتی
inflexional
U
وابسته به صرف
connubial
U
وابسته به زناشویی
infusorial
U
وابسته به نمرویان
interferential
U
وابسته به دخالت
plumbous
U
وابسته به سرب
piscatorial
U
وابسته به صیدماهی
piscatorial
U
وابسته به ماهیگیری
air attache
U
وابسته هوایی
geomantic
U
وابسته به رمالی
altitudinal
U
وابسته به اوج
iranian
U
وابسته به ایران
iraqi
U
وابسته به عراق
irrigational
U
وابسته به ابیاری
analphabetic
U
وابسته به بیسوادی
anginal
U
وابسته به گلودرد
isthmic
U
وابسته به باریکه
jesuitic
U
وابسته به یسوعیون
gasolinic
U
وابسته به بنزین
photic
U
وابسته به تولیدنور
kufic
U
وابسته به کوفه
interrogatory
U
وابسته به سئوال
affiliated company
U
شرکت وابسته
aesculapian
U
وابسته به دارگونه طب
landed
U
وابسته بزمین
gerontic
U
وابسته به پیری
internuptial
U
وابسته به عروسی
pleural
U
وابسته به شامه شش
platinic
U
وابسته به پلاتین
emotive
U
وابسته به احساسات
pancreatic
U
وابسته به لوزالمعده
degenerative
U
وابسته به انحطاط
interoceptive
U
وابسته به احشاء
pistillary
U
وابسته به مادگی گل
acoustical
U
وابسته به شنوایی
piscatory
U
وابسته به صیدماهی
adipic
U
وابسته به چربی
piscatory
U
وابسته به ماهیگیری
aerological
U
وابسته بهواشناسی
photic
U
وابسته به نوروروشنایی
aesthetic
U
وابسته به زیبایی
homicidal
U
وابسته به ادمکشی
hyperbolic
U
وابسته به هذلولی
hydrologic
U
وابسته به اب شناسی
psychiatric
U
وابسته به روانپزشکی
porcine
U
وابسته بخوک
hippocratic
U
وابسته به طب بقراط
hydrological
U
وابسته به خواص اب
hygroscopic
U
وابسته به نم نما
pygmean
U
وابسته به پیگمی ها
hypochondriacal
U
وابسته به تهیگاه
pygmaean
U
وابسته به پیگمی ها
iatric
U
وابسته به پزشکی
menstrual
U
وابسته به قاعده گی
vital
U
وابسته بزندگی
vital
U
وابسته به زندگی
investigatory
U
وابسته به رسیدگی
radio carpal
U
وابسته به زندبالاومچ
hunnish
U
وابسته به هونها
radio ulnar
U
وابسته به زندبالاوزندپائین
aesthetically
U
وابسته به زیبایی
cosmic
U
وابسته بگیتی
horatian
U
وابسته به هوراس
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com