English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
infrared U وابسته به اشعه مادون قرمز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
infrared imagery U عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
infrared ray U اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
thermal imagery U عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
infrared line scan U ردیابی خطی با اشعه مادون قرمز ردیابی مستقیم بامادون قرمز
detector U گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز
detectors U گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز
infra red link U سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند
ultraviolet U اشعه مادون بنفش
infrared U مادون قرمز
infera red U مادون قرمز
thermal imagery U عکاسی مادون قرمز
infrared viewer U دوربین مادون قرمز
thermal crossover U تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
radiant exposure U وسیله عکسبرداری مادون قرمز یا انرژی حرارتی
infrared resolution U تجزیه و تحلیل و کاوش هدف با عکاسی مادون قرمز
ultrared U انطرف اشعه قرمز
diathermanous U هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
diathermic U هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
sniper scope U دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
praetorian U وابسته به قدرت قضاوت مادون کنسولی رومی
RGB display U سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال و ورودی قرمز و سبز و آبی استفاده میکند تا اشعه تصویر را کنترل کند
guns U منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
gun U منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
deflection U هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
deflections U هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
storm warning U پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
carminic acid U اسید کارمینیک [عامل اصلی رنگ قرمز حاصل از شیره کشی حشره دانه قرمز]
non interlaced U سیستمی که اشعه الکترون تصویر هر خط صفحه نمایش را یک بار اسکن میکند در حین هر سیکل تنظیم . این اشعه یک اسکن نمایش در هر خط انجام میدهد
natural dyes U رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
Turkaman rugs U فرش های ترکمن [اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
subjacent U مادون
subordinative U مادون
subordinating U مادون
puisne U مادون
subordinates U مادون
subordinated U مادون
subordinate U مادون
inferior U مادون
below U مادون
behindhand U مادون
sub U مادون
subs U مادون
inferiors U مادون
radiolucency U درجه نفوذ اشعه مجهول نفوذ پذیری اشعه مجهول
infrasonic U مادون صوت
infrahuman U مادون انسان
subservient U مادون سودمند
subsonic U مادون صوت
subhuman U مادون انسان
non fatal offences against the person U مادون نفس
infrasonics U مادون صوت
subjects U تحت مادون
subjecting U تحت مادون
subnormal U مادون عادی
subject U تحت مادون
subjected U تحت مادون
infrasonic frequency U فرکانس مادون صوت
subalterns U افسر جزء مادون
subaltern U افسر جزء مادون
infrasonic wave U موج مادون صوت
subsonic flow U جریان مادون صوت
subnormality U مادون عادی بودن
subsonic U مادون سرعت سیر صوت
praetor U قاضی یاافسر مادون کنسول
infrasonic frequency range U ناحیه فرکانس مادون صوت
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
upwash U حرکت هوا بطرف بالا درجلوی لبه حمله بال مادون صوت که منجر به تولید برامیگردد
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
ray U اشعه
deflects U یا اشعه
deflecting U یا اشعه
deflected U یا اشعه
deflect U یا اشعه
rays U اشعه ها
radiation U اشعه
X-ray U اشعه رونتگن
X-ray U اشعه ایکس
roentgen rays U اشعه رنتگن
radiation sickness U بیماری اشعه
roentgen ray U اشعه مجهول
