Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
faculties
U
هیئت علمی
faculty
U
هیئت علمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
presidium
U
هیئت عامله دائمی شاغل در دوره فترت هیئت رئیسه
boardrooms
U
اتاق هیئت رئیسه یا هیئت امنا
boardroom
U
اتاق هیئت رئیسه یا هیئت امنا
board
U
هیئت عامله یاامنا هیئت مدیره
boarded
U
هیئت عامله یاامنا هیئت مدیره
panel
U
نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
panels
U
نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
petty jury
U
هیئت داوری هیئت قضات
judicature
U
هیئت دادرسان هیئت قضاوت
panelist
U
عضو هیئت مشاوره و مباحثه یا عضو هیئت رادیو تلویزیون
defferential assets
U
هیئت رسیدگی باختلافات هیئت رسیدگی به حسابها
theoretic
U
علمی
sciential
U
علمی
academic
U
علمی
scientific
U
علمی
science fiction
U
افسانه علمی
disciplining
U
رشته علمی
theory
U
فرض علمی
practical lawyer
U
حقوقدان علمی
theories
U
فرض علمی
prescientific
U
پیش علمی
boffins
U
پژوهشگر علمی
scholarism
U
تحقیق علمی
scientail
U
ماهر علمی
disciplines
U
رشته علمی
discipline
U
رشته علمی
memoire
U
مقاله علمی
horticulture
U
باغبانی علمی
scientifically
U
بطور علمی
object lessons
U
درس علمی
object lesson
U
درس علمی
principle
U
قانون علمی
principle
U
اصل علمی
academian
U
عضوانجمن علمی
academic freedom
آزادی علمی
field trip
U
گردش علمی
applied or mixed
U
ریاضیات علمی
scientific applications
U
کابردهای علمی
scientific researches
U
تتبعات علمی
scientific socialism
U
سوسیالیسم علمی
research
U
تحقیقات علمی
researched
U
تحقیقات علمی
researches
U
تحقیقات علمی
researching
U
تحقیقات علمی
the province of science
U
رشته علمی
the triumphs of science
U
پیروزیهای علمی
theoretic and practical
U
علمی وعملی
scientific researches
U
تحقیقات علمی
boffin
U
پژوهشگر علمی
scientific experiment
U
تجربه علمی
scientific management
U
مدیریت علمی
scientific method
U
روش علمی
scientific researches
U
پژوهشهای علمی
teach-ins
U
بحث علمی دانشجویی
An immortal scientific work.
U
اثر علمی جاویدان
teach-in
U
بحث علمی دانشجویی
myrmecologyt
U
مطالعه علمی مورچگان
science fiction
U
داستان تخیلی علمی
unscientific
U
خلاف موازین علمی
scientifically
U
موافق اصول علمی
theoretically
U
از لحاظ فرض علمی
ethnography
U
مطالعه علمی نژادها
theories
U
فرضیه علمی تعلیم
schools
U
مکتب علمی یافلسفی
school
U
مکتب علمی یافلسفی
theory
U
فرضیه علمی تعلیم
criminology
U
مطالعه علمی جرم
tree surgery
U
تشریح علمی درخت
homosapiens
U
نام علمی انسان
scientism
U
پیروی از روش علمی
sciosophy
U
معرفت غیر علمی
equivalent knowledge credit
U
تصدیق اعتبار علمی
equivalent knowledge credit
U
تصدیق دانش علمی
scientific notation
U
نشان گذاری علمی
pomology
U
میوه کاری علمی
ionics
U
مبحث علمی یونها
techincal and scientifici
U
بنگاههای علمی و فنی
scientific data processing
U
داده پردازی علمی
terminologies
U
اصطلاحات علمی یافنی
terminology
U
اصطلاحات علمی یافنی
scientific data processing
U
پردازش داده علمی
objectives
U
علمی و بدون نظر خصوصی
objective
U
علمی و بدون نظر خصوصی
neurology
U
بحث علمی عصب شناسی
interdisciplinary
U
مربوط به رشتههای مختلف علمی
proving ground
U
محل تحقیقات علمی ازمایشگاه
He devoted a lifetime to scientific research.
U
یک عمر به پژوهشهای علمی پرداخت
terminological
U
وابسته به اصطلاحات علمی وفنی
chronometry
U
وقت سنجی بطریق علمی
paranormal
U
ماورای پدیدههای علمی مکشوف
floating point calculation
U
محاسبات اعداد نمایی یا علمی
Scientific research.
