English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
biologic U وابسته بعلم حیات یا زندگی شناسی
archeologic U وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
scientific U وابسته بعلم
moral U وابسته بعلم اخلاق
pedagogical U وابسته بعلم اموزش
metaphsical U وابسته بعلم ماورا
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
thermodynamic U وابسته بعلم ترمودینامیک دماپویا
gastronomical U وابسته بعلم خوب خوردن
psychophysical U وابسته بعلم روابط میان تن وروان
rhetoric U وابسته بعلم بدیع یامعانی بیان
geodesical U وابسته بعلم زمین پیمایی درسطح کره
ethnological U وابسته به نژادشناسی مربوط بعلم طوایف بشر
metaphysical U وابسته بعلم ماوراء طبیعی علوم معقول
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
dialectics U منطق جدلی
philological U وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
dialectology U علم منطق جدلی
bacteriologic U مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
hydrologic U وابسته به اب شناسی
neurologic U وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
ornithological U وابسته به پرنده شناسی
conchological U وابسته بصدف شناسی
ornithologic U وابسته به پرنده شناسی
sociologic U وابسته به انسگان شناسی
therapeutic U وابسته به درمان شناسی
volcanologic U وابسته به اتشفشان شناسی
linguistic U وابسته به زبان شناسی
numismatic U وابسته به سکه شناسی
odontological U وابسته بدندان شناسی
sociological U وابسته به جامعه شناسی
oncologic U وابسته به غده شناسی
ontogenetic U وابسته به رشد شناسی
herpetological U وابسته بخزنده شناسی
ontological U وابسته به هستی شناسی
histologic U وابسته به بافت شناسی
histological U وابسته به بافت شناسی
geological U وابسته به زمین شناسی
linguistically U وابسته به زبان شناسی
geologic U وابسته به زمین شناسی
orographic U وابسته به کوه شناسی
orological U وابسته بکوه شناسی
archaeological U وابسته به باستان شناسی
petrologic U وابسته به سنگ شناسی
phenomenological U وابسته به پدیده شناسی
osteologic U وابسته به استخوان شناسی
teleologic U وابسته به پایان شناسی
lithologic U وابسته به سنگ شناسی
toxicol gical U وابسته به زهر شناسی
toxicologic U وابسته به زهر شناسی
kinematical U وابسته به جنبش شناسی
archeological U وابسته به باستان شناسی
craniological U وابسته به جمجمه شناسی
immunologic U وابسته به ایمنی شناسی
ichthyological U وابسته به ماهی شناسی
hypnological U وابسته به خواب شناسی
botanical U وابسته به گیاه شناسی
paleontological U وابسته به دیرین شناسی
pathologic U وابسته به اسیب شناسی
bionic U وابسته به زیست سازه شناسی
sociologic U وابسته بجامعه شناسی انسگانی
zoological U وابسته به جانور شناسی حیوان
synecologic U وابسته به بوم شناسی گروهی
phytopathologic U وابسته به اسیب شناسی گیاهان
hymnologic U وابسته به سرود شناسی یاسرود سازی
physiognomonic U تشخیس دهنده وابسته به قیافه شناسی
physiognomic U وابسته به قیافه شناسی سیما شناس
zoographical U وابسته به جانور شناسی تطبیقی و توصیفی
zoographic U وابسته به جانور شناسی تطبیقی و توصیفی
permian U وابسته بدوره زمین شناسی پرمیان
astrologic U وابسته به نجوم بینی یا طالع شناسی
philogical U وابسته به علم زبان یا لغت شناسی
anthropological U وابسته بانسان شناسی مربوط بطبیعت انسانی
phonological U وابسته به صوت شناسی یادگرگونی صدا در زبان
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectology U گویش شناسی
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
laryngological U وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
mesozoic U وابسته بدوره زمین شناسی بین " پرمیان " و " دوره سوم "
neozoic U وابسته بعهد زمین شناسی که از پایان دوره مسوزوئیک تا امروزه است
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
geogonostical U مربوط بعلم زمین شناسی
geogonostic U مربوط بعلم زمین شناسی
paleozoic U وابسته به عهدی از زمین شناسی که از اغازدوره کامبریان تا اوایل دوره پرمیان طول کشیده
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
holocene U وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
ophthalmological U وابسته به چشم شناسی یاناخوشیهای چشم
associate U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
propositional calculus U منطق گزاره ای [ریاضی] [منطق]
organum U کتاب منطق منطق ارسطو
pertaining U وابسته
thereof=of that U وابسته به ان
germane U وابسته
thereof U وابسته به ان
of kin U وابسته
sexual organs U وابسته به
tuitionary U وابسته به
federate U وابسته
federating U وابسته
israelitish U وابسته به
appurtenant U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
elfin U وابسته به جن
federates U وابسته
dependant U وابسته
dependants U وابسته
levitical U وابسته به
federated U وابسته
monitorial U وابسته به
pertinent U وابسته
aquatic U وابسته به اب
adjectives U وابسته
adjective U وابسته
related U وابسته
affiliating U وابسته
affiliates U وابسته
interdependent U وابسته
pyrexic U وابسته به تب
akin U وابسته
pyrexial U وابسته به تب
dependent U وابسته
riverrine U وابسته به
syncop U وابسته به غش
belonging U وابسته ها
attendant U وابسته
attendants U وابسته
affiliated U وابسته
attached U وابسته
pertianing U وابسته
pyretic U وابسته به تب
affiliate U وابسته
cephalic U وابسته به سر
elysian U وابسته به
subordinated U وابسته
subordinates U وابسته
wedded U وابسته
febile U وابسته به تب
correspondents U وابسته
messianic U وابسته به
relevant U وابسته
diphtheric U وابسته به
relative U وابسته
attributable U وابسته به
correspondent U وابسته
subordinate U وابسته
subordinating U وابسته
contingent U وابسته
carpal U وابسته به مچ
comprador U وابسته
contingents U وابسته
attache U وابسته
cantabrigian U وابسته به
commissarial U وابسته به
congenerous U وابسته
hanger on U وابسته
ornithic U وابسته به مرغان
floricultural U وابسته به گلکاری
folkish U وابسته به فولکلور
compunctious U وابسته به پشیمانی
clitoric U وابسته به چوچوله
faunistic U وابسته به جانوران
facultative U وابسته به faculty
clerkly U وابسته به کشیش
onomastic U وابسته به اسم
folklorish U وابسته به فولکلور
non self maintained discharge U تخلیه وابسته
fetal U وابسته به جنین
aesthetic U وابسته به زیبایی
commercial attache U وابسته تجاری
far eastern U وابسته بخاوردور
aesthetically U وابسته به زیبایی
commercial attache U وابسته تجارتی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com