Perdic | وابسته بدوران ماقبل عصرسنگ | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	protolithic U	وابسته بدوران ماقبل عصرسنگ

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	primer U	وابسته بدوران بشر اولیه
	primers U	وابسته بدوران بشر اولیه
	gestation U	حاملگی وابسته بدوران رشد تخم یانطفه
	reindeer U	گوزن شمالی وابسته بدوران کهنه سنگی اروپا
	prehistorical U	پیش تاریخی وابسته به قبل از تاریخ ماقبل تاریخی
	stone a U	عصرسنگ
	eolithic U	متعلق به اغاز عصرسنگ
	rolls U	بدوران انداختن
	rolled U	بدوران انداختن
	roll U	بدوران انداختن
	infantile U	مربوط بدوران کودکی
	parvenus U	تازه بدوران رسیده
	nouveau riche U	تازه بدوران رسیده
	nouveau-riche U	تازه بدوران رسیده
	parvenu U	تازه بدوران رسیده
	nouveaux-riches U	تازه بدوران رسیده
	it turned my head U	سرم را بدوران انداخت یا گیج کرد
	upstart U	تازه بدوران رسیده ادم متکبر
	upstarts U	تازه بدوران رسیده ادم متکبر
	carpetbaggers U	تازه بدوران رسیده وفاسد مسافر خورجین دار
	carpetbagger U	تازه بدوران رسیده وفاسد مسافر خورجین دار
	predecessor U	ماقبل سلف
	precedent U	ماقبل مقدم
	ogygian U	ماقبل تاریخی
	precedents U	ماقبل مقدم
	predecessors U	ماقبل سلف
	postdating U	تاریخ ماقبل
	prehistoric U	ماقبل تاریخی
	penult U	ماقبل اخر
	past U	پیش ماقبل
	postdated U	تاریخ ماقبل
	postdates U	تاریخ ماقبل
	postdate U	تاریخ ماقبل
	the last .but one U	ماقبل اخر
	prehistory U	ماقبل تاریخ
	precapitalism U	ماقبل سرمایه داری
	azoic U	دوران ماقبل تاریخ
	internal rhyme U	قافیه ماقبل اخر
	The prehistoric creatures . U	موجودات ماقبل تاریخ
	postdate U	بتاریخ ماقبل نوشتن
	antepenultimate U	پیش از ماقبل اخر
	postdating U	بتاریخ ماقبل نوشتن
	antepenul U	پیش از ماقبل اخر
	postdates U	بتاریخ ماقبل نوشتن
	postdated U	بتاریخ ماقبل نوشتن
	prehistoric times U	ازمنه ماقبل تاریخ
	A prehistoric fossil. U	یک سنگواره (فسیل ) ماقبل تاریخ
	eozoic U	مربوط به دوره ماقبل کامبرین
	prevocalic U	ماقبل حرف صدا دار
	input reactor U	سلف ورودی پیچک ماقبل
	protohistory U	مطالعه اوضاع ماقبل تاریخی انسان
	mammoth U	فیل بزرگ دوره ماقبل تاریخ
	mammoths U	فیل بزرگ دوره ماقبل تاریخ
	broch U	[ساختار خشکه چینی ماقبل تاریخ]
	cromlech U	ساختمان سنگهای ماقبل تاریخی بشکل تپه
	phallic U	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
	cist U	[قبر ماقبل تاریخ مانند جعبه که اغلب همراه با سنگ نشانه بود.]
