English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
metaphsical U وابسته بعلم ماورا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
ultra U :پیشوندیست بمعنی " ماورا" وماورا فضا" و ماورا حدودوثغور" و برتراز" و"مافوق "و "فرا"
scientific U وابسته بعلم
pedagogical U وابسته بعلم اموزش
moral U وابسته بعلم اخلاق
gastronomical U وابسته بعلم خوب خوردن
thermodynamic U وابسته بعلم ترمودینامیک دماپویا
rhetoric U وابسته بعلم بدیع یامعانی بیان
psychophysical U وابسته بعلم روابط میان تن وروان
biologic U وابسته بعلم حیات یا زندگی شناسی
geodesical U وابسته بعلم زمین پیمایی درسطح کره
metaphysical U وابسته بعلم ماوراء طبیعی علوم معقول
ethnological U وابسته به نژادشناسی مربوط بعلم طوایف بشر
archeologic U وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
metagnostics U فلسفه ماورا
ultra violet U ماورا بنفش
ultramundane U ماورا منظومه شمسی
ultramundane U ماورا جهان ماوراگیتی
unknowingly U ندانسته ماورا تجربیات انسانی
unknowing U ندانسته ماورا تجربیات انسانی
ultraviolet U ایجاد شده بوسیله اشعه ماورا بنفش یافرابنفش
geogonostic U مربوط بعلم زمین شناسی
geogonostical U مربوط بعلم زمین شناسی
ballistic U مربوط بعلم حرکت اجسامی که درهوا پرتاپ میشوند
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associated U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
pyrexic U وابسته به تب
affiliates U وابسته
riverrine U وابسته به
commissarial U وابسته به
affiliate U وابسته
affiliated U وابسته
appurtenant U وابسته
comprador U وابسته
subordinate U وابسته
syncop U وابسته به غش
adjective U وابسته
subordinated U وابسته
subordinates U وابسته
affiliating U وابسته
pyrexial U وابسته به تب
cantabrigian U وابسته به
elfin U وابسته به جن
dependant U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
dependants U وابسته
thereof=of that U وابسته به ان
pertaining U وابسته
aquatic U وابسته به اب
attendants U وابسته
pyretic U وابسته به تب
congenerous U وابسته
attendant U وابسته
attache U وابسته
hanger on U وابسته
federated U وابسته
levitical U وابسته به
israelitish U وابسته به
cephalic U وابسته به سر
federating U وابسته
elysian U وابسته به
adjectives U وابسته
messianic U وابسته به
sexual organs U وابسته به
relative U وابسته
dependent U وابسته
of kin U وابسته
diphtheric U وابسته به
thereof U وابسته به ان
febile U وابسته به تب
belonging U وابسته ها
germane U وابسته
tuitionary U وابسته به
carpal U وابسته به مچ
akin U وابسته
monitorial U وابسته به
attributable U وابسته به
related U وابسته
pertinent U وابسته
contingents U وابسته
contingent U وابسته
interdependent U وابسته
subordinating U وابسته
pertianing U وابسته
correspondents U وابسته
correspondent U وابسته
federate U وابسته
relevant U وابسته
federates U وابسته
attached U وابسته
wedded U وابسته
commercial attache U وابسته تجاری
cloistral U وابسته به صومعه
dominical U وابسته بخداوند
dipteran U وابسته به دوبالان
subunits U یکانهای وابسته
commercial attache U وابسته بازرگانی
communistic U وابسته بکمونیسم
stomatal U وابسته به دهان
dramaturgic U وابسته به فن نمایش
swinish U وابسته به خوک
specie U وابسته بسکه
sympathetics U پی یا عصب که وابسته به
soudanese U وابسته به soudan
symphyseal U وابسته به همرویش
eleemosinary U وابسته به صدقه
commercial attache U وابسته تجارتی
diphtheritic U وابسته به خناق
dioecious U وابسته به مگ س گیران
corneal U وابسته به قرنیه
deathy U وابسته بمردن
hypochondriacal U وابسته به تهیگاه
cufic U وابسته به کوفه
cuticular U وابسته به پوست
darky U وابسته به نژادسیاه
stimulus bound U محرک- وابسته
dependant variable U متغیر وابسته
stomatic U وابسته بدهان
cycloidal U وابسته به دایره
deltaic U وابسته به دلتا
subordinate class U طبقه وابسته
compunctious U وابسته به پشیمانی
diametral U وابسته بقطر
diaconal U وابسته بشماس
device dependent U وابسته به دستگاه
dermatic U وابسته به زیرپوست
congestive U وابسته به تراکم
supererogatory U وابسته به بس پردازی
sudanese U وابسته به سودان
dependent variable U متغیر وابسته
cuttural attache U وابسته فرهنگی
clitoric U وابسته به چوچوله
affiliated company U شرکت وابسته
paralytics U وابسته به فلج
paralytic U وابسته به فلج
materialistic U وابسته به مادیات
connubial U وابسته به زناشویی
marines U وابسته به دریانوردی
marine U وابسته به دریانوردی
maritime U وابسته بدریانوردی
naval U وابسته به کشتی
trophic U وابسته بتغذیه
trigonometric U وابسته به مثلثات
generic U وابسته به تیره
aesculapian U وابسته به دارگونه طب
aerological U وابسته بهواشناسی
adipic U وابسته به چربی
acoustical U وابسته به شنوایی
potamic U وابسته به رودها
pancreatic U وابسته به لوزالمعده
emotive U وابسته به احساسات
trachean U وابسته به نای
landed U وابسته بزمین
troy U وابسته به تروا
tubuliferous U وابسته به استکانیان
mission U وابسته به ماموریت
subversion U وابسته به خرابکاری
structurally U وابسته به بنا
structurally U وابسته به ساختمان
structural U وابسته به بنا
humans U وابسته بانسان
human U وابسته بانسان
ethnicity U وابسته به نژادشناسی
ethnic U وابسته به نژادشناسی
seminal U وابسته به منی
social U وابسته بجامعه
planetary U وابسته به سیاره
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com