English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tactual U وابسته به حس بساوایی لامسهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
haptic U وابسته بحس لامسه لامسهای
tactural U وابسته به حس بساوایی یالامسه
tactile U وابسته بحس بساوایی
tactile U لامسهای
touch U بساوایی
thigmasthesia U بساوایی
tactility U بساوایی
touches U بساوایی
aesthesiometer U بساوایی سنج
esthesiometer U بساوایی سنج
haptometer U بساوایی سنج
hair esthesiometer U بساوایی سنج مویی
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associates U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
thereof=of that U وابسته به ان
belonging U وابسته ها
adjectives U وابسته
adjective U وابسته
aquatic U وابسته به اب
interdependent U وابسته
pertianing U وابسته
diphtheric U وابسته به
appurtenant U وابسته
cephalic U وابسته به سر
federate U وابسته
elysian U وابسته به
attache U وابسته
akin U وابسته
subordinate U وابسته
subordinated U وابسته
subordinates U وابسته
subordinating U وابسته
federated U وابسته
monitorial U وابسته به
plantar U وابسته به کف پا
affiliating U وابسته
affiliates U وابسته
affiliate U وابسته
related U وابسته
syncop U وابسته به غش
febile U وابسته به تب
pertinent U وابسته
thereof U وابسته به ان
commissarial U وابسته به
congenerous U وابسته
dependants U وابسته
dependant U وابسته
dependent U وابسته
of kin U وابسته
federates U وابسته
federating U وابسته
attendants U وابسته
attendant U وابسته
riverrine U وابسته به
tuitionary U وابسته به
comprador U وابسته
pyrexic U وابسته به تب
germane U وابسته
correspondents U وابسته
pyrexial U وابسته به تب
correspondent U وابسته
cantabrigian U وابسته به
carpal U وابسته به مچ
relevant U وابسته
pertaining U وابسته
pyretic U وابسته به تب
israelitish U وابسته به
hanger on U وابسته
relative U وابسته
elfin U وابسته به جن
levitical U وابسته به
sexual organs U وابسته به
contingent U وابسته
contingents U وابسته
wedded U وابسته
messianic U وابسته به
attached U وابسته
affiliated U وابسته
attributable U وابسته به
scientific U وابسته بعلم
porcine U وابسته بخوک
pharyngal U وابسته به گلوگاه
menstrual U وابسته به قاعده گی
pubertal U وابسته به بلوغ
puberal U وابسته به بلوغ
psychiatric U وابسته به روانپزشکی
vital U وابسته به زندگی
photic U وابسته به تولیدنور
aortic U وابسته بشاهرگ
investigatory U وابسته به رسیدگی
antichristian U وابسته به دجال
vital U وابسته بزندگی
anginal U وابسته به گلودرد
pythian U وابسته به "اپولو"
pyrrhic U وابسته به " پیروس "
pygmean U وابسته به پیگمی ها
aortal U وابسته بشاهرگ
photic U وابسته به نوروروشنایی
analphabetic U وابسته به بیسوادی
pharmacologic U وابسته بداروشناسی
pharisaic U وابسته به فریسی
nasolabial U وابسته به لب و بینی
perigeal U وابسته به حضیضی
associated company U شرکت وابسته
rectal U وابسته به مقعد
periclean U وابسته به پریکلس
rectorial U وابسته به rector
surgical U وابسته به جراحی
oracular U وابسته به وحی
matrimonial U وابسته به عروسی
jugulars U وابسته بوریدوداجی
jugular U وابسته بوریدوداجی
rhinal U وابسته به بینی
astronautical U وابسته به فضانوردان
perigean U وابسته به حضیضی
army attache U وابسته زمینی
army attache U وابسته نظامی
pygmaean U وابسته به پیگمی ها
homicidal U وابسته به ادمکشی
radio carpal U وابسته به زندبالاومچ
radio ulnar U وابسته به زندبالاوزندپائین
petrologic U وابسته به سنگ
petiolar U وابسته به برگدم
peruvian U وابسته به پرو
ranine U وابسته به وزغ
archimedean U وابسته به ارشمیدس
solar U وابسته بخورشید
photographic U وابسته به عکاسی
perlitic U وابسته به مروارید
pleural U وابسته به شامه شش
potamic U وابسته به رودها
prefectoral U وابسته به اداری
prefectorial U وابسته به اداری
plumbous U وابسته به سرب
oratorical U وابسته به سخنرانی
generic U وابسته به تیره
press attache U وابسته مطبوعاتی
naval U وابسته به کشتی
focal U وابسته بکانون
planetary U وابسته به سیاره
presbyterial U وابسته به کشیش ها
social U وابسته بجامعه
platinic U وابسته به پلاتین
pocky U وابسته به ابله
paralytics U وابسته به فلج
paralytic U وابسته به فلج
maritime U وابسته بدریانوردی
predial or prae U وابسته به زمین
preemptive U وابسته به حق شفعه
missions U وابسته به ماموریت
mission U وابسته به ماموریت
nasal U وابسته به منخرین
nasal U وابسته به بینی
marine U وابسته به دریانوردی
marines U وابسته به دریانوردی
connubial U وابسته به زناشویی
preemptive U وابسته به پیشدستی
materialistic U وابسته به مادیات
subversion U وابسته به خرابکاری
landed U وابسته بزمین
structurally U وابسته به بنا
piscatorial U وابسته به ماهیگیری
aerological U وابسته بهواشناسی
aesculapian U وابسته به دارگونه طب
ethnicity U وابسته به نژادشناسی
ethnic U وابسته به نژادشناسی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com