English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pentateuchal U وابسته به اسفار پنجگانه توریه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mosic law U توریه
kabbala U تفسیررمزی توریه
hexateuch U نخستین توریه
heptateuch U هفت کتاب نخستین توریه
leviticus U سفر لاویان نام کتاب سوم توریه
septuagint U ترجمه یونانی توریه بدست 07تن درزمان بطلیموس
karaite U عضو تیرهای ازیهودکه تنهانص توریه راقبول دارند....یعنی خوانندگان
quintuplets U پنجگانه
five U پنجگانه
quintette U پنجگانه
quinquepartite U پنجگانه
quintet U پنجگانه
quintets U پنجگانه
quintuplet U پنجگانه
pentathlons U ورزشهای پنجگانه
pentathlon U ورزشهای پنجگانه
modern pentathlon U پنجگانه مدرن
senses U حواس پنجگانه
sensed U حواس پنجگانه
sense U حواس پنجگانه
the great lakes U دریاچههای پنجگانه
the five senses U حواس پنجگانه
quintuple U ضرب در پنج پنجگانه
the fire books of moses U اشعاریا کتابهای پنجگانه توراه
pentarch U رئیس یک شهر از شهرهای پنجگانه
pentateuch U کتب پنجگانه عهد عتیق
pentathlete U شرکت کننده در مسابقه پنجگانه دو و میدانی
telesthesia U احساس چیزی از مسافت دوربدون دخالت حواس پنجگانه
big five U بیشتر باthe بزرگان پنجگانه . نامی است که در کنفرانس صلح پاریس 9191 به فرانسه امریکا
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
pentathlons U مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlon U مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associating U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
thereof U وابسته به ان
plantar U وابسته به کف پا
subordinates U وابسته
subordinated U وابسته
affiliating U وابسته
affiliates U وابسته
subordinate U وابسته
attendants U وابسته
affiliated U وابسته
affiliate U وابسته
related U وابسته
pertinent U وابسته
subordinating U وابسته
attributable U وابسته به
monitorial U وابسته به
comprador U وابسته
dependent U وابسته
elysian U وابسته به
diphtheric U وابسته به
belonging U وابسته ها
commissarial U وابسته به
attendant U وابسته
dependant U وابسته
dependants U وابسته
aquatic U وابسته به اب
congenerous U وابسته
of kin U وابسته
riverrine U وابسته به
attache U وابسته
wedded U وابسته
interdependent U وابسته
israelitish U وابسته به
attached U وابسته
pertianing U وابسته
cantabrigian U وابسته به
carpal U وابسته به مچ
federate U وابسته
levitical U وابسته به
pyretic U وابسته به تب
relative U وابسته
akin U وابسته
pyrexic U وابسته به تب
thereof=of that U وابسته به ان
adjectives U وابسته
adjective U وابسته
pyrexial U وابسته به تب
hanger on U وابسته
federated U وابسته
sexual organs U وابسته به
cephalic U وابسته به سر
federating U وابسته
contingent U وابسته
pertaining U وابسته
relevant U وابسته
febile U وابسته به تب
elfin U وابسته به جن
syncop U وابسته به غش
germane U وابسته
correspondents U وابسته
contingents U وابسته
correspondent U وابسته
messianic U وابسته به
tuitionary U وابسته به
federates U وابسته
appurtenant U وابسته
photic U وابسته به نوروروشنایی
altitudinal U وابسته به اوج
pharyngal U وابسته به گلوگاه
air attache U وابسته هوایی
pharmacologic U وابسته بداروشناسی
piscatorial U وابسته به ماهیگیری
perlitic U وابسته به مروارید
pistillary U وابسته به مادگی گل
auditive U وابسته به شنوایی
piscatory U وابسته به صیدماهی
piscatory U وابسته به ماهیگیری
army attache U وابسته زمینی
petrologic U وابسته به سنگ
aortal U وابسته بشاهرگ
petiolar U وابسته به برگدم
associated company U شرکت وابسته
anginal U وابسته به گلودرد
antichristian U وابسته به دجال
astronautical U وابسته به فضانوردان
peruvian U وابسته به پرو
aortic U وابسته بشاهرگ
army attache U وابسته نظامی
deltaic U وابسته به دلتا
auricular U وابسته بشنوایی
attache U وابسته نظامی
analphabetic U وابسته به بیسوادی
archimedean U وابسته به ارشمیدس
piscatorial U وابسته به صیدماهی
photic U وابسته به تولیدنور
affiliated company U شرکت وابسته
matrimonial U وابسته به عروسی
pythian U وابسته به "اپولو"
pyrrhic U وابسته به " پیروس "
municipal U وابسته بشهرداری
seminal U وابسته به منی
pubertal U وابسته به بلوغ
puberal U وابسته به بلوغ
psychologic U وابسته به روانشناسی
ethnic U وابسته به نژادشناسی
ethnicity U وابسته به نژادشناسی
provencal U وابسته بشهر
human U وابسته بانسان
humans U وابسته بانسان
structural U وابسته به ساختمان
structural U وابسته به بنا
structurally U وابسته به ساختمان
structurally U وابسته به بنا
subversion U وابسته به خرابکاری
pygmaean U وابسته به پیگمی ها
pygmean U وابسته به پیگمی ها
scientific U وابسته بعلم
oracular U وابسته به وحی
surgical U وابسته به جراحی
rhinal U وابسته به بینی
rectorial U وابسته به rector
photographic U وابسته به عکاسی
solar U وابسته بخورشید
rectal U وابسته به مقعد
ranine U وابسته به وزغ
homicidal U وابسته به ادمکشی
radio ulnar U وابسته به زندبالاوزندپائین
radio carpal U وابسته به زندبالاومچ
psychiatric U وابسته به روانپزشکی
porcine U وابسته بخوک
menstrual U وابسته به قاعده گی
vital U وابسته بزندگی
vital U وابسته به زندگی
investigatory U وابسته به رسیدگی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com