English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 29 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
amyloid U هیدرات سلولز ژلاتینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hydrate U هیدرات
cellulose U سلولز
gas hydrate U هیدرات گاز
hydrate U جسم مرکب ابدار هیدرات
cellulose U الیاف سلولز [در پنبه کنف و غیره]
hemihydrate U هیدرات جسمی که دارای نیم ملکول اب است
gelatinous U ژلاتینی
jellies U جسم ژلاتینی
gelatin dynamite U دینامیت ژلاتینی
gelable U ژلاتینی شونده
gelatine paper U کاغذ ژلاتینی
dry storage battery U باتری ژلاتینی
jelly U جسم ژلاتینی
gelatine battery U باتری ژلاتینی
gelatin U ژلاتینی سریشم
gelatine U ژلاتینی سریشم
gelatinoid U دلمه جسم ژلاتینی
heliotype U عکس ژلاتینی افتابی
gelatinoid U دلمه مانند ژلاتینی
solgel U نیمی مایع ونیمی ژلاتینی
gelignite U ماده ژلاتینی و منفجرهای که از نیترو گلیسیرین میسازند ژلیگنیت
gel U ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
jells U ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
jelling U ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
jelled U ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
gels U ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
gelling U ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
gelled U ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com