Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
steric
U
وابسته بطرز استقرار اجزاء اتم در فضا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
reflectional
U
صیقلی وابسته بطرز تفکر
subjective
U
وابسته بطرز تفکر شخص
reflective
U
صیقلی وابسته بطرز تفکر
prepositions
U
استقرار در محل پیش بینی شده استقرار در محل معین شده
preposition
U
استقرار در محل پیش بینی شده استقرار در محل معین شده
in due form
U
بطرز شایسته
colloquially
U
بطرز محاوره
modernly
U
بطرز نوین
pleasingly
U
بطرز خوش
anew
U
بطرز نوین
bonnily
U
بطرز زیبا ودلپذیر
courtly
U
باوقار بطرز چاپلوسانه
courtliest
U
باوقار بطرز چاپلوسانه
courtlier
U
باوقار بطرز چاپلوسانه
modernized
U
بطرز نوینی دراوردن
modernizes
U
بطرز نوینی دراوردن
modernize
U
بطرز نوینی دراوردن
modernizing
U
بطرز نوینی دراوردن
modernises
U
بطرز نوینی دراوردن
modernising
U
بطرز نوینی دراوردن
modernised
U
بطرز نوینی دراوردن
noticeably
U
بطرز قابل ملاحظه
well handled
U
بطرز خوبی مورد عمل قرارگرفته
ingredient
U
اجزاء
ingredients
U
اجزاء
components
U
اجزاء
component
U
اجزاء
mechanisms
U
اجزاء مکانیکی
mechanism
U
اجزاء مکانیکی
electronic components
U
اجزاء الکترونیکی
idle component
U
اجزاء کور
shuttering
U
اجزاء قالببندی
parts list
U
لیست اجزاء
part list
U
فهرست اجزاء
soil separates
U
اجزاء بافت خاک
compositions
U
نسبت اجزاء سازنده
composition
U
نسبت اجزاء سازنده
features of project
U
اجزاء اصلی یک طرح
parts programmer
U
برنامه نویس اجزاء
mechanisms
U
اجزاء متشکله چیزی
mechanism
U
اجزاء متشکله چیزی
colony
U
استقرار
stability
U
استقرار
downloading
U
استقرار
establishment
U
استقرار
establishments
U
استقرار
pitches
U
استقرار
localization
U
استقرار
pitch
U
استقرار
solidification
U
استقرار
installations
U
استقرار
installation
U
استقرار
mounting
U
استقرار
settlement
U
استقرار
settlements
U
استقرار
sessility
U
استقرار
anti drag wire
U
اجزاء بست کاری ساختمانی
lunulate
U
دارای اجزاء هلالی شکل
stationed
U
استقرار یافتن
station
U
استقرار یافتن
crimping groove
U
شیار استقرار
seats
U
سکوی استقرار
stanchion
U
سکوی استقرار
confirmation
U
تثبیت استقرار
delocalization
U
عدم استقرار
yoke
U
دوشاخه استقرار
yoke
U
پایه استقرار
stations
U
استقرار یافتن
seat
U
سکوی استقرار
centralisation
U
استقرار درمرکز
centralization
U
استقرار درمرکز
tent striking
U
فرمان ضد استقرار
permanent emplacement
U
استقرار دایمی
lodgment area
U
منطقه استقرار
posteriori
U
ازراه استقرار
restoration
U
استقرار مجدد
positioning band
U
حلقه استقرار
seated
U
سکوی استقرار
angle of repose
U
زاویه استقرار
reintegration
U
استقرار مجدد
piecemeal
U
به اجزاء ریز تقسیم کردن خردخرد
parse
U
اجزاء وترکیبات جمله را معین کردن
configuration
U
ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
configurations
U
ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
parsed
U
اجزاء وترکیبات جمله را معین کردن
parses
U
اجزاء وترکیبات جمله را معین کردن
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
alt azimuth mounting
U
استقرار سمت- ارتفاعی
lodgment
U
منزل گیری استقرار
lodgement
U
منزل گیری استقرار
seating
U
محل استقرار نشیمن
setting ring
U
حلقه استقرار یا ثبات
angle of repose
U
حداکثر شیب استقرار
downloading utility
U
برنامه کمکی استقرار
set up
U
اماده بکار استقرار
automatic font downloading
U
استقرار خودکار فونت
network topology
U
چگونگی استقرار شبکه
equatorial mounting
U
استقرار معدل النهاری
integration
U
یکی کردن و بهم پیوستن پیوستگی اجزاء
settling rounds
U
تیر استقرار قنداق توپ
location of industry
U
تعیین محل استقرار صنعت
disposition
U
استقرار یکانها و اماد درمنطقه
make up
<idiom>
U
استقرار وسایل تزئین وآرایش
downloadable font
U
فونت قابل استقرار در حافظه
metacenter
U
نقطه استقرار وثبات یاتوازن
anchor line cable
U
کابل استقرار چتردر هواپیما
contrasted
U
اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
design load
U
حداکثر بار یا نیرویی که اجزاء سازهای توانایی ان را دارند
contrasting
U
اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
particularism
U
اعطا استقلال سیاسی به کشورها و اجزاء متشکله یک امپراطوری
contrasts
U
اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
decouple
U
جدا کردن یا قطع ارتباط بین اجزاء یک سیستم
take to pieces
U
پیاده کردن اجزاء ماشین یاکارخانه و مانند اینها
contrast
U
اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
settle
U
مستقر شدن یامستقر کردن استقرار
settles
U
مستقر شدن یامستقر کردن استقرار
gun post
U
سوراخ محل استقرار لوله توپ
cannelure
U
شیار استقرار پوکه روی گلوله
location theory
U
نظریه تعیین محل استقرار صنعت
cannelure
U
شیار استقرار روکش گلوله ثاقب
sponson
U
سکوی استقرار توپ روی برجک
allowance
U
اختلاف یا لقی عمدی بین ابعادو اجزاء جفت شونده
allowances
U
اختلاف یا لقی عمدی بین ابعادو اجزاء جفت شونده
compensator
U
ابزاری برای اندازه گیری اختلاف فار بین اجزاء یک نورپلاریزه
beef up
U
افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
trailer camp
U
محل استقرار ترایلربااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
braced
U
گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
brace
U
گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
trailer park
U
محل استقرار ترایلربا اتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
trailer court
U
محل استقرار ترایلر بااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
rack space
U
محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
gestalt
U
معین بطوریکه اجزاء ان خواص مختصه خودراازطرح و یاشکلی که از این ترکیب بدست اید
blended
U
شکل ایرودینامیکی که در ان اجزاء اصلی بدون هیچ خط یاحد و مرز مشخصی به یکدیگرمتصل میشوند
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
simulation
U
روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
simulations
U
روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
leontief matrix
U
اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
hybrid
U
چیزی که از چندجزء ناجورساخته شده باشدکلمهای که اجزاء ان اززبانهای مختلف تشکیل شده باشد
joggled
U
برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggling
U
برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggles
U
برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggle
U
برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
monocoque
U
ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
staging
U
سوار شدن یا سوار کردن پرسنل در ناو یا هواپیما استقرار موقت
sabot
U
کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
cannibalize
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalised
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalises
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalising
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalized
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizes
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizing
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associating
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
circuitry
U
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
base piece
U
پایه پایه استقرار
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
sexual organs
U
وابسته به
federated
U
وابسته
federate
U
وابسته
contingents
U
وابسته
interdependent
U
وابسته
relative
U
وابسته
subordinating
U
وابسته
federates
U
وابسته
federating
U
وابسته
tuitionary
U
وابسته به
subordinates
U
وابسته
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com