Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bacterial
U
وابسته به باکتری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
bacteriologic
U
مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
Other Matches
microphyte
U
باکتری
micro or ganism
U
باکتری
bacteria
U
باکتری
antibacteria
U
ضد باکتری
bactericide
U
باکتری کش
bacteria
U
باکتری ترکیزه
aerobic bacteria
U
باکتری هوازی
anaerobic bacteria
U
باکتری بیهوازی
bacteriology
U
باکتری شناسی
bacteriological
U
باکتری شناسی
bacteriophagy
U
باکتری خواری
phage
U
باکتری خوار
bacteriolysis
U
انهدام باکتری
diplococcus
U
باکتری اوره
denitrifying bacteria
U
باکتری کاهنده نیترات
spirochaete
U
هر نوع باکتری مارپیچ
bactericidal
U
نابود کنندهء باکتری
spirochaeta
U
هر نوع باکتری مارپیچ
bacterization
U
تحت تاثیر باکتری
chemosynthesis
U
سنتز باکتری شیمیایی
spirochete
U
هر نوع باکتری مارپیچ
hexachlorophene
U
ماده متبلور باکتری کش
bacterize
U
تحت تاثیر باکتری قراردادن
diplococcic
U
ایجاد شده بوسیله باکتری اوره
diplococcal
U
ایجاد شده بوسیله باکتری اوره
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bacteriolysis
U
مواد شیمایی جهت جلوگیری از رشد باکتری خصوصا برای انبار کردن فرش بیش از سه ما ه
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associating
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
federates
U
وابسته
elysian
U
وابسته به
dependent
U
وابسته
monitorial
U
وابسته به
dependant
U
وابسته
diphtheric
U
وابسته به
dependants
U
وابسته
riverrine
U
وابسته به
aquatic
U
وابسته به اب
syncop
U
وابسته به غش
interdependent
U
وابسته
carpal
U
وابسته به مچ
attache
U
وابسته
comprador
U
وابسته
cantabrigian
U
وابسته به
federating
U
وابسته
adjective
U
وابسته
adjectives
U
وابسته
federated
U
وابسته
federate
U
وابسته
akin
U
وابسته
thereof
U
وابسته به ان
of kin
U
وابسته
plantar
U
وابسته به کف پا
affiliating
U
وابسته
affiliates
U
وابسته
cephalic
U
وابسته به سر
affiliated
U
وابسته
affiliate
U
وابسته
related
U
وابسته
pertinent
U
وابسته
congenerous
U
وابسته
attendant
U
وابسته
attendants
U
وابسته
thereof=of that
U
وابسته به ان
commissarial
U
وابسته به
appurtenant
U
وابسته
tuitionary
U
وابسته به
pertianing
U
وابسته
germane
U
وابسته
attributable
U
وابسته به
elfin
U
وابسته به جن
febile
U
وابسته به تب
levitical
U
وابسته به
contingents
U
وابسته
contingent
U
وابسته
relative
U
وابسته
israelitish
U
وابسته به
relevant
U
وابسته
hanger on
U
وابسته
correspondent
U
وابسته
pyrexic
U
وابسته به تب
pyrexial
U
وابسته به تب
correspondents
U
وابسته
pyretic
U
وابسته به تب
attached
U
وابسته
messianic
U
وابسته به
subordinating
U
وابسته
wedded
U
وابسته
belonging
U
وابسته ها
sexual organs
U
وابسته به
subordinates
U
وابسته
subordinate
U
وابسته
pertaining
U
وابسته
subordinated
U
وابسته
petiolar
U
وابسته به برگدم
pubertal
U
وابسته به بلوغ
puberal
U
وابسته به بلوغ
photic
U
وابسته به نوروروشنایی
petrologic
U
وابسته به سنگ
psychologic
U
وابسته به روانشناسی
photic
U
وابسته به تولیدنور
astronautical
U
وابسته به فضانوردان
archimedean
U
وابسته به ارشمیدس
pharmacologic
U
وابسته بداروشناسی
pharisaic
U
وابسته به فریسی
pharyngal
U
وابسته به گلوگاه
humans
U
وابسته بانسان
human
U
وابسته بانسان
army attache
U
وابسته زمینی
ethnicity
U
وابسته به نژادشناسی
ethnic
U
وابسته به نژادشناسی
army attache
U
وابسته نظامی
seminal
U
وابسته به منی
municipal
U
وابسته بشهرداری
psychiatric
U
وابسته به روانپزشکی
radio ulnar
U
وابسته به زندبالاوزندپائین
ranine
U
وابسته به وزغ
rectal
U
وابسته به مقعد
rectorial
U
وابسته به rector
homicidal
U
وابسته به ادمکشی
solar
U
وابسته بخورشید
peruvian
U
وابسته به پرو
attache
U
وابسته نظامی
photographic
U
وابسته به عکاسی
perlitic
U
وابسته به مروارید
rhinal
U
وابسته به بینی
porcine
U
وابسته بخوک
radio carpal
U
وابسته به زندبالاومچ
pyrrhic
U
وابسته به " پیروس "
pythian
U
وابسته به "اپولو"
pygmaean
U
وابسته به پیگمی ها
pygmean
U
وابسته به پیگمی ها
dependant variable
U
متغیر وابسته
scientific
U
وابسته بعلم
investigatory
U
وابسته به رسیدگی
vital
U
وابسته به زندگی
vital
U
وابسته بزندگی
auditive
U
وابسته به شنوایی
auricular
U
وابسته بشنوایی
menstrual
U
وابسته به قاعده گی
platinic
U
وابسته به پلاتین
materialistic
U
وابسته به مادیات
emotive
U
وابسته به احساسات
pancreatic
U
وابسته به لوزالمعده
degenerative
U
وابسته به انحطاط
press attache
U
وابسته مطبوعاتی
pocky
U
وابسته به ابله
presbyterial
U
وابسته به کشیش ها
plumbous
U
وابسته به سرب
acoustical
U
وابسته به شنوایی
pleural
U
وابسته به شامه شش
adipic
U
وابسته به چربی
missions
U
وابسته به ماموریت
mission
U
وابسته به ماموریت
prefectorial
U
وابسته به اداری
prefectoral
U
وابسته به اداری
preemptive
U
وابسته به پیشدستی
paralytic
U
وابسته به فلج
paralytics
U
وابسته به فلج
generic
U
وابسته به تیره
connubial
U
وابسته به زناشویی
marines
U
وابسته به دریانوردی
marine
U
وابسته به دریانوردی
maritime
U
وابسته بدریانوردی
potamic
U
وابسته به رودها
naval
U
وابسته به کشتی
predial or prae
U
وابسته به زمین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com