English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
prognostic U وابسته به اثار اتی وپیش بینی مرض
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
archeologic U وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
rhinal U وابسته به بینی
nasolabial U وابسته به لب و بینی
nasal U وابسته به بینی
nassal U وابسته به بینی
rhiopharyngeal U وابسته به بینی وگلوگاه
nasofrontal U وابسته به بینی و پیشانی
gastroscopic U وابسته بمعده بینی
narial U وابسته به سوراخ بینی
nasopalatal U وابسته بکام و بینی
oculonasal U وابسته بچشم و بینی
previsionary U وابسته به پیش بینی
previsional U وابسته به پیش بینی
nasopalatine U وابسته بکام و بینی
animalcular U وابسته به جانوران ذره بینی
nasoethmoidal U وابسته به بینی و استخوان غربالی
astrologic U وابسته به نجوم بینی یا طالع شناسی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
reciprocating U پس وپیش رو
backward and f. U پس وپیش
to and fro U پس وپیش
teeters U پس وپیش رفتن
transposition U پس وپیش سازی
teetering U پس وپیش رفتن
rearrngement U پس وپیش سازی
slides U پس وپیش رونده
slide U پس وپیش رونده
teetered U پس وپیش رفتن
teeter U پس وپیش رفتن
Back and forth. U پس وپیش ( جلو وعقب )
To be between the devil and the deep blue sea. U راه پس وپیش نداشتن
transposal U پس وپیش سازی تقدیم وتاخیر جابجاشدگی
write off <idiom> U پذیرش خسارت وپیش از آن نگران نبودن
snub-nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pug nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
remnants U اثار
tracks U اثار
tracked U اثار
remnant U اثار
remains U اثار
track U اثار
indications U اثار
poetical works U اثار شعری
relics U اثار مقدس
ancient relics U اثار باستانی
relic U اثار مقدس
consequence of a sale U اثار بیع
relativistic effects U اثار نسبیتی
growth effects U اثار رشد
natural phenomena U اثار طبیعی
reliquix U اثار باقیمانده
mammaliferous U دارای اثار پستانداران
summa U اثار دانش بشری
juvenilia U اثار دوره جوانی
reliquix U اثار برگ خشگیده برساقه
physiography U مبحث اثار وپدیدههای طبیعی
epigone U مقلد اثار ادبی و هنری
septum U حفرههای بینی پره بینی
vandalized U اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
plagiarised U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
vandalised U اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
plagiarizing U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarizes U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
vandalizes U اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
plagiarized U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
cognoscente U متخصص در اثار هنری عتیقه شناس
vandalizing U اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
plagiarize U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarises U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarising U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
vandalising U اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalises U اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
plagiary U سارق اثار ادبی و هنری دیگران
vandalize U اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
plagiarist U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
time capsule U محفظه محتوی اثار تاریخی وفرهنگی
reliquary U فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
local colour U نمایش جا و زبان و عادات محلی در اثار ادبی
prehistorian U مورخی که اثار ما قبل تاریخ را خوب میداند
reliquaries U فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
humanist U دانشجوی رشته انسانیت یا ادبیات و اثار باستانی یونان و روم
top U روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
guided propagation U تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
permute U پس وپیش کردن قلب کردن
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
vomer U استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
anaglyph U عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
weather forecasts U پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
anticipated stock losses U تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
weather forecast U پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
scholiast U مفسر مفسر اثار ادبی کهن
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
predicting interval U فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
clean weapon U جنگ افزار اتمی کم ریزش جنگ اتمی که اثار باقیه کم داشته باشد
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associating U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
utopiannism U اعتقاد به مدینه فاضله روش فکری افلاطون فرانسیس بیکن سر توماس مور و ..... که در اثار خودجامعهای با تاسیسات مطلوب و افراد بی عیب و درحد کمال مطلوب ایجاد و ان را به عنوان الگویی برای جوامع جهان معرفی کرده اند
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
pecker U بینی
snivel U اب بینی
sniveled U اب بینی
sniveling U اب بینی
snivels U اب بینی
snivelled U اب بینی
nasally U از بینی
snivelling U اب بینی
graphology U خط بینی
cross eye U کج بینی
night bilndness U شب بینی
snot U اب بینی
chiromancy U کف بینی
rheum U اب بینی
nose U بینی
the handle of the face U بینی
snoot U بینی
rhinologist U بینی
mucus of the nose U اب بینی
noses U بینی
neb U بینی
cross eye U دو بینی
double vision U دو بینی
hand reading U کف بینی
nozzles U بینی
palmistry U کف بینی
nozzle U بینی
nasiform U بینی شکل
strology U زایجه بینی
paranasal U نزدیک بینی
to read people's hands U کف بینی کردن
nasion U بیخ بینی
nasality U وابستگی به بینی
nares U مجراهای بینی
nasitis U اماس بینی
augury U پیش بینی
precautions U پیش بینی
nasal U مربوط به بینی
the two nostrils U دو سوراخ بینی
myopia U نزدیک بینی
subtility U باریک بینی
telegnosis U غیب بینی
flat nosed U پهن بینی
nasute U گنده بینی
auguries U پیش بینی
nasoscope U بینی بین
astrology U اختر بینی
megalomania U خودبزرگ بینی
astrology U طالع بینی
the tip of the nose U نوک بینی
nasology U مبحث بینی
to blow nose U گرفتن بینی
nearsightedness U نزدیک بینی
prevision U پیش بینی
scintillating scotoma U اخگر بینی
cautions U پیش بینی
cautioning U پیش بینی
cautioned U پیش بینی
caution U پیش بینی
perspicuity U تیز بینی
perspicuity U روشن بینی
expectation U پیش بینی
expectations U پیش بینی
perdict U پیش بینی
self imprtance U خود بینی
ozena U قرحه بینی
outsight U فاهر بینی
outsight U برون بینی
astronomy U طالع بینی
otoscopy U گوش بینی
noses U بینی اسب
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com