Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
osteologic
U
وابسته به استخوان شناسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
philological
U
وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
bacteriologic
U
مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
osteology
U
استخوان شناسی
ostelolgy
U
علم استخوان شناسی
skeletal
U
وابسته به استخوان بندی
submaxilla
U
وابسته به استخوان فک پایین
myelogenic
U
وابسته بمغز استخوان
neurologic
U
وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
ilial
U
وابسته به استخوان لگن خاصره
iliac
U
وابسته به استخوان لگن خاصره
nasoethmoidal
U
وابسته به بینی و استخوان غربالی
phalangeal
U
وابسته به استخوان انگشت یاپنجه
sacrosciatic
U
وابسته به استخوان خاجی وچاربند
osteoplastic
U
وابسته به روش جراحی ترمیمی استخوان
hyprostosis
U
رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
laryngological
U
وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hydrologic
U
وابسته به اب شناسی
craniological
U
وابسته به جمجمه شناسی
herpetological
U
وابسته بخزنده شناسی
archeological
U
وابسته به باستان شناسی
geologic
U
وابسته به زمین شناسی
numismatic
U
وابسته به سکه شناسی
ontogenetic
U
وابسته به رشد شناسی
toxicologic
U
وابسته به زهر شناسی
petrologic
U
وابسته به سنگ شناسی
ontological
U
وابسته به هستی شناسی
sociologic
U
وابسته به انسگان شناسی
archaeological
U
وابسته به باستان شناسی
conchological
U
وابسته بصدف شناسی
oncologic
U
وابسته به غده شناسی
sociological
U
وابسته به جامعه شناسی
immunologic
U
وابسته به ایمنی شناسی
odontological
U
وابسته بدندان شناسی
hypnological
U
وابسته به خواب شناسی
toxicol gical
U
وابسته به زهر شناسی
pathologic
U
وابسته به اسیب شناسی
histological
U
وابسته به بافت شناسی
volcanologic
U
وابسته به اتشفشان شناسی
teleologic
U
وابسته به پایان شناسی
ichthyological
U
وابسته به ماهی شناسی
paleontological
U
وابسته به دیرین شناسی
linguistically
U
وابسته به زبان شناسی
histologic
U
وابسته به بافت شناسی
geological
U
وابسته به زمین شناسی
ornithologic
U
وابسته به پرنده شناسی
lithologic
U
وابسته به سنگ شناسی
ornithological
U
وابسته به پرنده شناسی
orographic
U
وابسته به کوه شناسی
orological
U
وابسته بکوه شناسی
phenomenological
U
وابسته به پدیده شناسی
kinematical
U
وابسته به جنبش شناسی
linguistic
U
وابسته به زبان شناسی
therapeutic
U
وابسته به درمان شناسی
botanical
U
وابسته به گیاه شناسی
zoological
U
وابسته به جانور شناسی حیوان
synecologic
U
وابسته به بوم شناسی گروهی
phytopathologic
U
وابسته به اسیب شناسی گیاهان
bionic
U
وابسته به زیست سازه شناسی
sociologic
U
وابسته بجامعه شناسی انسگانی
hymnologic
U
وابسته به سرود شناسی یاسرود سازی
zoographical
U
وابسته به جانور شناسی تطبیقی و توصیفی
permian
U
وابسته بدوره زمین شناسی پرمیان
zoographic
U
وابسته به جانور شناسی تطبیقی و توصیفی
astrologic
U
وابسته به نجوم بینی یا طالع شناسی
philogical
U
وابسته به علم زبان یا لغت شناسی
physiognomonic
U
تشخیس دهنده وابسته به قیافه شناسی
biologic
U
وابسته بعلم حیات یا زندگی شناسی
physiognomic
U
وابسته به قیافه شناسی سیما شناس
anthropological
U
وابسته بانسان شناسی مربوط بطبیعت انسانی
phonological
U
وابسته به صوت شناسی یادگرگونی صدا در زبان
archeologic
U
وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
mesozoic
U
وابسته بدوره زمین شناسی بین " پرمیان " و " دوره سوم "
neozoic
U
وابسته بعهد زمین شناسی که از پایان دوره مسوزوئیک تا امروزه است
green stick
U
شکستگی استخوان درکودکان بدان گونه که یک سوی استخوان شکسته سو
paleozoic
U
وابسته به عهدی از زمین شناسی که از اغازدوره کامبریان تا اوایل دوره پرمیان طول کشیده
