Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
skeletal
U
وابسته به استخوان بندی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
framework
U
استخوان بندی
structuring
U
استخوان بندی
skeletons
U
استخوان بندی
skeleton
U
استخوان بندی
carcse
U
استخوان بندی
carcass
U
استخوان بندی
carcases
U
استخوان بندی
carcass
U
استخوان بندی
structures
U
استخوان بندی
structure
U
استخوان بندی
skelton
U
استخوان بندی
frameworks
U
استخوان بندی
carcasses
U
استخوان بندی
anatomies
U
ساختمان استخوان بندی
frame
U
استاتور استخوان بندی
joint of the foot
U
قوزک پا
[استخوان بندی]
anatomy
U
ساختمان استخوان بندی
joint of the foot
U
قوزک
[استخوان بندی]
ankle joint
U
قوزک
[استخوان بندی]
force structure
U
استخوان بندی یکان
corallite
U
استخوان بندی مرجانی
exo skeleton
U
استخوان بندی برونی
exoskeleton
U
استخوان بندی خارجی
skeletons
U
استخوان بندی ساختمان
skeleton
U
استخوان بندی ساختمان
skeletal
U
مربوط به استخوان بندی
ankle joint
U
قوزک پا
[استخوان بندی]
carcase
U
استخوان بندی اسکلت ساختمان
skeletonize
U
بشکل استخوان بندی دراوردن
bone
U
استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
boning
U
استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
endoskeleton
U
استخوان بندی درونی حیوان
structural joints
U
درزهای استخوان بندی ساختمان
bones
U
استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
boned
U
استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
osteologic
U
وابسته به استخوان شناسی
myelogenic
U
وابسته بمغز استخوان
submaxilla
U
وابسته به استخوان فک پایین
polyzoarium
U
کلنی مرجانی یا استخوان بندی حافظ ان
frameworks
U
استخوان بندی قالب چهار دیواری
framework
U
استخوان بندی قالب چهار دیواری
ilial
U
وابسته به استخوان لگن خاصره
iliac
U
وابسته به استخوان لگن خاصره
sacrosciatic
U
وابسته به استخوان خاجی وچاربند
phalangeal
U
وابسته به استخوان انگشت یاپنجه
nasoethmoidal
U
وابسته به بینی و استخوان غربالی
nerve bundle
U
دسته ای از رشته عصبی
[ساختمان استخوان بندی ]
nerve fascicle
U
دسته ای از رشته عصبی
[ساختمان استخوان بندی ]
osteoplastic
U
وابسته به روش جراحی ترمیمی استخوان
hyprostosis
U
رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
cingulum bundle
U
دسته ای از رشته عصبی در مغز
[ساختمان استخوان بندی ]
cingulum
U
دسته ای از رشته عصبی در مغز
[ساختمان استخوان بندی ]
green stick
U
شکستگی استخوان درکودکان بدان گونه که یک سوی استخوان شکسته سو
osteotomy
U
برش استخوان و جداکردن و خارج کردن قسمتی از استخوان
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
zygoma
U
استخوان قوس وجنه استخوان گونه
astragalus
U
استخوان قوزک یا اشتالنگ استخوان کعب
syynostosis
U
ترکیب دو استخوان وتکمیل استخوان واحدی
condyle
U
مهره استخوان- برامدگی استخوان
periosteum
U
پوشش استخوان ضریع استخوان
ischium
U
استخوان ورک استخوان نشیمنگاهی
occiput
U
استخوان قمحدوه استخوان پس سر
vomer
U
استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
evaluation rating
U
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
word warp
U
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
rating
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification
U
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
ratings
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
telescopic
U
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging
U
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification
U
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
lineaments
U
طرح بندی صورت بندی
laggin
U
اب بندی کردن اب بندی ناوها
lineament
U
طرح بندی صورت بندی
classifications
U
طبقه بندی رده بندی
wording
U
جمله بندی کلمه بندی
classification
U
طبقه بندی رده بندی
downgrading
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade
U
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
gift wrap
U
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
security classification
U
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
line astern
U
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
declassification
U
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation
U
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
fleshy
U
بی استخوان
tarsus
U
استخوان مچ پا
ossicle
U
استخوان چه
fleshier
U
بی استخوان
fleshiest
U
بی استخوان
bone
U
استخوان
osteotome
U
استخوان بر
boned
U
استخوان
boneless
U
بی استخوان
natchbone
U
استخوان
jawbones
U
استخوان فک
boning
U
استخوان
jawbone
U
استخوان فک
bones
U
استخوان
transparently
U
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparent
U
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
dislocation
U
دررفتگی استخوان
To set a bone.
U
استخوان جا انداختن
luxation
U
در رفتگی استخوان
ilium
U
استخوان حرقفی
boney
U
استخوان دار
femora
U
استخوان ران
femurs
U
استخوان ران
the humeral bone
U
استخوان بازو
femur
U
استخوان ران
illium
U
استخوان حرقفی
bony
U
استخوان دار
funny bones
U
استخوان ارنج
osteomalacia
U
ملاست استخوان
incus
U
استخوان سندانی
tarsometatarsus
U
استخوان مچ پاواستخوان کف پا
huckle bone
U
استخوان لگن
patella
U
استخوان کشکک
rickets
U
نرمی استخوان استخوان نرمی
patellae
U
استخوان کشکک
humeeerus
U
استخوان بازو
hyperostosis
U
برامدگی استخوان
hyoid bone
U
استخوان لامی
thighbone
U
استخوان ران
humeeerus
U
استخوان عضد
thigh bone
U
استخوان ران
the humeral bone
U
استخوان عضد
huckle bone
U
استخوان چاربند
merrythought
U
استخوان جناغ
wishbone
U
استخوان جناق
temporal bone
U
استخوان گیجگاه
pith
U
مخ استخوان اهمیت
shinbone
U
استخوان قلم پا
ostosis
U
استخوان سازی
anvils
U
استخوان سندانی
skull and crossbones
U
جمجمه و دو استخوان
metacarpal
U
استخوان کف دست
ossification
U
تشکیل استخوان
anvil
U
استخوان سندانی
wishbones
U
استخوان جناق
stirrup
U
استخوان رکابی
osteogenesis
U
تشکیل استخوان
shoulder blade
U
استخوان شانه
shoulder blades
U
استخوان شانه
cheekbone
U
استخوان گونه
cheekbones
U
استخوان گونه
ckeek bone
U
استخوان گونه
zygomatic bone
U
استخوان گونه
scapula
U
استخوان کتف
scapulas
U
استخوان کتف
blade
U
استخوان پهن
bonemeal
U
استخوان کوبیده
osteal
U
شبیه استخوان
maxillary bone
U
استخوان ارواره
osteography
U
شرح استخوان ها
osteoid
U
استخوان وار
osteitis
U
ورم استخوان
humeruses
U
استخوان عضله
osteogenesis
U
پیدایش استخوان
bonemeal
U
آرد استخوان
bonemeal
U
گرد استخوان
palating
U
استخوان کام
zygomatic
U
استخوان گونه
parietal
U
استخوان اهیانه
knucklebone
U
استخوان قوزک
kneepan
U
استخوان کشگک
osteitis
U
اماس استخوان
humeri
U
استخوان بازو
humeri
U
استخوان عضله
humerus
U
استخوان بازو
humerus
U
استخوان عضله
humeruses
U
استخوان بازو
jawbones
U
استخوان ارواره
jawbone
U
استخوان ارواره
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com