Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
totemic
U
وابسته به توتم
totemistic
U
وابسته به توتم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
totem
U
توتم
totems
U
توتم
totemism
U
توتم پرستی
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associates
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
associating
U
وابسته وابسته کردن
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
germane
U
وابسته
affiliated
U
وابسته
pertinent
U
وابسته
aquatic
U
وابسته به اب
related
U
وابسته
affiliate
U
وابسته
subordinating
U
وابسته
congenerous
U
وابسته
subordinated
U
وابسته
adjectives
U
وابسته
comprador
U
وابسته
commissarial
U
وابسته به
subordinate
U
وابسته
affiliating
U
وابسته
affiliates
U
وابسته
dependant
U
وابسته
thereof=of that
U
وابسته به ان
attendant
U
وابسته
attendants
U
وابسته
of kin
U
وابسته
attache
U
وابسته
plantar
U
وابسته به کف پا
subordinates
U
وابسته
appurtenant
U
وابسته
interdependent
U
وابسته
akin
U
وابسته
israelitish
U
وابسته به
dependants
U
وابسته
syncop
U
وابسته به غش
cephalic
U
وابسته به سر
carpal
U
وابسته به مچ
thereof
U
وابسته به ان
pyrexic
U
وابسته به تب
cantabrigian
U
وابسته به
pyrexial
U
وابسته به تب
belonging
U
وابسته ها
pyretic
U
وابسته به تب
federating
U
وابسته
federates
U
وابسته
federated
U
وابسته
federate
U
وابسته
dependent
U
وابسته
adjective
U
وابسته
pertianing
U
وابسته
wedded
U
وابسته
sexual organs
U
وابسته به
diphtheric
U
وابسته به
relevant
U
وابسته
hanger on
U
وابسته
relative
U
وابسته
pertaining
U
وابسته
messianic
U
وابسته به
monitorial
U
وابسته به
febile
U
وابسته به تب
riverrine
U
وابسته به
correspondent
U
وابسته
elfin
U
وابسته به جن
attached
U
وابسته
contingents
U
وابسته
levitical
U
وابسته به
attributable
U
وابسته به
tuitionary
U
وابسته به
elysian
U
وابسته به
contingent
U
وابسته
correspondents
U
وابسته
uranological
U
وابسته به اسمانشناسی
generic
U
وابسته به تیره
psychiatric
U
وابسته به روانپزشکی
jugulars
U
وابسته بوریدوداجی
landed
U
وابسته بزمین
photographic
U
وابسته به عکاسی
porcine
U
وابسته بخوک
aesculapian
U
وابسته به دارگونه طب
matrimonial
U
وابسته به عروسی
oracular
U
وابسته به وحی
homicidal
U
وابسته به ادمکشی
prefectoral
U
وابسته به اداری
preemptive
U
وابسته به پیشدستی
preemptive
U
وابسته به حق شفعه
solar
U
وابسته بخورشید
malic
U
وابسته به سیب
malarial
U
وابسته به مالاریا
manurial
U
وابسته بکود
marian
U
وابسته به مریم
uxorial
U
وابسته به عیال
surgical
U
وابسته به جراحی
jugular
U
وابسته بوریدوداجی
vaccinal
U
وابسته به واکسن
lactic
U
وابسته به شیر
maximal
U
وابسته به حداکثر
mayoral
U
وابسته به شهردار
air attache
U
وابسته هوایی
ventilatory
U
وابسته به بادگیر
microscopic
U
وابسته به میکروسکپ
altitudinal
U
وابسته به اوج
jesuitic
U
وابسته به یسوعیون
isthmic
U
وابسته به باریکه
isthmian
U
وابسته به باریکه
analphabetic
U
وابسته به بیسوادی
toplogic
U
وابسته به مکانشناسی
anginal
U
وابسته به گلودرد
viral
U
وابسته به ویروس
predial or prae
U
وابسته به زمین
matricidal
U
وابسته بمادرکشی
provencal
U
وابسته بشهر
ethnicity
U
وابسته به نژادشناسی
pancreatic
U
وابسته به لوزالمعده
degenerative
U
وابسته به انحطاط
masticatory
U
وابسته به جویدن
kufic
U
وابسته به کوفه
acoustical
U
وابسته به شنوایی
cosmic
U
وابسته بگیتی
adipic
U
وابسته به چربی
aerological
U
وابسته بهواشناسی
affiliated company
U
شرکت وابسته
aesthetically
U
وابسته به زیبایی
aesthetic
U
وابسته به زیبایی
emotive
U
وابسته به احساسات
structurally
U
وابسته به ساختمان
tubuliferous
U
وابسته به استکانیان
logarithmic
U
وابسته به لگاریتم
oratorical
U
وابسته به سخنرانی
troy
U
وابسته به تروا
trophic
U
وابسته بتغذیه
municipal
U
وابسته بشهرداری
tutelary
U
وابسته بقیمومت
lucan
U
وابسته به لوقا
presbyterial
U
وابسته به کشیش ها
nasal
U
وابسته به بینی
nasal
U
وابسته به منخرین
lukan
U
وابسته به لوقا
seminal
U
وابسته به منی
focal
U
وابسته بکانون
planetary
U
وابسته به سیاره
structurally
U
وابسته به بنا
structural
U
وابسته به ساختمان
subversion
U
وابسته به خرابکاری
social
U
وابسته بجامعه
humans
U
وابسته بانسان
human
U
وابسته بانسان
ethnic
U
وابسته به نژادشناسی
limnetic
U
وابسته به اب شیرین
limnic
U
وابسته به اب شیرین
tubulifloral
U
وابسته به استکانیان
structural
U
وابسته به بنا
tussive
U
وابسته به سرفه
pessimistic
U
وابسته به بدبینی
mission
U
وابسته به ماموریت
scientific
U
وابسته بعلم
vital
U
وابسته به زندگی
marines
U
وابسته به دریانوردی
vital
U
وابسته بزندگی
menstrual
U
وابسته به قاعده گی
undersurface
U
وابسته بزیرسطح
connubial
U
وابسته به زناشویی
machine dependent
U
وابسته ماشین
machine dependent
U
وابسته به ماشین
materialistic
U
وابسته به مادیات
paralytic
U
وابسته به فلج
paralytics
U
وابسته به فلج
prefectorial
U
وابسته به اداری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com