Perdic | وابسته به جهودان و مذهب یهود | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	Judaic U	وابسته به جهودان و مذهب یهود

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	synagogal U	وابسته به پرستشگاه یهود
	patristic U	وابسته به اولیاء وبزرگان مذهب
	preexilic U	وابسته به قبل از دوره اسارت یهود در بابل
	postexilic U	وابسته به دوره بعد از اسارت یهود دربابل
	preexilian U	وابسته به قبل ازدوره اسارت یهود در بابل
	under the veil of religion U	درلفافه مذهب بعنوان مذهب ببهانه دین
	anti-Semites U	ضد یهود
	anti-Semite U	ضد یهود
	anti semite U	ضد یهود
	the jewish nation U	قوم یهود
	rabbin U	دکتردرفقه یهود
	the rabbins U	علمای یهود
	antisemitic U	یهود ستیز
	hebraism U	دین یهود
	antisemitic U	یهود ستیزانه
	antisemitism U	یهود ستیزی
	Judaism U	ایین یهود
	lapides judaicus U	سنگ یهود
	jahweh U	یهو خدای یهود
	synagogue U	کنیسه پرستشگاه یهود
	synagog U	کنیسه پرستشگاه یهود
	synagogues U	کنیسه پرستشگاه یهود
	jacob U	یعقوب نبی قوم یهود
	jhvh U	یهوه خدای قوم یهود
	rabbinism U	تعلیمات خاخام هایاعلمای یهود
	midrash U	تفسیر کتاب مقدس یهود
	rabbinist U	پیرو خاخام هایاعلمای یهود
	rubricator U	مذهب
	religion U	مذهب
	coreligionist U	هم مذهب
	religions U	مذهب
	essenism U	اصول یازندگی راهبان قدیم یهود
	zachariah U	یهود درقرن 6 قبل از میلاد مسیح
	zechariah U	یهود درقرن 6 قبل از میلاد مسیح
	ephod U	جامه رسمی مخصوص کاهنان یهود
	Talmud U	مجموعه قوانین شرعی وعرفی یهود
	maccabees U	خانواده میهن پرستان مکابی یهود
	kosher U	تهیه شده برطبق شریعت یهود
	free thought U	وارستگی از مذهب
	conversions U	تغییر مذهب
	conversion U	تغییر مذهب
	theocracy U	حکومت مذهب
	illuminator U	نورافکن مذهب
	Buddhism U	مذهب بودا
	state religion U	مذهب رسمی
	Methodism U	مذهب " متدیست "
	specticism U	مذهب شکاکیون
	pyrrhonism U	مذهب فیرونی
	theocracies U	حکومت مذهب
	sunnism U	مذهب تسنن
	principles of religion U	اصول مذهب
	religiousness U	پیروی مذهب
	menorah U	شمعدانی که در کشتیهای جنگی یهود بکار میرفته
	Zionist U	طرفدار نهضت تمرکز یهود در فلسطین صهیونیست
	petalon U	صفحه زرین در روی دستارکاهن بزرگ یهود
	proselte of the gate U	کسی که به دین یهود درایدولی ختنه نکند
	shiite U	پیرو مذهب شیعه
	one of the two major sects among muslims U	مذهب اهل تسنن
	ecumenism U	هم پیوند گرایی مذهب
	denomination U	مذهب واحد جنس
	zen buddhism U	فلسفه یا مذهب ذن بوداییسم
	Catholicism U	اصول مذهب کاتولیکی
	evangelicalism U	فلسفهء مذهب اوانجلی
	revivalism U	اصالت احیا مذهب
	free thinking U	ازادی از قیود مذهب
	shia U	پیرو مذهب شیعه
	denominations U	مذهب واحد جنس
	sunnite U	پیرو مذهب سنت
	follower U	پیرو مذهب شیعه مقلد
	free thinker U	وبه مذهب بی اعتنا است .
