Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
leguminous
U
وابسته به حبوبات وگیاهان خوردنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mendel's law
U
قانون وراثت مندل درموردجانوران وگیاهان
herbicide
U
عاملی که برای از بین بردن علف ها وگیاهان بکارمیرود
herbicides
U
عاملی که برای از بین بردن علف ها وگیاهان بکارمیرود
grain
U
حبوبات
frijole
U
حبوبات
frijol
U
حبوبات
grain rust
U
زنگ حبوبات
canister
U
ظرف حبوبات
holotype
U
نمونهای که نویسنده یا دانشمندی برای معرفی یک راسته یا دسته ازجانوران وگیاهان معین میکند
grain
U
دان تفاله حبوبات
legumin
U
ماده البومینی حبوبات
ruck
U
توده خرمن انبار حبوبات
rucks
U
توده خرمن انبار حبوبات
esculent
U
خوردنی
eating
U
خوردنی
fit to eat
U
خوردنی
comestible
U
خوردنی
eatable
U
خوردنی
edible
U
خوردنی
trencher
U
خوردنی
food dtufe stuff
U
خوردنی
legumen
U
گیاه خوردنی
eating apple
U
سیب خوردنی
food for powder
U
تیر خوردنی
shrinkable
U
چروک خوردنی
weldable
U
جوش خوردنی
vincible
U
شکست خوردنی
haulm
U
ساقه وپوشال حبوبات وغیره که باانهاسقف رامیپوشانند
halm
U
ساقه وپوشال حبوبات وغیره که باانهاسقف رامیپوشانند
legume
U
گیاه خوردنی بقولات
chanterelle
U
قارچ زرد خوردنی
goody
U
چیز خوردنی مغز گردو و غیره
goodies
U
چیز خوردنی مغز گردو و غیره
cereals
U
حبوبات غذایی که از غلات تهیه شده وباشیر بعنوان صبحانه مصرف میشود
cereal
U
حبوبات غذایی که از غلات تهیه شده وباشیر بعنوان صبحانه مصرف میشود
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
shakable
U
تکان دادنی تکان خوردنی
shakeable
U
تکان دادنی تکان خوردنی
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associate
U
وابسته وابسته کردن
associating
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
comprador
U
وابسته
of kin
U
وابسته
diphtheric
U
وابسته به
attendant
U
وابسته
attendants
U
وابسته
sexual organs
U
وابسته به
commissarial
U
وابسته به
tuitionary
U
وابسته به
federating
U
وابسته
riverrine
U
وابسته به
aquatic
U
وابسته به اب
pyrexic
U
وابسته به تب
pyrexial
U
وابسته به تب
elysian
U
وابسته به
dependant
U
وابسته
dependants
U
وابسته
related
U
وابسته
monitorial
U
وابسته به
pyretic
U
وابسته به تب
attached
U
وابسته
congenerous
U
وابسته
plantar
U
وابسته به کف پا
affiliating
U
وابسته
interdependent
U
وابسته
pertinent
U
وابسته
appurtenant
U
وابسته
federate
U
وابسته
federated
U
وابسته
thereof
U
وابسته به ان
federates
U
وابسته
attributable
U
وابسته به
syncop
U
وابسته به غش
belonging
U
وابسته ها
dependent
U
وابسته
attache
U
وابسته
pertaining
U
وابسته
elfin
U
وابسته به جن
cephalic
U
وابسته به سر
adjective
U
وابسته
adjectives
U
وابسته
carpal
U
وابسته به مچ
akin
U
وابسته
cantabrigian
U
وابسته به
thereof=of that
U
وابسته به ان
pertianing
U
وابسته
affiliates
U
وابسته
affiliated
U
وابسته
germane
U
وابسته
affiliate
U
وابسته
subordinates
U
وابسته
messianic
U
وابسته به
levitical
U
وابسته به
subordinate
U
وابسته
wedded
U
وابسته
relevant
U
وابسته
relative
U
وابسته
correspondent
U
وابسته
correspondents
U
وابسته
subordinating
U
وابسته
israelitish
U
وابسته به
subordinated
U
وابسته
hanger on
U
وابسته
febile
U
وابسته به تب
contingent
U
وابسته
contingents
U
وابسته
gular
U
وابسته به مری
intercollegiate
U
وابسته بکالج ها
landed
U
وابسته بزمین
plumbous
U
وابسته به سرب
pocky
U
وابسته به ابله
degenerative
U
وابسته به انحطاط
pancreatic
U
وابسته به لوزالمعده
emotive
U
وابسته به احساسات
interferential
U
وابسته به دخالت
gregorian
U
وابسته به گریگوری
acoustical
U
وابسته به شنوایی
gutturo nasal
U
وابسته بگلووبینی
generic
U
وابسته به تیره
predial or prae
U
وابسته به زمین
naval
U
وابسته به کشتی
inner directed
U
درون وابسته
haemic
U
وابسته بخون
potamic
U
وابسته به رودها
maritime
U
وابسته بدریانوردی
marine
U
وابسته به دریانوردی
marines
U
وابسته به دریانوردی
connubial
U
وابسته به زناشویی
inspectoral
U
وابسته به بازرس ها
materialistic
U
وابسته به مادیات
paralytic
U
وابسته به فلج
paralytics
U
وابسته به فلج
preemptive
U
وابسته به حق شفعه
internuptial
U
وابسته به عروسی
adipic
U
وابسته به چربی
piscatorial
U
وابسته به صیدماهی
piscatorial
U
وابسته به ماهیگیری
analphabetic
U
وابسته به بیسوادی
anginal
U
وابسته به گلودرد
antichristian
U
وابسته به دجال
gerontic
U
وابسته به پیری
aortal
U
وابسته بشاهرگ
aortic
U
وابسته بشاهرگ
isthmian
U
وابسته به باریکه
photic
U
وابسته به تولیدنور
photic
U
وابسته به نوروروشنایی
isthmic
U
وابسته به باریکه
pharyngal
U
وابسته به گلوگاه
archimedean
U
وابسته به ارشمیدس
pharmacologic
U
وابسته بداروشناسی
piscatory
U
وابسته به ماهیگیری
irrigational
U
وابسته به ابیاری
glandulose
U
وابسته به غدد
pleural
U
وابسته به شامه شش
aerological
U
وابسته بهواشناسی
aesculapian
U
وابسته به دارگونه طب
affiliated company
U
شرکت وابسته
platinic
U
وابسته به پلاتین
interoceptive
U
وابسته به احشاء
interrogatory
U
وابسته به سئوال
gnomonic
U
وابسته به شاخص
air attache
U
وابسته هوایی
iranian
U
وابسته به ایران
altitudinal
U
وابسته به اوج
pistillary
U
وابسته به مادگی گل
piscatory
U
وابسته به صیدماهی
iraqi
U
وابسته به عراق
glandulous
U
وابسته به غدد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com