osteotomy
U
برش استخوان و جداکردن و خارج کردن قسمتی از استخوان
zygoma
U
استخوان قوس وجنه استخوان گونه
astragalus
U
استخوان قوزک یا اشتالنگ استخوان کعب
syynostosis
U
ترکیب دو استخوان وتکمیل استخوان واحدی
holocene
U
وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
condyle
U
مهره استخوان- برامدگی استخوان
periosteum
U
پوشش استخوان ضریع استخوان
ischium
U
استخوان ورک استخوان نشیمنگاهی
ophthalmological
U
وابسته به چشم شناسی یاناخوشیهای چشم
occiput
U
استخوان قمحدوه استخوان پس سر
vomer
U
استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
entomology
U
حشره شناسی
[حشره شناسی]
[جانور شناسی]
[رشته دانشگاهی]
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
psychbiology
U
علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
bionomics
U
زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
philology
U
زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
lateral meniscus
U
منیسک خارجی
[کالبد شناسی]
[زیست شناسی]
immunogenetics
U
رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
karyology
U
هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
zoo ecology
U
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
kinematics
U
حرکت شناسی جنبش شناسی
typology
U
گونه شناسی نوع شناسی
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
ornithology
U
پرنده شناسی
[جانور شناسی]
[پرنده شناسی]
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
pathologically
U
از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
oenology
U
می شناسی شراب شناسی
ossicle
U
استخوان چه
jawbones
U
استخوان فک
jawbone
U
استخوان فک
osteotome
U
استخوان بر
bone
U
استخوان
natchbone
U
استخوان
fleshy
U
بی استخوان
fleshiest
U
بی استخوان
boning
U
استخوان
boneless
U
بی استخوان
bones
U
استخوان
boned
U
استخوان
tarsus
U
استخوان مچ پا
fleshier
U
بی استخوان
psychologically
U
از لحاظ روان شناسی ازروی روان شناسی
reckets
U
ملاست استخوان
osteogenesis
U
تشکیل استخوان
reckets
U
نرمی استخوان
osteography
U
شرح استخوان ها
osteoid
U
استخوان وار
fish bone
U
استخوان ماهی
stirrup
U
استخوان رکابی
bone marrow
U
مغز استخوان
osteologist
U
استخوان شناس
reckets
U
استخوان نرمی
marrows
U
مغز استخوان
hammer
U
استخوان چکشی
carcse
U
استخوان بندی
marrow
U
مغز استخوان
osteogenesis
U
پیدایش استخوان
osteal
U
شبیه استخوان
scalping iron
U
استخوان تراش
osteitis
U
ورم استخوان
hammers
U
استخوان چکشی
osteitis
U
اماس استخوان
hammered
U
استخوان چکشی
ossific
U
استخوان ساز
carcass
U
استخوان بندی
stirrups
U
استخوان رکابی
xyster
U
استخوان تراش
fractures
U
شکستگی استخوان
ossification
U
تشکیل استخوان
osteomalacia
U
نرمی استخوان
osteomalacia
U
ملاست استخوان
ostosis
U
استخوان سازی
skeleton
U
استخوان بندی
caries
U
پوسیدگی استخوان
ethmoid
U
استخوان پرویزنی
ethmoid
U
استخوان غربالی
parietal
U
استخوان اهیانه
pubis
U
استخوان شرمگاه
rickety
U
نرم استخوان
jawbone
U
استخوان ارواره
shinbone
U
استخوان قلم پا
jawbones
U
استخوان ارواره
palating
U
استخوان کام
frontal bone
U
استخوان پیشانی
hulking
U
درشت استخوان
fracturing
U
شکستگی استخوان
foot bone
U
خرده استخوان پا
raspatory
U
استخوان ساب
raspatory
U
استخوان تراش
metacarpal
U
استخوان کف دست
anvil
U
استخوان سندانی
anvils
U
استخوان سندانی
skeletons
U
استخوان بندی
osteoma
U
ورم استخوان
kneecap
U
استخوان کشگک
exostosis
U
برامدگی استخوان
kneecaps
U
استخوان کشگک
fracture
U
شکستگی استخوان
fractured
U
شکستگی استخوان
epiphysis
U
شاخ استخوان
humeeerus
U
استخوان عضد
cannon bone
U
استخوان ساق پا
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com