	libertines U	کسیکه پابند مذهب نیست
	puritaism U	سخت گیری در تصفیه مذهب
	libertine U	کسیکه پابند مذهب نیست
	followers U	پیرو مذهب شیعه مقلد
	shinto U	مذهب ارواح پرستی درژاپن
	naturalism U	فلسفه یا مذهب طبیعی اصالت طبیعت
	deistical U	مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
	deistic U	مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
	Methodists U	فرقه مسیحی " متدیست " مومن به این مذهب
	heterodox U	دارای مذهب وعقایدی مخالف عقاید عمومی
	Methodist U	فرقه مسیحی " متدیست " مومن به این مذهب
	phallic U	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
	methuselah U	" متوشالح " کاهن بزرگ یهود که بنابروایت کتاب مقدس 969 سال زندگی کرده
	religionize U	دینداری زیاد نشان دادن مذهبی یا مذهب دار کردن
	school of jurisprudence U	مذهب جعفری Ashari Ithna of Imam sixthshii the Sadiq al Imamafar after named uslims
	bureaucratic U	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
	syzygial U	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
	olympian U	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
	telepathic U	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
	subglacial U	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
	dialectological U	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
	choral U	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
	puritanical U	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
	phylar U	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
	lexicographic U	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
	sothic U	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
	rectal U	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
	vehicular U	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
	cliquey U	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
	cliquy U	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
	supervisory U	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
	monarchic U	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
	erotic U	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
	kinetic U	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
	lotus U	[نوعی گل نیلوفر آبی مصری که در فرش های چینی بیشتر بکار رفته و نشانه مذهب، تکامل، خلوص و زیبائی بوده و شباهتی با گل ختائی دارد.]
	zygose U	وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
	frontal U	وابسته به پیشانی وابسته بجلو
	lithic U	وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
	sister services U	یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
	sunni U	اهل سنت پیرو مذهب سنت
	naturalism U	فلسفه طبیعی مذهب طبیعی
	Neanderthal U	وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
	hermitical U	وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
	morphic U	وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
	associated U	وابسته وابسته کردن
	associates U	وابسته وابسته کردن
	associate U	وابسته وابسته کردن
	associating U	وابسته وابسته کردن
	physico chemical U	وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
	poplitaeal U	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
	epistemologycal U	وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
	popliteal U	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
	one of the sunni school U	شافعی مذهب شافعی
	life cycle hypothesis U	فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
	aquatic U	وابسته به اب
	diphtheric U	وابسته به
	interdependent U	وابسته
	pyrexic U	وابسته به تب
	congenerous U	وابسته
	pyrexial U	وابسته به تب
	pyretic U	وابسته به تب
	pertaining U	وابسته
	wedded U	وابسته
	hanger on U	وابسته
	affiliated U	وابسته
	attendant U	وابسته
	appurtenant U	وابسته
	attendants U	وابسته
	israelitish U	وابسته به
	of kin U	وابسته
	tuitionary U	وابسته به
	comprador U	وابسته
	commissarial U	وابسته به
	syncop U	وابسته به غش
	thereof=of that U	وابسته به ان
	attached U	وابسته
	carpal U	وابسته به مچ
	cantabrigian U	وابسته به
	relative U	وابسته
	federate U	وابسته
	federated U	وابسته
	federates U	وابسته
	federating U	وابسته
	pertianing U	وابسته
	riverrine U	وابسته به
	plantar U	وابسته به کف پا
	cephalic U	وابسته به سر
	pertinent U	وابسته
	attache U	وابسته
	adjective U	وابسته
	adjectives U	وابسته
	affiliating U	وابسته
	akin U	وابسته
	affiliates U	وابسته
	attributable U	وابسته به
	affiliate U	وابسته
	related U	وابسته
	thereof U	وابسته به ان
	subordinating U	وابسته
	messianic U	وابسته به
	germane U	وابسته
	dependant U	وابسته
	elfin U	وابسته به جن
	sexual organs U	وابسته به
	levitical U	وابسته به
	subordinated U	وابسته
	belonging U	وابسته ها
	relevant U	وابسته
	subordinate U	وابسته
	contingent U	وابسته
	correspondent U	وابسته
	correspondents U	وابسته
	febile U	وابسته به تب
	contingents U	وابسته
	elysian U	وابسته به
	dependants U	وابسته
	dependent U	وابسته
	monitorial U	وابسته به
	subordinates U	وابسته
	missions U	وابسته به ماموریت
	bacchanal U	وابسته به باکوس
	programmatic U	وابسته به پروگرام
	attache U	وابسته نظامی
	mission U	وابسته به ماموریت
	rectorial U	وابسته به rector
	generic U	وابسته به تیره
	paralytics U	وابسته به فلج
	landed U	وابسته بزمین
	paralytic U	وابسته به فلج
	materialistic U	وابسته به مادیات