Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
psychedelic
U
وابسته به توهم زایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
psychedelic
U
وابسته به داروهای توهم زا
viviparity
U
زنده زایی
endogen
U
درون زایی
parturition
U
بچه زایی
uncleation
U
هسته زایی
salinization
U
نمک زایی
cosmogony
U
کیهان زایی
siltation
U
لای زایی
spermatogenesis
U
منی زایی
viviparity
U
بچه زایی
endogeny
U
درون زایی
pathogenesis
U
بیماری زایی
biogenic
U
زنده زایی
report generation
U
گهارش زایی
parthenogenesis
U
بکر زایی
childbearing
U
بچه زایی
cycloaddition reaction
U
واکنش حلقه زایی
pulse regeneration
U
باز زایی تپش
hallucinations
U
توهم
misgiving
U
توهم
hallucination
U
توهم
psychedelic
U
توهم زا
misgivings
U
توهم
tactile hallucination
U
توهم بساوشی
apparitions
U
توهم دیداری
olfactory hallucination
U
توهم بویایی
haptic hallucination
U
توهم بساوشی
apparition
U
توهم دیداری
chromatism
U
توهم رنگ
hallucinosis
U
توهم زدگی
gustatory hallucination
U
توهم چشایی
kinesthetic hallucination
U
توهم جنبشی
hallucinogenic drugs
U
داروهای توهم زا
photism
U
توهم نوری
pseudohallucination
U
توهم کاذب
hypnopompic hallucination
U
توهم پس خواب
somatic hallucination
U
توهم تنی
paracusis imaginaria
U
توهم شنیداری
auditory hallucination
U
توهم شنیداری
acousma
U
توهم شنیداری
acouasm
U
توهم شنیداری
money illusion
U
توهم پولی
acoasm
U
توهم شنیداری
lilliputian hallucination
U
توهم خردبینی
photoma
U
توهم دیداری
visual hallucination
U
توهم دیداری
affective hallucination
U
توهم هیجانی
disenchantment
U
رفع توهم
parageusia
U
توهم چشایی
psychedelic
U
داروی توهم زا
microptic hallucination
U
توهم خردبینی
macroptic hallucination
U
توهم درشت بینی
tu quoque
U
توهم بیا بمیدان
formication
U
توهم لمس حشره
hypnagogic hallucination
U
توهم پیش خواب
acute hallucinosis
U
توهم زدگی حاد
zoopsia
U
توهم حیوان بینی
fantasticality
U
دمدمی مزاجی توهم
alcoholic hallucinosis
U
توهم زدگی الکلی
fantastically
U
بطور فانتزی توهم
invagination
U
توهم گیرکردگی توی خود برگشتگی
hallucinosis
U
حالت هذیانی و وهمی ابتلاء به توهم دائمی
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
computer animation
U
ایجاد توهم حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه
LSD
U
لیسرجیک اسید دی اتیل آمید
[دارویی توهم زا که در برخی باعث بروز حال عرفانی میشود]
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
report generator
U
گزارش زایی گزارش گیری
sporogenesis
U
هاگ زایی هاگ اوری
sporogeny
U
هاگ زایی هاگ اوری
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associated
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
associating
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
carpal
U
وابسته به مچ
pertinent
U
وابسته
elysian
U
وابسته به
syncop
U
وابسته به غش
cantabrigian
U
وابسته به
federating
U
وابسته
federates
U
وابسته
federated
U
وابسته
federate
U
وابسته
elfin
U
وابسته به جن
attache
U
وابسته
thereof=of that
U
وابسته به ان
pertaining
U
وابسته
akin
U
وابسته
commissarial
U
وابسته به
adjectives
U
وابسته
appurtenant
U
وابسته
adjective
U
وابسته
tuitionary
U
وابسته به
of kin
U
وابسته
comprador
U
وابسته
congenerous
U
وابسته
aquatic
U
وابسته به اب
affiliating
U
وابسته
cephalic
U
وابسته به سر
thereof
U
وابسته به ان
diphtheric
U
وابسته به
related
U
وابسته
pertianing
U
وابسته
sexual organs
U
وابسته به
affiliated
U
وابسته
attendant
U
وابسته
attendants
U
وابسته
affiliates
U
وابسته
plantar
U
وابسته به کف پا
interdependent
U
وابسته
messianic
U
وابسته به
subordinate
U
وابسته
subordinated
U
وابسته
subordinates
U
وابسته
subordinating
U
وابسته
pyretic
U
وابسته به تب
pyrexial
U
وابسته به تب
pyrexic
U
وابسته به تب
attached
U
وابسته
belonging
U
وابسته ها
affiliate
U
وابسته
wedded
U
وابسته
levitical
U
وابسته به
relevant
U
وابسته
correspondent
U
وابسته
germane
U
وابسته
israelitish
U
وابسته به
hanger on
U
وابسته
contingent
U
وابسته
contingents
U
وابسته
correspondents
U
وابسته
riverrine
U
وابسته به
relative
U
وابسته
attributable
U
وابسته به
dependant
U
وابسته
dependants
U
وابسته
febile
U
وابسته به تب
dependent
U
وابسته
monitorial
U
وابسته به
auricular
U
وابسته بشنوایی
structurally
U
وابسته به ساختمان
peruvian
U
وابسته به پرو
rectorial
U
وابسته به rector
structurally
U
وابسته به بنا
auditive
U
وابسته به شنوایی
rectal
U
وابسته به مقعد
scientific
U
وابسته بعلم
investigatory
U
وابسته به رسیدگی
social
U
وابسته بجامعه
photic
U
وابسته به تولیدنور
oratorical
U
وابسته به سخنرانی
puberal
U
وابسته به بلوغ
planetary
U
وابسته به سیاره
pubertal
U
وابسته به بلوغ
subversion
U
وابسته به خرابکاری
attache
U
وابسته نظامی
perlitic
U
وابسته به مروارید
structural
U
وابسته به بنا
structural
U
وابسته به ساختمان
ethnicity
U
وابسته به نژادشناسی
ranine
U
وابسته به وزغ
ethnic
U
وابسته به نژادشناسی
pharyngal
U
وابسته به گلوگاه
radio ulnar
U
وابسته به زندبالاوزندپائین
pharmacologic
U
وابسته بداروشناسی
petiolar
U
وابسته به برگدم
radio carpal
U
وابسته به زندبالاومچ
municipal
U
وابسته بشهرداری
seminal
U
وابسته به منی
pygmean
U
وابسته به پیگمی ها
pygmaean
U
وابسته به پیگمی ها
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com