gammas U اشعه گاما
beam width U پهنای اشعه
electron beam U اشعه الکترونی
beta ray U اشعه بتا
electron beam U اشعه الکترون
beam cutoff U قطع اشعه
electronic beam U اشعه ی الکترونیکی
electron ray U اشعه الکترونی
flashbacks U بازتاب اشعه
X-rayed U اشعه ایکس
ion beam U اشعه یونی
X-rays U اشعه ایکس
cosmic rays U اشعه کیهانی
flashback U بازتاب اشعه
ray U اشعه تابشی
gamma ray U اشعه گاما
ultraviolet ray U اشعه فرابنفش
laser U اشعه لیزر
lasers U اشعه لیزر
canal rays U اشعه مجرایی
X-raying U اشعه رونتگن
X-raying U اشعه ایکس
X-rayed U اشعه رونتگن
gamma radiation U اشعه گاما
cathode ray oscillograph U اشعه کاتدیک
microwave radiation U اشعه میکروموجی
gamma rays U اشعه گاما
beta radiation U اشعه بتا
x ray beam U اشعه رونتگن
x radiation U اشعه ایکس
beta rays U اشعه بتا
deflection defocusing U پریشانی اشعه
cosmicray U اشعه کیهانی
x ray U اشعه ایکس
x ray U اشعه مجهول
reseau U اخراج اشعه
actinic rays U اشعه فعال
alpha rays U اشعه الفا
x rays U اشعه ایکس
xrays U اشعه مجهول
rays of light U اشعه نور
cathode rays U اشعه کاتدی
gamma U اشعه گاما
xrays U اشعه ایکس
silvery rays U اشعه نقرهای
alpha rediation U اشعه الفا
density of an ion beam U چگالی اشعه یونی
blue beam magnet U مغناطیس اشعه ابی
roentgenography U پرتونگاری با اشعه ایکس
red, green, blue U سه اشعه تصویردرتلویزیون رنگی
x ray therapy U درمان با اشعه مجهول
x ray equipment U تجهیزات اشعه رونتگن
x ray source U منبع اشعه رونتگن
electron beam welding U جوشکاری با اشعه الکترونی
phosphor U معمولا اشعه الکترونی
x radiation U تشعشع اشعه مجهول
searchlights U اشعه نور افکن
cathode ray oscilloscope U اسیلوسکوپ اشعه کاتدی
electron beam cutting U برش با اشعه الکترونی
cathode ray tude U لوله اشعه کاتدی
electron beam generator U مولد اشعه الکترونی
welding by electron beam U جوشکاری با اشعه الکترونی
electron ray tube U لامپ اشعه کاتدیک
cathode pay tube U لامپ با اشعه کاتدی
infrared ray U اشعه فرو سرخ
crt U لامپ با اشعه کاتدی
searchlight U اشعه نور افکن
black body radiation U اشعه جسم سیاه
crookes tube U لامپ اشعه ایکس
density of an electron beam U چگالی اشعه الکترونی
cosecant squared beam U اشعه با مربع کوسکانت
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
expose U درمعرض اشعه قرار دادن
exposing U درمعرض اشعه قرار دادن
back azimuth method U گرای معکوس در اخراج اشعه
exposes U درمعرض اشعه قرار دادن
insolation U در مقابل اشعه افتاب قراردادن
beam current at a specified point U شدت اشعه الکترونی در یک نقطه
roentgenoscopy U معاینه بوسیله اشعه مجهول
tannage U قهوهای در اثر اشعه افتاب
electron beam focusing U تمرکز دهی اشعه الکترونی
emissivity U قابلیت تشعشع یا ارسال اشعه
cathode ray oscilloscope U نوسان نمای اشعه کاتدی
radiogram U عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
radiograms U عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
encephalogram U عکس برداری ازمغز با اشعه مجهول
luminous energy U نیرویی که تبدیل به اشعه نورانی میشود
radiac U کشف اشعه رادیواکتیو و اندازه گیری ان
permanent magnet focusing U تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
isodose U دارای تابش یا اشعه برابر هم شعاع
cores U وسیله تبدیل اشعه به انرژی الکتریکی
core U وسیله تبدیل اشعه به انرژی الکتریکی
roentgenoscope U دستگاه معاینه بوسیله اشعه مجهول
permanent magnet centering U تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
beam U مجموعه باریکی از نور یا اشعه الکترون
roentgenize U بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
beams U مجموعه باریکی از نور یا اشعه الکترون
ultraviolet ray U اشعه ماوراء بنفش پرتو فرابنفش
reds U قرمز
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com