English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
transitional U وابسته بمرحله تغییریاانتقال
transitionary U وابسته بمرحله تغییریاانتقال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
preoperative U وابسته بمرحله پیش از عمل
finalised U بمرحله نهایی رساندن
finalizing U بمرحله نهایی رساندن
finalising U بمرحله نهایی رساندن
finalize U بمرحله نهایی رساندن
finalized U بمرحله نهایی رساندن
finalizes U بمرحله نهایی رساندن
finalises U بمرحله نهایی رساندن
The plan is now in action ( underway ) . U طرح اکنون بمرحله عمل درآمده است
semifinalist U کسیکه بمرحله مسابقات نیمه نهایی رسیده
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associate U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
contingent U وابسته
federates U وابسته
correspondent U وابسته
affiliating U وابسته
correspondents U وابسته
monitorial U وابسته به
diphtheric U وابسته به
aquatic U وابسته به اب
of kin U وابسته
germane U وابسته
dependent U وابسته
federating U وابسته
comprador U وابسته
belonging U وابسته ها
elysian U وابسته به
hanger on U وابسته
subordinate U وابسته
subordinated U وابسته
subordinates U وابسته
subordinating U وابسته
syncop U وابسته به غش
attributable U وابسته به
contingents U وابسته
congenerous U وابسته
febile U وابسته به تب
affiliate U وابسته
commissarial U وابسته به
levitical U وابسته به
affiliates U وابسته
thereof=of that U وابسته به ان
pyrexic U وابسته به تب
pyrexial U وابسته به تب
cantabrigian U وابسته به
pyretic U وابسته به تب
interdependent U وابسته
thereof U وابسته به ان
appurtenant U وابسته
pertianing U وابسته
relative U وابسته
riverrine U وابسته به
plantar U وابسته به کف پا
attache U وابسته
akin U وابسته
adjectives U وابسته
adjective U وابسته
wedded U وابسته
pertinent U وابسته
relevant U وابسته
related U وابسته
federated U وابسته
federate U وابسته
tuitionary U وابسته به
cephalic U وابسته به سر
pertaining U وابسته
carpal U وابسته به مچ
elfin U وابسته به جن
israelitish U وابسته به
attendant U وابسته
sexual organs U وابسته به
affiliated U وابسته
dependants U وابسته
attendants U وابسته
attached U وابسته
dependant U وابسته
messianic U وابسته به
air attache U وابسته هوایی
piscatory U وابسته به صیدماهی
adipic U وابسته به چربی
piscatory U وابسته به ماهیگیری
aerological U وابسته بهواشناسی
aesculapian U وابسته به دارگونه طب
affiliated company U شرکت وابسته
acoustical U وابسته به شنوایی
piscatorial U وابسته به صیدماهی
pharyngal U وابسته به گلوگاه
pharisaic U وابسته به فریسی
petrologic U وابسته به سنگ
petiolar U وابسته به برگدم
archimedean U وابسته به ارشمیدس
peruvian U وابسته به پرو
army attache U وابسته نظامی
army attache U وابسته زمینی
associated company U شرکت وابسته
perigean U وابسته به حضیضی
aortic U وابسته بشاهرگ
aortal U وابسته بشاهرگ
piscatorial U وابسته به ماهیگیری
altitudinal U وابسته به اوج
perlitic U وابسته به مروارید
analphabetic U وابسته به بیسوادی
anginal U وابسته به گلودرد
photic U وابسته به تولیدنور
photic U وابسته به نوروروشنایی
antichristian U وابسته به دجال
nassal U وابسته به بینی
aesthetic U وابسته به زیبایی
astronautical U وابسته به فضانوردان
aesthetically U وابسته به زیبایی
vital U وابسته بزندگی
vital U وابسته به زندگی
investigatory U وابسته به رسیدگی
pythian U وابسته به "اپولو"
pyrrhic U وابسته به " پیروس "
scientific U وابسته بعلم
pubertal U وابسته به بلوغ
puberal U وابسته به بلوغ
psychologic U وابسته به روانشناسی
municipal U وابسته بشهرداری
seminal U وابسته به منی
provencal U وابسته بشهر
compunctious U وابسته به پشیمانی
ethnic U وابسته به نژادشناسی
ethnicity U وابسته به نژادشناسی
promethean U وابسته به پرومیتوس
human U وابسته بانسان
menstrual U وابسته به قاعده گی
pygmaean U وابسته به پیگمی ها
pygmean U وابسته به پیگمی ها
cosmic U وابسته بگیتی
rhinal U وابسته به بینی
jugular U وابسته بوریدوداجی
jugulars U وابسته بوریدوداجی
matrimonial U وابسته به عروسی
oracular U وابسته به وحی
surgical U وابسته به جراحی
rectorial U وابسته به rector
rectal U وابسته به مقعد
photographic U وابسته به عکاسی
solar U وابسته بخورشید
ranine U وابسته به وزغ
radio ulnar U وابسته به زندبالاوزندپائین
radio carpal U وابسته به زندبالاومچ
homicidal U وابسته به ادمکشی
psychiatric U وابسته به روانپزشکی
porcine U وابسته بخوک
programmatic U وابسته به پروگرام
structural U وابسته به ساختمان
structural U وابسته به بنا
naval U وابسته به کشتی
maritime U وابسته بدریانوردی
marine U وابسته به دریانوردی
marines U وابسته به دریانوردی
connubial U وابسته به زناشویی
materialistic U وابسته به مادیات
paralytic U وابسته به فلج
paralytics U وابسته به فلج
pocky U وابسته به ابله
generic U وابسته به تیره
plumbous U وابسته به سرب
landed U وابسته بزمین
pleural U وابسته به شامه شش
platinic U وابسته به پلاتین
emotive U وابسته به احساسات
pancreatic U وابسته به لوزالمعده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com