Perdic | وابسته بجاوران برابر پای | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (14 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	isopod U	وابسته بجاوران برابر پای
	isopodan U	وابسته بجاوران برابر پای

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	howitzer U	توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
	doubled U	سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
	double U	سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
	doubled up U	سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
	density U	سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
	densities U	سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
	isodomun U	[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
	isodomon U	[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
	sensitive to corrosion U	حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
	triplicate U	سه برابر سه برابر کردن
	phallic U	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
	without recourse U	عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
	bureaucratic U	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
	syzygial U	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
	olympian U	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
	choral U	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
	telepathic U	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
	subglacial U	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
	dialectological U	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
	sothic U	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
	lexicographic U	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
	vehicular U	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
	phylar U	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
	rectal U	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
	puritanical U	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
	splash proof enclosure U	حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
	cliquy U	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
	kinetic U	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
	erotic U	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
	monarchic U	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
	supervisory U	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
	cliquey U	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
	sister services U	یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
	lithic U	وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
	zygose U	وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
	frontal U	وابسته به پیشانی وابسته بجلو
	Neanderthal U	وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
	hermitical U	وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
	morphic U	وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
	equals U	برابر
	equipollent U	برابر
	level with each other U	برابر
	paripassu U	برابر
	euqal U	برابر
	squared U	برابر
	tantamount U	برابر
	tenfold U	ده برابر
	sextuple U	شش برابر
	identical U	برابر
	ninefold U	نه برابر
	symmetric U	برابر
	even <adj.> U	برابر
	homological U	برابر
	bracketed U	برابر
	he is twice the man he was U	دو برابر
	vs U	در برابر
	three fold U	سه برابر
	threefold U	سه برابر
	versus U	در برابر
	equaled U	برابر
	opposites U	برابر
	square U	برابر
	triple U	سه برابر
	squares U	برابر
	doubled up U	دو برابر
	doubled U	دو برابر
	opposite U	برابر
	triples U	سه برابر
	equal U	برابر
	tripling U	سه برابر
	one fold U	یک برابر
	equalled U	برابر
	two fold U	دو برابر
	equaling U	برابر
	decuple U	ده برابر
	one hundred times as many U	صد برابر
	squaring U	برابر
	abreast U	برابر
	sixfold U	شش برابر
	breasts U	برابر
	for U	در برابر
	breast U	برابر
	double U	دو برابر
	eq U	برابر با
	equalling U	برابر
	as much a U	دو برابر
	tripled U	سه برابر
	associate U	وابسته وابسته کردن
	associated U	وابسته وابسته کردن
	associating U	وابسته وابسته کردن
	associates U	وابسته وابسته کردن
	lifelong U	برابر یک عمر
	levels U	سطح برابر
	doubled up U	دو برابر کردن
	peer to each other U	برابر با یکدیگر
	levelled U	سطح برابر
	doubled up U	: دو برابر دوتا
	doubled U	دو برابر بزرگتر
	octuple U	هشت برابر
	reduplicate U	دو برابر کردن
	counterweights U	وزنه برابر
	doubled U	اندازه دو برابر
	doubled up U	دو برابر بزرگتر
	parallelled U	برابر خط موازی
	level out U	برابر کردن
	double U	دو برابر بزرگتر
	parallelling U	برابر خط موازی
	leveler U	برابر کننده
	leveller U	برابر کننده
	parallels U	برابر خط موازی
	parallelize U	برابر کردن
	double U	دو برابر کردن
	double U	: دو برابر دوتا
	counterweight U	وزنه برابر
	prallelize U	برابر کردن
	paralleling U	برابر خط موازی
	doubled up U	اندازه دو برابر
	equilateral U	دو پهلو برابر
	life long U	برابر با یک عمر
	parallel U	برابر خط موازی
	identical U	کاملا" برابر
	paralleled U	برابر خط موازی
	doubled U	: دو برابر دوتا
	double U	اندازه دو برابر
	equalization U	برابر کردن
	septuple U	هفت برابر
	antitheses U	برابر نهاده
	fair play U	شرایط برابر
	triplex U	سه برابر کردن
	EC U	پیشوند برابر با ex-
	triple precision U	دقت سه برابر
	triple precision U	با دقت سه برابر
	doubler U	دو برابر کننده
	eight fold U	هشت برابر
	trebly U	بطور سه برابر
	treble our casualties U	سه برابر تلفات ما
	equalling U	برابر مساوی
	equality gate U	برابر سازی
	antithesis U	برابر نهاده
	triply U	بطور سه برابر
	water resistant U	مقاوم در برابر اب
	millionfold U	یک میلون برابر
	peer U	برابر بودن با
	peered U	برابر بودن با
	peering U	برابر بودن با
	money worth U	برابر پول
	anti thesis U	برابر نهاد
	equivalent U	برابر مشابه
	senary U	شش برابر ششگانه
	equivalents U	برابر مشابه
	equal U	برابر مساوی
	equaled U	برابر مساوی
	tie U	برابر شدن
	ties U	برابر شدن
	equaling U	برابر مساوی
	against payment U	در برابر پول
	equalled U	برابر مساوی
	equalze U	برابر کننده
	leveled U	سطح برابر
	deuce U	برابر درامتیاز 04
	dead even U	دقیقا برابر
	sevenfold U	هفت برابر
	humbled to the dust U	باخاک برابر
	nip and tuck U	تقریبا برابر
	sextuple U	شش برابر کردن
	equalizer U	برابر کننده
	equalizers U	برابر کننده
	manifold U	چند برابر
	trebling U	سه برابر کردن
	trebles U	سه برابر کردن
	trebled U	سه برابر کردن
	treble U	سه برابر کردن
	doubled U	دو برابر کردن
	level U	سطح برابر
	par U	برابر کردن
	mustn't U	برابر است با not must
	fivefold U	پنج برابر
	counterbalances U	نیروی برابر
	counterbalance U	نیروی برابر
	under the same conditions U	شرایطی برابر
	multiple U	چند برابر
	quadraple U	چهار برابر
	eualize U	برابر کردن
	equals U	برابر مساوی
	counterbalanced U	نیروی برابر
	plainest U	صاف برابر
	quintuple U	پنج برابر
	ge U	بزرگتر از یا برابر با
	plain U	صاف برابر
	plainer U	صاف برابر
	plains U	صاف برابر
	manifolding U	چند برابر سازی
	septuple U	هفت برابر شدن
	septuple U	هفت برابر کردن
	tripled U	سه برابر چیزی بودن
	triples U	سه برابر چیزی بودن
	tear strength U	مقاومت [در برابر پارگی]
	tripling U	سه برابر چیزی بودن
	multiple precision U	دقت چند برابر
	multifold U	چند برابر چندگانه