Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
mission ready
U
هواپیمای اماده برای پرواز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sortie
U
هواپیمای اماده به پرواز
sorties
U
هواپیمای اماده به پرواز
on the line
U
هواپیمای اماده پرواز
station time
U
زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
ready cap
U
حالت انتظار هواپیمای جنگنده برای پرواز
aircraft turn around
U
اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات
clean aircraft
U
هواپیمای اماده بلند شدن هواپیمای بدون مخازن خارجی
command altitude
U
ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
staging area
U
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
ready reserve
U
ذخیره اماده ذخایر اماده احتیاط اماده برای بسیج یااستفاده
flyable dud
U
هواپیمای قابل پرواز
winterize
U
اماده برای زمستان شدن خود را برای مقابله باسرمای زمستان اماده کردن
The plane to ... departs at ... o'clock.
U
هواپیمای ... ساعت ... پرواز می کند.
combat available
U
اماده به پرواز
mission ready
U
اماده پرواز
scheduled service plane
U
هواپیمای مسافربری
[با زمان پرواز مشخص]
scheduled plane
U
هواپیمای مسافربری
[با زمان پرواز مشخص]
convertiplane
U
هواپیمای که دست کم قادراست به دو سبک مختلف پرواز کند
on guard
U
اماده توپگیری اماده برای توگیری
flying status
U
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
commercial air movement
U
پرواز دادن با هواپیمای غیرنظامی حمل و نقل باهواپیمای غیرنظامی
flight test
U
ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
lead aircraft
U
هواپیمای نوک یا هواپیمای رهبر هواپیمای هادی در تک هوایی
air picket
U
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
aircraft scrambling
U
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
imagery sortie
U
پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی
airworthiness
U
مناسب برای پرواز
airworthy
U
مناسب برای پرواز
ground readiness
U
اماده باش در روی زمین اماده بودن هواپیماها درروی باند اماده باش زمینی
lead sled
U
هواپیمای بی موتورسنگین برای مسافتهای دور
flying ban
[in an area]
U
قدغن پرواز
[برای منطقه ای]
ban from flying
U
قدغن پرواز
[برای منطقه ای]
prompt to go
U
اماده برای رفتن
on offer
U
اماده برای فروش
fit to work
U
اماده برای کارکردن
ready to die
U
اماده برای مرگ
to fit with
U
اماده کردن برای
mission ready
U
اعلام امادگی هواپیما برای پرواز
helicopter wave
U
گروه پرواز هلیکوپترها برای یک عملیات
Is there a flight to Edinburgh?
U
پرواز برای شهر ادینبورگ هست؟
attack on preparation
U
شمشیرباز اماده برای حمله
attentions
U
شمشیرباز اماده برای مبارزه
on guard
U
اماده برای دفاع باشید
to stand in the gap
U
برای دفاع اماده بودن
he was prone to mischief
U
برای دو بهمزنی و شیطنت اماده
to keep ome's powder dry
U
برای هر رویدادی اماده بودن
covers
U
اماده برای برگرداندن توپ
cover
U
اماده برای برگرداندن توپ
bats
U
گل اماده برای کوزه گری
forthcomming
U
اماده برای ارائه کردن
attention
U
شمشیرباز اماده برای مبارزه
batted
U
گل اماده برای کوزه گری
coverings
U
اماده برای برگرداندن توپ
up and running
U
اماده برای عملیات کامل
bat
U
گل اماده برای کوزه گری
to prepare for war
U
برای جنگ اماده شدن
to board a flight
U
سوار هواپیما شدن
[برای پرواز به مقصدی]
center
U
تعیین حدودوسیله ایجاد حرارت برای استفاده در هواپیمای بی موتور
cover
U
اماده شدن برای دریافت توپ
crammed
U
خودرا برای امتحان اماده کردن
cramming
U
خودرا برای امتحان اماده کردن
off the shelf
U
تدارکات اماده برای توزیع و تحویل
cram
U
خودرا برای امتحان اماده کردن
winterization
U
اماده کردن برای کار در زمستان
crams
U
خودرا برای امتحان اماده کردن
platform load
U
بار اماده برای بارریزی هوایی
addresses