U
تحقیقات ( پژوهش های ) علمی
laity
U
غیر فنی وغیر علمی
hydrotherapy
U
استفاده علمی اب دردرمان بیماریها
zymurgy
U
مبحث عمل تخمیر در شیمی علمی
pragmatically
U
بطور علمی یا عبرت اموز فضولانه
organon
U
سبک علمی مجموعهای از عقایدعلمی ومدون
Scientic experiments show that …
U
تجربه های علمی نشان می دهد که
to keep one's feet on the ground
<idiom>
U
علمی ماندن و بدون نظر خصوصی
academic
مربوط به فرهنگستان ادبی یا انجمن علمی
market research
U
تحقیقات علمی در بازار ودادوستد کالا
technologies
U
اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
technology
U
اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
Delphinium
U
[نام علمی گل اسپرک در تهیه رنگینه زرد]
reference
U
کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
references
U
کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
appraising
U
تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraises
U
تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraised
U
تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraise
U
تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
configuration
U
هیئت
guize
U
هیئت
attitudes
U
هیئت
corps
U
هیئت
panel
U
هیئت
panels
U
هیئت
confranternity
U
هیئت
attitude
U
هیئت
commission
U
هیئت
commissioning
U
هیئت
commissions
U
هیئت
committees
U
هیئت
configurations
U
هیئت
committee
U
هیئت
astronomy
U
هیئت
ethic
U
روش اخلاقی یک نویسنده یامکتب علمی یا ادبی و یاهنری
mechanics
U
علمی که درباره اثر نیرو بر اجسام بحث میکند
thermostatics
U
اصول نظری یا فرضیه علمی درباره موازنه گرما
bar
U
هیئت وکلاء
expeditions
U
هیئت اعزامی
commissioner
U
عضو هیئت
council ot ministers
U
هیئت وزراء
commissioners
U
عضو هیئت
department
U
قسمت هیئت
bars
U
هیئت وکلاء
diplomatic mission
U
هیئت سیاسی
collegium
U
هیئت یا کمیته
board of directors
U
هیئت مدیره
configuration
U
هیئت پذیری
departments
U
قسمت هیئت
astronomically
U
مطابق هیئت
board of trade
U
هیئت بازرگانی
board of direcotors
U
هیئت مدیره
economic commission
U
هیئت اقتصادی
board of directers
U
هیئت مدیره
staffs
U
اعضاء هیئت
executives
U
هیئت رئیسه
executive
U
هیئت رئیسه
deputation
U
هیئت نمایندگی
trial jury
U
هیئت منصفه
top drawer
U
هیئت حاکمه
configurations
U
هیئت پذیری
staffed
U
اعضاء هیئت
staff
U
اعضاء هیئت
knightage
U
هیئت شوالیه ها
legislative body or assembly
U
هیئت مققنه
military body
U
هیئت نظامی
military comission
U
هیئت نظامی
petty jury
U
هیئت منصفه
political mission
U
هیئت سیاسی
professoriat
U
هیئت استادان
directorates
U
هیئت رئیسه
directorate
U
هیئت رئیسه
physiques
U
ترکیب هیئت
board
U
هیئت ژوری
committee
U
هیئت یا کمیته
board
U
هیئت کمیسیون
expedition
U
هیئت اعزامی
astronomy
U
علم هیئت
astronomy
U
هیئت استرونومی
juries
U
هیئت منصفه
jury
U
هیئت داوران
deputations
U
هیئت نمایندگی
jury
U
هیئت منصفه
governing bodies
U
هیئت حاکمه
governing body
U
هیئت حاکمه
boarded
U
هیئت کمیسیون
boarded
U
هیئت ژوری
juries
U
هیئت داوران
committees
U
هیئت یا کمیته
physique
U
ترکیب هیئت
constituencies
U
هیئت موسسان
constituency
U
هیئت موسسان
legislature
U
هیئت مقننه
legislatures
U
هیئت مقننه
commissions
U
هیئت مامورین
bureau
U
هیئت اداری
hues
U
هیئت منظر
commissioning
U
هیئت مامورین
formats
U
قالب هیئت
institute
U
هیئت شورا
instituted
U
هیئت شورا
commission
U
هیئت مامورین
institutes
U
هیئت شورا
instituting
U
هیئت شورا
hue
U
هیئت منظر
bureaus
U
هیئت اداری
format
U
قالب هیئت
king's english
U
اصطلاحات و لغات خاص انگلیسی علمی مصطلح درجنوب انگلیس
pseudoscience
U
مجموعه تئوریها وفرضیه هاوروشهایی که بغلط علمی قلمداد میگردند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com