	olympian U	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
	bureaucratic U	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
	syzygial U	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
	dialectological U	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
	choral U	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
	subglacial U	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
	telepathic U	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
	vehicular U	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
	sothic U	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
	puritanical U	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
	rectal U	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
	lexicographic U	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
	phylar U	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
	cliquey U	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
	erotic U	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
	kinetic U	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
	monarchic U	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
	cliquy U	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
	supervisory U	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
	zero supperssion U	موقوف کردن صفرها جایگزینی صفرهای ماقبل یک عدد با جای خالی به طوریکه صفرها در موقعیت چاپ عددفاهر نشوند
	penultimate U	یکی به اخر مانده ماقبل اخر
	frontal U	وابسته به پیشانی وابسته بجلو
	sister services U	یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
	zygose U	وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
	lithic U	وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
	prehistory U	ماقبل تاریخ تاریخ قبلی
	Neanderthal U	وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
	morphic U	وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
	hermitical U	وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
	series resistance U	مقاومت ورودی مقاومت سری مقاومت ماقبل
	associate U	وابسته وابسته کردن
	associated U	وابسته وابسته کردن
	associates U	وابسته وابسته کردن
	associating U	وابسته وابسته کردن
	protohistory U	تاریخ ماقبل تاریخ
	popliteal U	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
	poplitaeal U	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
	physico chemical U	وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
	epistemologycal U	وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
	life cycle hypothesis U	فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
	diphtheric U	وابسته به
	attributable U	وابسته به
	pyrexial U	وابسته به تب
	plantar U	وابسته به کف پا
	dependants U	وابسته
	congenerous U	وابسته
	pyretic U	وابسته به تب
	dependant U	وابسته
	attendants U	وابسته
	pyrexic U	وابسته به تب
	elysian U	وابسته به
	federate U	وابسته
	federated U	وابسته
	federates U	وابسته
	federating U	وابسته
	aquatic U	وابسته به اب
	thereof U	وابسته به ان
	levitical U	وابسته به
	affiliates U	وابسته
	affiliated U	وابسته
	affiliate U	وابسته
	related U	وابسته
	monitorial U	وابسته به
	akin U	وابسته
	israelitish U	وابسته به
	attendant U	وابسته
	pertianing U	وابسته
	febile U	وابسته به تب
	elfin U	وابسته به جن
	affiliating U	وابسته
	interdependent U	وابسته
	of kin U	وابسته
	hanger on U	وابسته
	adjective U	وابسته
	adjectives U	وابسته
	pertinent U	وابسته
	attached U	وابسته
	dependent U	وابسته
	messianic U	وابسته به
	thereof=of that U	وابسته به ان
	belonging U	وابسته ها
	subordinate U	وابسته
	subordinated U	وابسته
	subordinates U	وابسته
	subordinating U	وابسته
	carpal U	وابسته به مچ
	cantabrigian U	وابسته به
	pertaining U	وابسته
	correspondent U	وابسته
	correspondents U	وابسته
	relevant U	وابسته
	contingent U	وابسته
	contingents U	وابسته
	syncop U	وابسته به غش
	commissarial U	وابسته به
	relative U	وابسته
	germane U	وابسته
	wedded U	وابسته
	sexual organs U	وابسته به
	tuitionary U	وابسته به
	comprador U	وابسته
	riverrine U	وابسته به
	attache U	وابسته
	appurtenant U	وابسته
	cephalic U	وابسته به سر
	iatric U	وابسته به پزشکی
	icarian U	وابسته به ایکاروس
	air attache U	وابسته هوایی
	altitudinal U	وابسته به اوج
	hematic U	وابسته به خون
	ichthyic U	وابسته به ماهی
	hunnish U	وابسته به هونها
	haemic U	وابسته بخون
	idiographic U	وابسته به مجاز
	affiliated company U	شرکت وابسته
	hypochondriacal U	وابسته به تهیگاه
	hyperbolic U	وابسته به هذلولی
	adipic U	وابسته به چربی
	hydrological U	وابسته به خواص اب
	humnanist U	وابسته به بشردوستی
	negroid U	وابسته به سیاهان
	acoustical U	وابسته به شنوایی
	horatian U	وابسته به هوراس
	hygroscopic U	وابسته به نم نما
	homeric U	وابسته به هومر
	aesculapian U	وابسته به دارگونه طب
	hippocratic U	وابسته به طب بقراط
	hydrologic U	وابسته به اب شناسی
	degenerative U	وابسته به انحطاط
	pancreatic U	وابسته به لوزالمعده
	analphabetic U	وابسته به بیسوادی
	aerological U	وابسته بهواشناسی
	incorporative U	وابسته به الحاق
	emotive U	وابسته به احساسات
	interoceptive U	وابسته به احشاء
	interrogatory U	وابسته به سئوال
	marine U	وابسته به دریانوردی
	iranian U	وابسته به ایران
	iraqi U	وابسته به عراق
	maritime U	وابسته بدریانوردی
	irrigational U	وابسته به ابیاری
	pharisaic U	وابسته به فریسی
	naval U	وابسته به کشتی