U
اماده شدن برای ضربه یاهدفگیری
herbescent
U
اماده برای پیداکردن طبیعت گیاه
addressed
U
اماده شدن برای ضربه یاهدفگیری
coverings
U
اماده شدن برای دریافت توپ
finished product
U
محصولات اماده برای توزیع ومصرف
covers
U
اماده شدن برای دریافت توپ
control vane
U
تیغه متحرکی برای کنترل وضعیت و مسیر پرواز
hypnotizable
U
اماده برای خواب رفتن بوسائل مصنوعی
pool
U
عده کارمند اماده برای انجام امری
to the manner born
U
فطره اماده برای موقعیت واشنا باداب
pools
U
عده کارمند اماده برای انجام امری
pooled
U
عده کارمند اماده برای انجام امری
tropicalization
U
اماده کردن برای کار درمنطقه استوایی
grooms
U
اماده کردن شیب برای اسکی مهتر
groom
U
اماده کردن شیب برای اسکی مهتر
repertoire
U
فهرست نمایشهای اماده برای نمایش دادن
clutch start
U
روشن و اماده بودن موتورسیکلت برای مسابقه
refire time
U
زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
droning
U
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drone
U
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
droned
U
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drones
U
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
towing
U
به حرکت دراوردن هواپیمای بی موتور با هواپیمای موتوردار یا اتومبیل یا قرقره و طناب
flu flu
U
تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
floo floo
U
تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
reserve buoyancy
U
جرم اضافی برای غوطه ورساختن کامل شناورها یابدنه هواپیمای دریایی
set up
U
اماده کردن اتومبیل برای مسابقه درمسیر معین
dispatched
U
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatch
U
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatches
U
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
vitrescent
U
اماده برای تبدیل به شیشه دارای خاصیت شیشهای
despatching
U
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
it is insusceptible of change
U
اماده برای تغییر نسبت استعداد دگرگونی ندارد
civilian preparedness for war
U
اماده کردن مردم برای جنگ امادگی غیرنظامیان
despatches
U
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
lime paste
U
اهک شکفته شده و اماده برای تهیه بتن
back-up
U
اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار
despatched
U
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
back up
U
اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار
sawhorse
U
نیمکت زیر الوار اماده برای اره کشی
holding pattern
U
کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
dive bomber
U
هواپیمای بمب افکن شیرجه هواپیمای عمودرو
auto cat
U
هواپیمای رله کننده هواپیمای واسطه مخابراتی
hot site
U
یک مرکز کاملا" مجهزکامپیوتری که برای حالت اضطراری اماده است
turnkey
U
سیستم کامپیوتر اماده برای یک منظور خاص اصلی جامع
reception station
U
پست پذیرش و اماده کردن افراد جدید برای اعزام
reaction time
U
زمان اماده شدن یکان برای عکس العمل به دستورات
pilot engine
U
ماشینی که راه را برای ماشین دیگر صاف و اماده میسازد
center of gravity limits
U
محدوده مجاز برای جابجاشدن گرانیگاه هواپیما بدون اختلال در وضعیت پرواز ان
sedans
U
اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
crammer
U
کسیکه کارش اماده کردن شاگردان برای امتحان بطورسطحی است
sedan
U
اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
rig the ship
U
فرمان ناو را برای بازدیداماده کنید اماده کردن ناوبرای بازدید
predigest
U
بزبان ساده وقابل فهم دراوردن برای استفاده اماده کردن
bogies
U
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogeys
U
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogey
U
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
turnkey system
U
سیستم کامپیوتری که قبلا"تدارک دیده شده و برای استفاده اماده است
inflight reliability
U
تامین هواپیما در حین پرواز امنیت پرواز
supercritical
U
حالت اماده به انفجار ماده اتمی ترکیب اماده به انفجاراتمی
flight coordination
U
هماهنگ کردن پرواز هماهنگی پرواز
escort aircraft
U
هواپیمای اسکورت هواپیمای مراقب
flying crane
U
هواپیمای اخراجات هواپیمای جراثقال
fighters
U
هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
notional aircraft
U
هواپیمای قراردادی هواپیمای نمونه
fighter
U
هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
terrain clearance
U
حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
master clear
U
کلیدی روی بعضی ازکنسولهای کامپیوتری که ثباتهای عملیاتی را پاک کردن و انها را برای حالت جدید عملیات اماده میکند
pounces
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
Linotype
U
ماشین حروف ریزی که سطرسطر حروف را میریزد وسطرسطر برای چاپ اماده میکند
voyage repairs
U
تعمیرات مخصوص اماده شدن ناو برای دریانوردی تعمیرات قبل از حرکت دریایی
contour flying
U
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
runway
U
راه پرواز باند پرواز
runways
U
راه پرواز باند پرواز
sorties
U
پرواز یک هواپیما یایک پرواز
sortie
U
پرواز یک هواپیما یایک پرواز
air scout
U
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
reflight
U
پرواز مجدد روی منطقه عکاسی شده برای تجدیدعکسبرداری از نقاطی که دردور اول حذف شده اند
contour flight
U
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
statitizing
U
فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد
marine aircraft
U
هواپیمایی برای عمل کردن روی سطح اب هواپیمای قابل شناور شدن روی سطح اب
panels
U
نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
panel
U
نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
naval landing party
U
تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
hostile track
U
تعقیب هواپیمای دشمن ردگیری هواپیمای دشمن
ramp alert
U
اماده باش در سکوی در جا زدن اماده باش 51 دقیقهای
goldie
U
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
warning order
U
دستور اماده باش اعلام اماده باش
laager
U
هلی کوپتر در حال اماده باش جلو هلی کوپتر اماده
inflight phase
U
مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
beacon flight
U
پرواز با کمک برج مراقبت پرواز با استفاده از کمک برج
alert force
U
نیروهای اماده باش نیروهای اماده
eagle flight
U
نیروی هوا روی در حال اماده باش نیروی هوا روی اماده
kiosk
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
tailless aircraft
U
هواپیمای بی دم
c a
U
هواپیمای سی 5 ا
floatplane
U
هواپیمای اب
attack plane
U
هواپیمای تک
jet airplane
U
هواپیمای جت
small sircraft
U
هواپیمای کوچک
amphibian
U
هواپیمای اب و خاکی
shadow
U
هواپیمای یدک کش
sailplane
U
هواپیمای بی موتور
phantoms
U
هواپیمای فانتوم
integrated aircraft
U
هواپیمای یک پارچه
sorties
U
یک هواپیمای تک کننده
assault aircraft
U
هواپیمای هجومی
monoplane
U
هواپیمای یک باله
biplanes
U
هواپیمای دوباله
beeping
U
هواپیمای بی خلبان
beeped
U
هواپیمای بی خلبان
beep
U
هواپیمای بی خلبان
beeps
U
هواپیمای بی خلبان
chicks
U
هواپیمای خودی
active aircraft
U
هواپیمای فعال
airliner
U
هواپیمای مسافربری
airliners
U
هواپیمای مسافربری
administrative flight
U
هواپیمای اداری
biplane
U
هواپیمای دوباله
aerodyne
U
هواپیمای موتوری
biplane
U
هواپیمای دو باله
biplanes
U
هواپیمای دو باله
bombers
U
هواپیمای بمباران
seaplane
U
هواپیمای دریایی
shadowing
U
هواپیمای یدک کش
shadowed
U
هواپیمای یدک کش
reconnaissance flight
U
هواپیمای اکتشافی
anti submarine
U
هواپیمای ضد زیردریایی
hydro aeroplane
U
هواپیمای دریایی
albatrose
U
هواپیمای الباتروس
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com